وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتِينا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ ﴿۱۶﴾
سلیمان از داود ارث برد(1) و گفت: ای مردم، زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده است و از هر نعمتی بهرهمند شدهایم، که فضیلتی است آشکار(2).
سوره نمل (27) آیه 16
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
16
1
منظور وراثت علم و دین است نه وراثت مال؛ مؤید آن آیات 5 و 6 مریم(19) است.
2
بیان سلیمان در مورد معرّفی نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته، از باب دستوری است که در آیه 11 ضحی(93) آمده است.
وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۷﴾
سپاهیان سلیمان از جن و انس و پرندگان در برابر او جمعآوری و [از پراکندگی] بازداشته میشدند.
سوره نمل (27) آیه 17
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
17
حَتَّى إِذا أَتَوْا عَلى وادِ النَّمْلِ قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ﴿۱۸﴾
تا به سرزمین مورچگان رسیدند، موری به سایر مورچگان گفت: به خانههای خود درآیید که سلیمان و سپاهیانش ندانسته شما را پایمال نکنند.
سوره نمل (27) آیه 18
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
18
فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۹﴾
سلیمان از گفتار او شادمانه دهان به خنده گشود و گفت: صاحباختیارا، به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم(1) ارزانی داشتهای، سپاس دارم و به کار شایستهای که از آن خشنود گردی، دست زنم و مرا به رحمت خویش در صف بندگان شایستهات داخل گردان.
سوره نمل (27) آیه 19
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
19
1
کلمه «والدی» در اصل «والدینی» بوده که «نون» آن در حالت اضافه حذف شده است. همین کلمه در آیات 41 ابراهیم(14) ، 15 احقاف(46) و 28 نوح(71) و نیز کلمه «والدیک» در آیه 14 لقمان(31) از همین مقوله است.
وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقالَ ما لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كانَ مِنَ الْغائِبِينَ ﴿۲۰﴾
آنگاه سلیمان جویای حال پرندگان شد و گفت: چرا هدهد را نمیبینم؛ مگر [بیاجازه] غیبت کرده است؟
سوره نمل (27) آیه 20
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
20
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ ﴿۲۱﴾
او را به سختی مجازات یا ذبحش میکنم، مگر اینکه عذر موجهی [برای غیبتش] بیاورد.
سوره نمل (27) آیه 21
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
21
فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقالَ أَحَطْتُ بِما لَمْ تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿۲۲﴾
دیری نپایید که [هدهد آمد و] گفت: به چیزی آگاهی یافتهام که تو بدان آگاهی نیافتهای و از سرزمین سبا(1) برایت خبری موثّق آوردهام.
سوره نمل (27) آیه 22
صفحه
377
سوره
نمل (27)
آیه
22
1
مفسّران گفتهاند شهری در یمن بوده است.
إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَ أُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَها عَرْشٌ عَظِيمٌ ﴿۲۳﴾
زنی را دیدم که بر آنان پادشاهی میکند و هر چیزی در اختیار او قرار داده شده است و تخت بزرگی دارد(1).
سوره نمل (27) آیه 23
صفحه
378
سوره
نمل (27)
آیه
23
1
در مورد این تخت در آیات 38-42 نمل(همین سوره) سخن رفته است.
وَجَدْتُها وَ قَوْمَها يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ ﴿۲۴﴾
متوجّه شدم که او و قومش به جای خدا، خورشید را میپرستند و شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست(1) و آنان را از راه [حق] بازداشت و هدایت نشدهاند؛
سوره نمل (27) آیه 24
صفحه
378
سوره
نمل (27)
آیه
24
1
به آیه 36 زخرف(43) توجّه فرمایید.
أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُخْفُونَ وَ ما تُعْلِنُونَ ﴿۲۵﴾
[از راه بازشان داشته] که در برابر خدا که پنهان را در آسمانها و زمین به عرصه ظهور میآورد، و آنچه پنهان و آشکار کنید میداند، سجده نکنند(1).
سوره نمل (27) آیه 25
صفحه
378
سوره
نمل (27)
آیه
25
1
کلمه «أَلاّ» تشکیل شده از «اَن» ناصبه و «لا» ی نفی.