وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۳۰﴾
یهودیان گفتند: عُزَیر(1) پسر خداست! و مسیحیان گفتند: مسیح پسر خداست! این سخنان آنان است که [به باطل] بر زبان میرانند و با گفتار انکارورزان پیشین هماهنگ شدهاند؛ خدا هلاکشان کند، چگونه [از حق] بازگردانده میشوند؟!191
توبه (9)
30
«عُزَیر» یکی از مردان بزرگ یهود است که پس از فتح بابل به دست کورش، با او ملاقات کرد و به کمک او یهود را پس از یک قرن ذلّت، از اسارت بازماندگان بخت النصر، نجات داد و تورات را که ممنوع بود و از حفظ داشت، دوباره نگاشت و تکثیر و توزیع کرد و دین و ملیت یهود را که در شرف اضمحلال بود، دوباره زنده کرد. ولی این اعتقاد که عُزَیر پسر خداست، خاصّ گروهی از یهودیان در قدیم و یهودیان مدینه در زمان پیامبر بوده است و یهودیان در حال حاضر چنین اعتقادی ندارند. امّا باور به عقیده تثلیث هنوز در برخی فرقههای مسیحیت باقی است. یادآوری میشود که «عُزَیر» همان کسی است که اهلکتاب او را «عزرا» مینامند.
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۳۱﴾
آنان احبار(1) و راهبانشان(2) و مسیح فرزند مریم را به جای خدا صاحباختیار(3) خود تلقّی کردند، در حالی که دستورشان جز این نبود که تنها معبود یگانه را بندگی کنند، که معبودی جز او نیست؛ او منزّه است از افرادی که [در قدرت و تدبیر] با او سهیم تلقّی میکنند.191
توبه (9)
31
«احبار» جمع «حبر» به معنی علمای دینی و منظور پیشوایان دینی یهودیان است.
«رهبان» جمع راهب به معنی پارسا و عبادت پیشه است و منظور پیشوایان دینی مسیحیان است.
ارباب جمع ربّ است و در فارسی همین کلمه به عنوان مفرد به کار میرود.
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ ﴿۳۲﴾
می خواهند نور خدا را(1) با گفتار [باطل] خویش خاموش سازند و خدا مصرّ است که نور خویش را کامل کند، هرچند که انکارورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
32
منظور قرآن است؛ به آیات 174 نساء(4) و 8 تغابن(64) توجّه فرمایید.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۳۳﴾
اوست که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند که شرکورزان ناخشنود باشند.192
توبه (9)
33
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾
ای ایمانآوردگان(1)، بسیاری از احبار و راهبان اموال مردم را به ناروا میخورند و [مردم را] از راه خدا بازمیدارند؛ و کسانی را که طلا و نقره را گنجینه ساخته و در راه خدا انفاق نمیکنند از مجازاتی دردناک خبرشان ده(2)192
توبه (9)
34
به زیرنویس آیه 29 نساء(4) و زیرنویس اول آیه 267 بقره(2) مراجعه فرمایید.
به زیرنویس دوم آیه 21 آلعمران(3) مراجعه فرمایید.
يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿۳۵﴾
روزی که آن [سکهها] در آتش دوزخ تافته شود، پیشانی(3) و پهلو و پشتشان را با آن داغ کنند؛ [به آنان خطاب شود:] این همان گنجینهای است که برای خود اندوختید، پس [بازتاب] اندوخته خود را بچشید.192
توبه (9)
35
جباه: جمع جبهه: پیشانی. جنوب: جمع جنب: پهلو. ظهور: جمع ظهر: پشت.
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾
شمار ماهها نزد خدا، در کتاب [آفرینش] الهی از همان روز که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه است که چهار ماه از آن [ماههای] حرام است(1) [و جنگ در آن ممنوع شده است]؛ این است قانون [برحق و] پایدار؛ در آن ماهها [با جنگ و خونریزی] به یکدیگر ستم مکنید و همانگونه که مشرکان همگی به جنگ شما برمیخیزند، شما هم همگی به جنگشان برخیزید؛ و بدانید که خدا با پرواپیشگان است.192
توبه (9)
36
حُرُم: جمع حرام و منظور ماههای ذیقعده، ذیحجه، محرم و رجب است که جنگیدن در آنها حرام است.
إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِؤُا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ ﴿۳۷﴾
به تأخیر انداختن ماههای حرام [و بر هم زدن ترتیب اصلیاش] زیاده [روی] در انکار است که انکارورزان بدان وسیله به گمراهی کشیده میشوند؛ یک سال [جنگ در] آن [ماه] را روا میدانند [و حرمتش را برای ماه بعد قرار میدهند] و یک سال حرام میشمرند تا با شمار ماههایی که خدا حرام کرده است هماهنگ سازند و [با این حیله] آنچه را خدا حرام کرده است، حلال سازند؛ کردار زشتشان در نظرشان آراسته شده است(1)؛ و خدا انکارورزان را هدایت نخواهد کرد.193
توبه (9)
37
در رابطه با عبارت اخیر، به آیه 25 فصلت(41) و نیز به آیات 103-105 کهف(18) از جهت دیگر توجّه فرمایید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ ﴿۳۸﴾
ای ایمانآوردگان، شما را چه شده که وقتی به شما گفته میشود: برای جنگ در راه خدا حرکت کنید، به زمین میچسبید(1)؟! آیا به جای آخرت به زندگی دنیا دل خوش کردهاید؟ برخورداری [گذرای] زندگی دنیا در برابر [رستگاری در] آخرت بسیار ناچیز است.193
توبه (9)
38
واژه «اثاقلتم» در اصل «تثاقلتم» است و از باب تفاعل میباشد.
إِلاَّ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
اگر رهسپار [جهاد] نشوید(1)، [خدا] شما را به مجازاتی دردناک مجازات خواهد کرد، و گروهی دیگر را جایگزین شما خواهد کرد. شما [با تخلّف از جهاد] هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خدا بر هر کاری تواناست.193
توبه (9)
39
«اِلا تنفروا»: در اصل «اِن لا تنفروا» است. همچنین است «اِلا تنصروه» در ابتدای آیه بعد.