شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾
خدا در حالی که برپادارنده عدالت است(1) گواهی میدهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و دانشوران(2) [نیز گواهی میدهند]؛ [آری] معبودی جز او نیست که فرادست و فرزانه است.52
آلعمران (3)
18
در این آیه، جابجایی کلمات همراه با شیوایی کلام دیده میشود. در مورد جابجایی کلمات در قرآن، آیه 142 اعراف(7) و زیرنویس مربوطه را ملاحظه فرمایید.
لفظ «اولوا» به معنی صاحبان یا دارندگان، جمع است و مفرد آن میشود «ذو».
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ ﴿۱۹﴾
به راستی دین نزد خدا تسلیم [در برابر او] است(1)؛ و اهلکتاب آگاهانه با انگیزه حسد و برتریخواهی که بینشان بود، اختلاف ورزیدند(2)؛ و هر که آیات خدا را انکار کند، [بداند که] خدا سریعالحساب است.52
آلعمران (3)
19
برای توجیه ترجمه، با آیه 131 بقره(2) مقایسه فرمایید. عبارت فقل اسلمت وجهی للّه در ابتدای آیه بعدی نیز مؤید معنی ای است که برای بخش ابتدایی این آیه کردهایم.
به بخش اول آیه 19 یونس(10) توجه فرمایید.
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ ﴿۲۰﴾
و اگر در مقابل تو، به محاجّه برخیزند، بگو: من خود را در برابر خدا تسلیم ساختهام و پیروان من [نیز چنین هستند]. به اهلکتاب و آنان که [با] کتاب [آشنایی] ندارند، بگو: آیا شما هم [به همین گونه در برابر خدا] تسلیم شدهاید؟ اگر تسلیم شوند، هدایت شدهاند و اگر روی برتابند، وظیفه تو فقط پیامرسانی است و خدا به [حال] بندگان بیناست(1)52
آلعمران (3)
20
معنی و مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیه 137 بقره(2) آمده است.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۱﴾
آنان که آیات خدا را انکار میکنند و پیامبران را به ناحق میکشند(1) و [نیز] منادیان عدالت را که از میان مردم برخاستهاند از میان میبرند، آنان را از مجازاتی دردناک خبر بده(2).52
آلعمران (3)
21
زکریا و یحیی از انبیاء بنیاسرائیل، هر دو به دست قومشان کشته شدند. افرادی از بنیاسرائیل در زمان عیسیع هم قصد کشتن او را داشتند، ولی موفق نشدند 157 نساء(4).
استاد خرمشاهی در کتاب قرآن پژوهی طی بررسی محققانه خود اثبات کرده است که «تبشیر» علاوه بر معنی معروف آن، به معنی خبر دادن و آگاهانیدن نیز میباشد. نکته مهمّ این است که «تبشیر» به موجب اصل لغت، مربوط به خبری است که در «بشره» و رنگ آن تغییر ایجاد میکند، ولی در عرف، مربوط به خبر مسرتآور است.
أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ ﴿۲۲﴾
آنان کسانیاند که تلاششان در دنیا و آخرت بر باد رفت(1) و هیچ یاوری ندارند.52
آلعمران (3)
22
به مثالهایی در این زمینه در آیات 18 ابراهیم(14) و 39 نور(24) توجّه فرمایید.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتابِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾
آیا توجّه نکردی به کسانی که اطلاع محدودی از کتاب [تورات] یافتهاند(1)، چون به کتاب [خدا] فراخوانده میشوند تا میانشان داوری کند، گروهی از آنان در حال اعتراض روی برمیتابند.53
آلعمران (3)
23
منظور از الذین اوتوا نصیبا من الکتاب همان «اهلکتاب» است و علت اینکه عبارت سادهتر الذین اوتوا الکتاب را به کار نبرده، برای نشان دادن آن است که تورات و انجیلی که در دست آنان است تحریفاتی در آن شده است.
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِي دِينِهِمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۴﴾
اعراضشان از آن جهت است که گفتند: هرگز آتش [دوزخ] جز چند روزی(1) معین به ما نخواهد رسید و دروغهایی که میبافتند، آنان را در دینشان فریفت.53
آلعمران (3)
24
منظورشان چهل روز است که معادل همین مدّت گوساله پرستی کردند.
فَكَيْفَ إِذا جَمَعْناهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ ﴿۲۵﴾
آنگاه که برای روز تردیدناپذیر جمعشان میکنیم و [نتیجه] دستاوردهای هر کس به تمامی داده شود(1)، بیآنکه مورد هیچ ستمی قرار گیرند، [وضعشان] چگونه خواهد بود؟53
آلعمران (3)
25
در این رابطه به دو آیه 40 و 41 نجم(53) توجّه فرمایید.
قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶﴾
بگو: بارخدایا، ای مالک فرمانروایی، هر که را بخواهی، فرمانروایی بخشی و از هر که بخواهی، بازستانی، و هر که را بخواهی، اقتدار بخشی و هر که را بخواهی، ذلیل میکنی(1)؛ خوبیها همه به دست توست، که به راستی بر هر کار توانایی.53
آلعمران (3)
26
به آیه 139 نساء(4) توجّه فرمایید.
تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ ﴿۲۷﴾
[با تغییر تدریجی فصول] شب را در روز میکشانی و روز را در شب و [موجود] زنده را از [ماده] بیجان پدید میآوری و [ماده] بیجان را از [موجود] زنده، [که تبادل دایمی مرگ و حیات به دست توست] و به هر که خواهی، بیدریغ روزی میبخشی.53
آلعمران (3)
27