وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۳۴﴾
مردانی از شما که در آستانه مرگ قرار گیرند و همسرانی باقی بگذارند، [همسران] باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند(1)؛ و چون به پایان مدّت [انتظار]شان رسیدند، در مورد آنچه به شایستگی درباره [زندگی] خود کنند، مسؤولیتی متوجّه شما نیست؛ [محدودشان نکنید(2)] که خدا به آنچه میکنید آگاه است.38
بقره (2)
234
عدّه زنان طلاق داده شده، چنانکه در آیه 228 بقره(همین سوره) آمده است، سه مرتبه پاک شدن از دوره ماهانه است که در حدود سه ماه است؛ ولی در مورد زنانی که شوهر خود را از دست دادهاند، عدّه آنها در این آیه چهار ماه و ده روز تعیین شده است؛ مفسّران علت این چهل روز اضافی را فقط احترام شوهر ذکر کردهاند. علاوه بر آن چون تأثرات عاطفی زنان، عمیقتر از مردان میباشد، این فاصله زمانی تألمات روحی زن را طبیعتا کاهش میدهد تا در زندگی مشترک و خانواده جدید مؤثّر نیفتد. ضمناً در مورد زنان حامله، چنانکه در آیه 4 طلاق(65) آمده است، دوران عدّه تا موقع وضع حمل میباشد. فقها گفتهاند: در مورد آنان از بین این دو مدّت، بیشترین را باید در نظر گرفت.
خطاب متوجّه خانواده شوهر متوفی است که تحت تأثیر تعصبات بیمورد قرار نگیرند.
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۳۵﴾
آنچه در مورد خواستگاری از آن زنان [در دوران عدّه مرگ شوهرانشان] به اشاره ابراز دارید، یا [چنین تمایلی را] در دل نگاه دارید، گناهی بر شما نیست؛ خدا میداند که به یاد آنها خواهید افتاد، ولی با آنها در نهان وعده نگذارید، مگر اینکه گفتار شایستهای ابراز کنید؛ و تا وقتی مدّت [انتظارشان] سپری نشده است، آهنگ عقد نکاح نکنید؛ و بدانید که خدا از نیات درونی شما آگاه است، پس، در برابر او پروا کنید؛ و بدانید که خدا آمرزگاری است بردبار.38
بقره (2)
235
لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ ﴿۲۳۶﴾
اگر زنان را قبل از آمیزش یا تعیین مهر طلاق دهید، تعهّدی بر شما نیست، و[لی] آنها را به شیوهای شایسته که سزاوار نیکوکاران است برخوردار سازید؛ فراخ دست و تنگدست در حدّ توان خود.38
بقره (2)
236
وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۳۷﴾
اگر زنان را قبل از آمیزش در حالی که برای آنها تعیین مهر کردهاید طلاق دهید، نیمی از کابین که ملتزم شدهاید [حق آنهاست]، مگر اینکه خود گذشت کنند و یا شوهر که [اخذ تصمیم در] امر نکاح به دست اوست گذشت کند [و تمامی مهر را بپردازد]؛ گذشت شما به تقوا نزدیکتر است؛ بزرگواری در مقابل یکدیگر را فراموش نکنید، که خدا به آنچه میکنید بیناست.38
بقره (2)
237