قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ﴿۴۰﴾
[امّا] آن که دانشی [خاصّ] از کتاب [الهی] داشت، گفت: من قبل از آنکه چشم بر هم زنی، آن را برایت میآورم؛ و چون آن را در مقابل خود مستقر دید، گفت: این [توانایی] از افزونبخشی صاحباختیار من است؛ تا بیازمایدم که سپاس میدارم(1) یا کفران میورزم؛ و هر که سپاس دارد، به سود خود اوست، و هر که کفران ورزد [به زیان او، که(2)] صاحباختیار من بینیاز و کریم است.
سوره نمل (27) آیه 40
صفحه
379
سوره
نمل (27)
آیه
40
1
به زیرنویس آیه 185 بقره(2) مراجعه فرمایید.
2
به آیه 7 ابراهیم(14) توجّه فرمایید.
قالَ نَكِّرُوا لَها عَرْشَها نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لا يَهْتَدُونَ ﴿۴۱﴾
آنگاه سلیمان گفت: تختش را [تغییر شکل دهید و] برایش ناشناس کنید تا ببینیم متوجّه میشود یا نه.
سوره نمل (27) آیه 41
صفحه
379
سوره
نمل (27)
آیه
41
فَلَمَّا جاءَتْ قِيلَ أَ هكَذا عَرْشُكِ قالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾
وقتی که [ملکه سبا] آمد، از او پرسیدند: آیا تخت تو این گونه است؟ گفت: گویا خودش است؛ و قبل از این هم [از اعجاز شما] آگاه شده بودیم و تسلیم هستیم.
سوره نمل (27) آیه 42
صفحه
379
سوره
نمل (27)
آیه
42
وَ صَدَّها ما كانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرِينَ ﴿۴۳﴾
آنچه به جای خدا بندگی میکرد، او را [از پرستش خدا] بازداشته بود و در زمره انکارورزان بود.
سوره نمل (27) آیه 43
صفحه
379
سوره
نمل (27)
آیه
43
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ ساقَيْها قالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوارِيرَ قالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ﴿۴۴﴾
به او گفته شد: به حیاط قصر درآی؛ چون آن را مشاهده کرد، آن را استخری عمیق پنداشت و احساس دشواری کرد و یکه خورد(1)؛ [سلیمان] گفت: [آب نیست] این قصری است فرششده از قطعاًت بلور(2)؛ [ملکه] گفت: صاحباختیارا، من بر خود ستم کردهام و [اینک] به همراه سلیمان در برابر خدای صاحباختیار جهانیان تسلیم هستم.
سوره نمل (27) آیه 44
صفحه
379
سوره
نمل (27)
آیه
44
1
مجمعالبیان ذیل این آیه نقل کرده است که: روایت شده وقتی ملکه سبا صحن را دید، گفت: پسر داود برای کشتن من راهی جز غرق کردن به نظرش نرسید. به زیرنویس آیه 42 قلم(68) هم در رابطه با معنی اصطلاحی «برگرفتن جامه از ساق» توجّه فرمایید.
2
قواریر: جمع قاروره: قطعاًت شیشه و بلور.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ ﴿۴۵﴾
بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، [با این پیام] که: [تنها] خدای را بندگی کنید، امّا آنان دو گروه شدند و به مخاصمه پرداختند(1).
سوره نمل (27) آیه 45
صفحه
380
سوره
نمل (27)
آیه
45
1
داستان این مخاصمه در آیات 75 و 76 اعراف(7) آمده است.
قالَ يا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ لَوْ لا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۶﴾
[صالح] گفت: ای قوم من، چرا به جای رحمت، شتابزده خواهان مجازات هستید(1)؟ چرا از خدا آمرزش نمیخواهید، بسا که مورد رحمت قرار گیرید؟
سوره نمل (27) آیه 46
صفحه
380
سوره
نمل (27)
آیه
46
1
این گفتار صالح، پاسخ گفتارِ انکار و استهزاءآمیزِ قوم وی در آیه 77 اعراف(7) است
قالُوا اطَّيَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿۴۷﴾
گفتند: ما تو و همراهانت را به فال بد گرفتهایم(1)؛ گفت: فال بد [و مصائب و سرنوشت] شما در اختیار خداست، بلکه [در برابر او] مورد آزمایش قرار گرفتهاید.
سوره نمل (27) آیه 47
صفحه
380
سوره
نمل (27)
آیه
47
1
کلمه «اِطَّیرنا» در اصل «تَطَیرنا» است و از باب تفعُّل میباشد.
وَ كانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ ﴿۴۸﴾
در آن شهر نُه دسته کوچک بودند(1) که در آن سرزمین تبهکاری میکردند، نه اصلاح.
سوره نمل (27) آیه 48
صفحه
380
سوره
نمل (27)
آیه
48
1
«رهط» به گروهی از مردان میگویند که عدّه آنها کمتر از ده نفر باشد.
قالُوا تَقاسَمُوا بِاللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ ما شَهِدْنا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ ﴿۴۹﴾
[آنان] گفتند: بیایید همقسم شوید به خدا، که به او و خانوادهاش شبیخون بزنیم، آنگاه به خونخواهش بگوییم: ما در جریان قتل خانوادهاش نبودیم و راست میگوییم.
سوره نمل (27) آیه 49
صفحه
380
سوره
نمل (27)
آیه
49