وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿۱۴﴾
با آنکه در دل به آن یقین داشتند، از سر ستم و سرکشی انکار کردند؛ ببین سرانجام تبهکاران چگونه بود.377
نمل (27)
14
وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ وَ سُلَيْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنا عَلى كَثِيرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۵﴾
به داود و سلیمان دانشی [وسیع(1)] دادیم، و گفتند: سپاس(2) خاصّ خداست که ما را بر بسیاری از بندگان با ایمان خویش برتری بخشید.377
نمل (27)
15
نوع دانش داود در آیات 20 ص(38) و 16 نمل(همین سوره) آمده است.
حمد در زبان عرب به معنای سپاس و ستایش - هر دو - آمده است؛ سپاس در برابر نعمت و ستایش در برابر کمالات ذاتی او. برای توضیح بیشتر به زیرنویس آیه 34 فاطر(35) مراجعه فرمایید.
وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ ﴿۱۶﴾
سلیمان از داود ارث برد(1) و گفت: ای مردم، زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده است و از هر نعمتی بهرهمند شدهایم، که فضیلتی است آشکار(2).377
نمل (27)
16
منظور وراثت علم و دین است نه وراثت مال؛ مؤید آن آیات 5 و 6 مریم(19) است.
بیان سلیمان در مورد معرّفی نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته، از باب دستوری است که در آیه 11 ضحی(93) آمده است.
وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۷﴾
سپاهیان سلیمان از جن و انس و پرندگان در برابر او جمعآوری و [از پراکندگی] بازداشته میشدند.377
نمل (27)
17
حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ﴿۱۸﴾
تا به سرزمین مورچگان رسیدند، موری به سایر مورچگان گفت: به خانههای خود درآیید که سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را پایمال نکنند.377
نمل (27)
18
فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۹﴾
سلیمان از گفتار او شادمانه دهان به خنده گشود و گفت: صاحباختیارا، به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم(1) ارزانی داشتهای، سپاس دارم و به کار شایستهای که از آن خشنود گردی، دست زنم و مرا به رحمت خویش در صف بندگان شایستهات داخل گردان.377
نمل (27)
19
کلمه «والدی» در اصل «والدینی» بوده که «نون» آن در حالت اضافه حذف شده است. همین کلمه در آیات 41 ابراهیم(14) ، 15 احقاف(46) و 28 نوح(71) و نیز کلمه «والدیک» در آیه 14 لقمان(31) از همین مقوله است.
وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقالَ ما لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كانَ مِنَ الْغائِبِينَ ﴿۲۰﴾
آنگاه سلیمان جویای حال پرندگان شد و گفت: چرا هدهد را نمیبینم؛ مگر [بیاجازه] غیبت کرده است؟377
نمل (27)
20
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ ﴿۲۱﴾
او را به سختی مجازات یا ذبحش میکنم، مگر اینکه عذر موجهی [برای غیبتش] بیاورد.377
نمل (27)
21
فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿۲۲﴾
دیری نپایید که [هدهد آمد و] گفت: به چیزی آگاهی یافتهام که تو بدان آگاهی نیافتهای و از سرزمین سبا(1) برایت خبری موثّق آوردهام.377
نمل (27)
22
مفسّران گفتهاند شهری در یمن بوده است.
إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَها عَرْشٌ عَظِيمٌ ﴿۲۳﴾
زنی را دیدم که بر آنان پادشاهی میکند و هر چیزی در اختیار او قرار داده شده است و تخت بزرگی دارد(1).378
نمل (27)
23
در مورد این تخت در آیات 38-42 نمل(همین سوره) سخن رفته است.