إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما تَعْبُدُونَ ﴿۷۰﴾
هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه چیز را بندگی میکنید؟370
شعراء (26)
70
قالُوا نَعْبُدُ أَصْناماً فَنَظَلُّ لَها عاكِفِينَ ﴿۷۱﴾
گفتند: بتهایی را بندگی میکنیم که پیوسته سر بر آستانشان داریم.370
شعراء (26)
71
قالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿۷۲﴾
گفت: آیا وقتی آنها را [به نیایش] میخوانید، آوای شما را میشنوند؟370
شعراء (26)
72
أَوْ يَنْفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ ﴿۷۳﴾
یا سود و زیانی برای شما دارند؟370
شعراء (26)
73
قالُوا بَلْ وَجَدْنا آباءَنا كَذلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿۷۴﴾
گفتند: [نه] ولی دیدیم که پدران ما بر این شیوه بودند.370
شعراء (26)
74
قالَ أَ فَرَأَيْتُمْ ما كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿۷۵﴾
گفت: آیا توجّه کردهاید که آنچه را که شما و نیاکانتان بندگی میکردید،370
شعراء (26)
75
أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿۷۶﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.370
شعراء (26)
76
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلاَّ رَبَّ الْعالَمِينَ ﴿۷۷﴾
همه آنها را در مقابل و دشمن [عقیده] خود میدارم(1) مگر صاحباختیار جهانیان(2) که مرا آفریده و هدایتم کرده است؛370
شعراء (26)
77
واژه «عدوّ» برای مفرد، مثنّی و جمع، و مذکر و مؤنّث یکسان به کار میرود؛ و در اینجا این واژه جمع محسوب میشود. ضمناً ابراهیمع بتها را به این اعتبار که مورد پرستش و وسیله گمراهی مشرکان بودند، در تقابل عقیده توحیدی میشمرد، نه به دلیل ویژگی ذاتی مجسمههایی از سنگ و چوب.
استثناء در آیه مورد بحث، منقطع است؛ در زبان عربی، استثناء به دو صورت متصل و منقطع به کار میرود. برخلاف استثناء متصل، در استثناء منقطع، ماهیت مستثنی متفاوت از ماهیت مستثنی عنه است و معنای جمله مقدّم، بدون لحاظ جمله استثناء نیز، صحیح و کامل است. این نوع استثناء در فارسی و سایر زبانها وجود ندارد. موارد دیگری از استثناء منقطع را در آیات 62 مریم(19) ، 88 شعراء(همین سوره) ، 41 دخان(44) و 25 واقعه(56) ملاحظه فرمایید.
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿۷۸﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.370
شعراء (26)
78
وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ ﴿۷۹﴾
و طعام و آشامیدنیام از [لطف] اوست؛370
شعراء (26)
79