الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۷۴﴾
آنها که اموال خویش را در شب و روز، نهان و آشکار(1) انفاق میکنند، پاداششان نزد صاحباختیارشان [محفوظ] است(2)؛ و ترس و اندوهی نخواهند داشت(3).46
بقره (2)
274
انفاق نهان در مواردی که حفظ حرمت شخص ضروری است، و انفاق آشکار در مواردی که موجب تشویق و ترغیب دیگران گردد.
در این رابطه به آیه 271 بقره(همین سوره) هم توجّه فرمایید.
در این رابطه به زیرنویس آیه 262 بقره(همین سوره) مراجعه فرمایید.
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ﴿۲۷۵﴾
تلاش رباخواران [در زندگی] به سان تلاش کسی است که شیطان بر اثر تماس(1) بیمنطقش کرده است؛ زیرا [همچون شیطان، دست به توجیه بیمنطق زدند و(2)] گفتند: خرید و فروش [هم] مثل رباست، در حالی که خدا خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است(3). هر که اندرزی از جانب صاحباختیارش به او رسید و [از رباخواری] بازایستاد، آنچه گذشته است مال خودش؛ و کارش با خداست؛ امّا آنان که [به این عمل] بازگردند، جاودانه دوزخیاند(4).47
بقره (2)
275
به آیه 36 زخرف(43) توجّه فرمایید.
توجیه بیمنطق شیطان را که شبیه به توجیه رباخواران است، در آیه 12 اعراف(7) ملاحظه فرمایید.
ربا اخذ اضافه در مبادله مثلین است، ولی خرید و فروش تبادل دو غیرهمجنس میباشد؛ بدین قرار دو مورد بیع و ربا تفاوت اساسی دارند.
باید توجه داشت ربا بر دو نوع است، ربای مصرف و ربای تولید که با یکدیگر تفاوت اساسی و ماهوی دارند. ربایی که در این آیات مورد نظر میباشد ربای مصرفی است که در جوامع قدیم و در عربستان شیوع داشته و به مرور زمان با بهبود وضع اقتصاد و ایجاد و گسترش صندوقهای قرضالحسنه کمتر شده است. ولی ربای تولید که کار بانکها و احیانا افراد است در قدیم وجود نداشته. به همین علت قرآن ربا را به دو نوع تقسیم نکرده است. در ربای مصرف وامگیرنده فقیرتر میشود و مورد ظلم قرار میگیرد ولی در ربای تولید وامگیرنده عادتاً بهرهمند میشود و ایجاد کار میکند و نیز تولیداتش موجب عرضه بیشتر نیازهای عمومی میشود.
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ﴿۲۷۶﴾
خدا [کارآیی] ربا را نابود و [نتیجه] انفاقها را فزونی میبخشد(1)؛ و خدا هر حقستیز گناهکاری را دوست نمیدارد.47
بقره (2)
276
مفهوم این آیه به بیان روشنتر در آیه 39 روم(30) آمده است.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۲۷۷﴾
مؤمنانِ نیکرفتار که نماز برپا میدارند و زکات میدهند، پاداششان نزد صاحباختیارشان [محفوظ] است؛ و ترس و اندوهی نخواهند داشت(1).47
بقره (2)
277
در این رابطه به آیات 82 انعام(6) ، 28 رعد(13) و 27 و 28 فجر(89) توجّه فرمایید؛ ضمناً معنی و مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 123 طه(20) آمده است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۷۸﴾
ای ایمانآوردگان، در برابر خدا پروا کنید و اگر [به راستی] ایمان دارید، آنچه از [مطالبات] ربا باقیمانده است، رها سازید.47
بقره (2)
278
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۹﴾
اگر [رها] نکردید، بدانید که در جنگ با خدا و رسولش هستید؛ و اگر توبه کنید، اصل سرمایه متعلّق به شماست [نه سود آن]؛ در این حال نه ستم میکنید و نه مورد ستم قرار گرفتهاید.47
بقره (2)
279
وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۲۸۰﴾
اگر [وامدار، شخصِ] تنگدستی بود، تا [هنگام] فراخدستی [اش او را] مهلت [دهید]؛ و بخشیدن [آن(1)] برای خودتان بهتر است، اگر بدانید.47
بقره (2)
280
«تاء» مضارعه از اول فعل «ان تصدقوا» حذف شده است.
وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ ﴿۲۸۱﴾
بترسید از روزی که به پیشگاه خدا بازگردانده میشوید؛ آنگاه [نتیجه] دستاوردهای هر کس به تمامی داده شود(1)، بیآنکه مورد ظلم قرار گیرند(2).47
بقره (2)
281
در این رابطه به دو آیه 40 و 41 نجم(53) توجّه فرمایید.
مفهوم این بخش از آیه، به بیان کاملتر در آیه 112 طه(20) آمده است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَدايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَ لْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإِنْ كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيراً أَوْ كَبِيراً إِلى أَجَلِهِ ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِيرُونَها بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبايَعْتُمْ وَ لا يُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾
ای ایمانآوردگان(1)، هر گاه [بر اساس معاملهای] تا سررسید معینی به یکدیگر وامدار شدید، آن را بنویسید؛ و باید نویسندهای عادلانه، [معامله را] بین شما بنویسد و نویسنده به پاس اینکه خدا او را [توفیق] آموزش داده است، نباید از نوشتن خودداری کند؛ بدهکار باید [شرح معامله را] دیکته کند و کاتب بنویسد و در برابر خدا، صاحباختیارش پروا کند(2)؛ و چیزی را فروگزار نکند؛ اگر وامدار سفیه یا ناتوان است و یا قادر به دیکته کردن نیست، سرپرست او عادلانه دیکته کند؛ و دو تن از مردان [معتمد] خود را بر آن گواه گیرید؛ اگر دو مرد نبودند، یک مرد و دو زن از میان گواهان که مورد رضایت و اطمینان شما هستند [انتخاب کنید]، تا اگر یکی از زنان فراموش کرد، دیگری به خاطرش آورد(3)؛ و هنگامی که شاهدان [برای شهادت] دعوت میشوند، نباید [از شهادت] خودداری کنند؛ از نوشتن آن احساس خستگی نکنید، چه کوچک باشد و چه بزرگ، تا سررسیدش؛ این [روش(4)] نزد خدا عادلانهتر و برای گواهی، سرراستتر، و برای اینکه دچار تردید نشوید، [به احتیاط] نزدیکتر است، مگر آنگاه که داد و ستدی نقدی باشد که در میان خود رد و بدل کنید که [در این صورت] اگر برای آن سندی ننویسید(5)، ایرادی بر شما نیست؛ و[لی] چون معامله [بزرگی] کردید [باز هم] گواه بگیرید و نباید به نویسنده و گواه، زیانی [و مزاحمتی] برسد؛ اگر چنین کنید این [کار] برای شما نافرمانی است؛ و در برابر خدا پروا کنید؛ خدا [راه حق را] به شما آموزش میدهد؛ و به هر چیزی داناست.48
بقره (2)
282
به زیرنویس آیه 29 نساء(4) و زیرنویس اول آیه 267 بقره(همین سوره) توجه فرمایید.
تقوی همان نیروی تسلّط بر نفس و کنترل آن در برابر تمایلات نفس است. معنی دقیق تقوی، خویشتنبانی است.
در آن دوران زنان در امر اقتصاد و جنگ هیچ گونه مداخلهای نداشتند و به طور کلی با آن بیگانه بودند و توجه کافی به آن نداشتند. در آیه مورد بحث که موضوع اقتصاد مطرح است، گفته است دو زن، که اگر یکی فراموش کرد دیگری یادآوری کند.
در مورد کلمه «ذلکم» به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید.
کلمه «أَلاّ» تشکیل شده از «اَن» ناصبه و «لا» ی نفی.
وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿۲۸۳﴾
اگر در سفر بودید و نویسندهای [برای ثبت قرار] نیافتید، گروگانی در اختیار [بستانکار] قرار گیرد؛ و اگر یکی از شما دیگری را امین دانست [و گرویی نگرفت]، بدهکار که امین شناخته شده است، امانت [و بدهی] خود را بازپس دهد و در برابر خدا، صاحباختیارش پروا کند؛ و گواهی را کتمان نکنید، که هر که چنین کند، قلبش گناهکار است؛ و خدا به آنچه میکنید داناست.49
بقره (2)
283