تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ ﴿۲۵۳﴾
برخی از آن رسولان را بر برخی دیگر برتری دادیم(1)، [چنانکه] خدا با یکی از آنها سخن گفت(2) و بعضی را به درجاتی امتیاز بخشید(3)؛ و به عیسی فرزند مریم نشانههای روشن دادیم و او را توسّط جبرئیل(4) نیرومند کردیم؛ و اگر خدا میخواست، مردمی که پس از این پیامبران بودند، بعد از آنکه نشانههای روشن که بر آنها آمد، در مقام خصومت و ستیز برنمیآمدند، ولی [به منظور آزمایش، موهبت اختیار به انسان تفویض گردید، لذا] اختلاف ورزیدند، [به گونهای که] پارهای ایمان آوردند و پارهای به کفر روی بردند؛ و اگر خدا میخواست، درگیر نمیشدند؛ ولی خدا [بنا به ضرورت آزمایش] آنچه بخواهد میکند.42
بقره (2)
253
تناقضی با آیه 285 بقره(همین سوره) که از قول مؤمنان میفرماید: «میان هیچ یک از پیامبران فرقی نمیگذاریم» ندارد؛ زیرا در آیه 285 بقره(2) سخن از اصل نبوت الهی است که در مورد همه پیامبران خدا محقّق بوده و همه پیامآور توحید بودهاند و تفاوتی از این نظر بین آنها نیست. ولی میزان پایداری و دامنه مأموریت و توفیق آنان متفاوت بوده و هر یک به تناسب شرایط و دستاوردهای خود، درجاتی خاصّ داشتهاند؛ به آیات 35 احقاف(46) و 48 و 49 قلم(68) به عنوان مثال توجّه فرمایید.
حضرت موسیع؛ به آیه 164 نساء(4) و بخش ابتدایی آیه 143 اعراف(7) و نیز آیه 144 اعراف(7) توجّه فرمایید. ضمناً یادآوری میشود به علت همین تکلم خدا با موسی، موسی ملقب به کلیم اللّه شد. و به پیروان او که یهودیان هستند، کلیمی میگویند.
حضرت محمّدص، به آیات 79 اسراء(17) و 1 فرقان(25) توجّه فرمایید و نیز حضرت ابراهیم واتخذ اللّه ابراهیم خلیلاً 125 نساء(4) و انی جاعلک للناس اماما 124 بقره(2).
به زیرنویس آیه 87 بقره(همین سوره) مراجعه فرمایید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾
ای ایمانآوردگان، از آنچه روزی شما کردهایم انفاق کنید، قبل از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی است و نه دوستی و امدادی؛ و انکارورزان [دریابند که] خود ستمگرند(1).42
بقره (2)
254
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 48 و 123 بقره(2) و 41 دخان(44) آمده است.
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾
خداست که جز او معبودی نیست؛ زنده و پاینده است؛ هرگز نه خواب سبک او را فرا میگیرد و نه خواب سنگین؛ هر چه در آسمانها و زمین است متعلّق به اوست؛ کیست که در برابر او شفاعت [و دستگیری از دیگران] کند، جز به خواست و قانونمندی او؛ آنچه [آدمیان] در پیش دارند و آنچه پشت سر دارند، میداند؛ و [خلق خدا] بر دانش او دست نیابند، جز به میزانی که خود بخواهد؛ گستره فرمانرواییاش آسمانها و زمین را فرا گرفته است؛ و حفظ آنها بر او گران نمیآید، که او والا و بزرگ است.42
بقره (2)
255
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾
در [پذیرش] دین اکراه [و اجباری] نیست(1)؛ [فقط راه] کمال از [راه] تباهی مشخّص شده است؛ و هر که طاغوتها [و امرای خودکامه] را انکار کند و به خدا ایمان آرد، به محکمترین دستآویز چنگ زده است که هرگز گسستنی نیست؛ و خدا شنوا و داناست.42
بقره (2)
256
در مورد عدم اجبار در پذیرش دین، به آیه 99 یونس(10) توجّه فرمایید.