وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ ﴿۸۴﴾
و در میان آیندگان خوشنام گردان(1)؛371
شعراء (26)
84
آیه 50 مریم(19) و 108 صافات(37) اشاره به پذیرش این دعای ابراهیم از جانب خدا دارد.
وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ﴿۸۵﴾
و مرا در زمره وارثان بهشتِ پرنعمت قرار ده؛371
شعراء (26)
85
وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ ﴿۸۶﴾
و پدرم را که از گمراهان است بیامرز(1)؛371
شعراء (26)
86
ابتدا به آیه 47 مریم(19) و بعد به آیه 114 توبه(9) توجّه فرمایید. با توجّه به مفاد آیه 114 توبه(9)، استغفار ابراهیم در اینجا فقط برای انجام وظیفه بود در مقابل عهدی که کرده بود.
وَ لا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿۸۷﴾
و در آن روز که [مردم] برانگیخته میشوند، مرا رسوا مکن؛371
شعراء (26)
87
يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ ﴿۸۸﴾
[همان] روزی که مال و فرزندان سودی نخواهد داشت(1)؛371
شعراء (26)
88
عدم نفع مال و فرزندان در عرصه قیامت، در آیات 10 آلعمران(3) ، 46 کهف(18) ، 37 سبأ(34) ، 17 مجادله(58) و 3 ممتحنه(60) آمده است.
إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿۸۹﴾
[همه گرفتارند] مگر آن کس که دلی پاک و سلیم(1) به پیشگاه خدا آورد(2).371
شعراء (26)
89
ابراهیمع خود نمونه اعلای ارائه قلب سلیم نزد خدا است: إذ جاءَ رَبَّهُ بِقَلبٍ سَلِیمٍ: 84 صافات(37). همچنین در باب رستگاری ناشی از قلب مُنیب و تسلیم به حق، آیات 31 تا 35 قاف(50) و 112 بقره(2) را ملاحظه فرمایید. در قطب مخالف آنان بیماردلان معرفی شدهاند، به آیات 10 بقره(2) ، 52 مائده(5) ، 50 نور(24) و 29 محمد(47) توجه فرمایید.
استثناء در این آیه منقطع است؛ در زبان عربی، استثناء به دو صورت متصل و منقطع به کار میرود. برخلاف استثناء متصل، در استثناء منقطع، ماهیت مستثنی متفاوت از ماهیت مستثنی عنه است و معنای جمله مقدّم، بدون لحاظ جمله استثناء نیز، صحیح و کامل است. این نوع استثناء در فارسی و سایر زبانها وجود ندارد. موارد دیگری از استثناء منقطع را در آیات 62 مریم(19) ، 41 دخان(44) ، 25 واقعه(56) و 25 نبأ(78) ملاحظه فرمایید.
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۹۰﴾
[در آن روز] بهشت در دسترس پرواپیشگان قرار داده میشود؛371
شعراء (26)
90
وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغاوِينَ ﴿۹۱﴾
و دوزخ برای بیراهان آشکار خواهد شد(1)؛371
شعراء (26)
91
به آیه 23 فجر(89) توجّه فرمایید.
وَ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۹۲﴾
و به آنان گفته میشود: معبودانی که به جای خدا بندگی[شان] میکردید، کجا هستند؟371
شعراء (26)
92
مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۹۳﴾
آیا میتوانند شما را یاری دهند، و حتّی خود را(1)؟!371
شعراء (26)
93
معنی و مفهوم دو آیه 92 و 93 شعراء(همین سوره) به بیان دیگر در آیه 25 عنکبوت(29) آمده است.
فَكُبْكِبُوا فِيها هُمْ وَ الْغاوُونَ ﴿۹۴﴾
آنان و بیراهان[ی که پیرو آنان بودند] به دوزخ نگونسار خواهند شد؛371
شعراء (26)
94
وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ ﴿۹۵﴾
با سپاهیان ابلیس، یکسره.371
شعراء (26)
95
قالُوا وَ هُمْ فِيها يَخْتَصِمُونَ ﴿۹۶﴾
آنجا در حال مخاصمه با یکدیگر گویند:371
شعراء (26)
96
تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ﴿۹۷﴾
به خدا سوگند که در گمراهی آشکاری بودیم(1) که شما را با صاحباختیار جهانیان برابر میشمردیم.371
شعراء (26)
97
ان کنّا: در اصل اِنّا کنّا بوده.
إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ ﴿۹۸﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.371
شعراء (26)
98
وَ ما أَضَلَّنا إِلاَّ الْمُجْرِمُونَ ﴿۹۹﴾
تنها عامل گمراهی ما [همین] بزهکاران بودند.371
شعراء (26)
99
فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ ﴿۱۰۰﴾
اکنون هم کمک کار و دوست مهربانی نداریم(1).371
شعراء (26)
100
به آیه 67 زخرف(43) توجّه فرمایید.
وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ﴿۱۰۱﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.371
شعراء (26)
101
فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۰۲﴾
کاش بازگشتی [به دنیا(1)] داشتیم تا در زمره مؤمنان قرار میگرفتیم.371
شعراء (26)
102
برای توجیه افزوده، به آیه 99 مؤمنون(23) توجّه فرمایید.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۱۰۳﴾
به راستی در این [امور] نشانهای است؛ و[لی] بیشترشان سرِ ایمان نداشتند.371
شعراء (26)
103
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿۱۰۴﴾
و بیگمان صاحباختیار تو فرادست و مهربان است.371
شعراء (26)
104
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۰۵﴾
قوم نوح هم پیامبران را دروغپرداز شمردند(1).371
شعراء (26)
105
واژه «مرسلین» پیامبران نشان میدهد که برخلاف قول مشهور، بین آدم و نوح پیامبران دیگری نیز بودهاند.
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُونَ ﴿۱۰۶﴾
آنگاه که برادرشان نوح به آنان گفت: آیا پروا نمیکنید؟371
شعراء (26)
106
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴿۱۰۷﴾
من برای شما رسولی امین هستم؛371
شعراء (26)
107
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ ﴿۱۰۸﴾
در برابر خدا پروا کنید(1) و مطیع من باشید؛371
شعراء (26)
108
تقوی همان نیروی تسلّط بر نفس و کنترل آن در برابر تمایلات نفس است. معنی دقیق تقوی، خویشتنبانی است.
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ ﴿۱۰۹﴾
از شما هیچ پاداشی بر رسالتم نمیخواهم؛ پاداش من، تنها بر عهده صاحباختیار جهانیان است.371
شعراء (26)
109
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ ﴿۱۱۰﴾
در برابر خدا پروا کنید و مطیع من باشید.371
شعراء (26)
110
قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ ﴿۱۱۱﴾
گفتند: چگونه تو را باور کنیم، در حالی که فرومایهترین افراد پیرو تو هستند؟371
شعراء (26)
111