أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۵﴾
مگر اخبار انکارورزان پیشین به شما نرسیده است که وبال رفتار خویش را چشیدند و مجازاتی دردناک [در انتظار] دارند.556
تغابن (64)
5
ذلِكَ بِأَنَّهُ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَقالُوا أَ بَشَرٌ يَهْدُونَنا فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَ اسْتَغْنَى اللَّهُ وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۶﴾
این [مجازات] از آن جهت بود که رسولانشان نشانههای روشن بر آنان ارائه کردند، ولی آنان گفتند: آیا آدمیانی(1) ما را هدایت میکنند(2)؟ آنگاه انکار کردند و روی برتافتند، و خدا [نیز از ایمان آنان] بینیازی ورزید، که خدا بینیاز و شایسته ستایش است.556
تغابن (64)
6
واژه «بَشَر» برای مفرد. و مثنّی و جمع یکسان به کار میرود؛ و در اینجا به عنوان جمع آمده است.
پاسخ این ادّعای جاهلانه را در آیات 43 نحل(16) و 8 انبیاء(21) ملاحظه فرمایید.
زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلى وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِما عَمِلْتُمْ وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷﴾
انکارورزان تصوّر کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: آری، به صاحباختیارم سوگند که قطعاً برانگیخته خواهید شد و به کارهایی که کردهاید، خبر داده خواهید شد؛ و این بر خدا آسان است(1).556
تغابن (64)
7
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 78 و 79 یس(36) آمده است.
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۸﴾
پس به خدا و رسولش و آن نور(1) که نازل کردهایم، ایمان آورید، که خدا از اعمال شما آگاه است.556
تغابن (64)
8
مراد از «نور» را در آیه 52 شوری(42) جستجو فرمایید.
يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذلِكَ يَوْمُ التَّغابُنِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صالِحاً يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۹﴾
روزی که [خدا] شما را در عرصه محشر(1) گرد میآورد، آن [روز]، روز احساس غبن است(2)؛ و هر که به خدا ایمان آورد و به شایستگی عمل کند، بدیهایش را میزداید و او را به باغهایی [از بهشت] درمیآورد که نهرها در دامن آن جاری است و جاودانه در آن به سر خواهد برد؛ این است کامیابی بزرگ.556
تغابن (64)
9
برای توجیه ترجمه «یوم الجمع»، به آیات 103 هود(11) ، 7 شوری(42) و 49 و 50 واقعه(56) توجّه فرمایید.
به آیات 77 آلعمران(3) و 47 زمر(39) توجّه فرمایید.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِينَ فِيها وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۰﴾
کسانی که انکار ورزیدند و آیات ما را دروغ شمردند، جاودانه دوزخیاند؛ و بد سرانجامی است.557
تغابن (64)
10
ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱﴾
هیچ آسیبی رخ نمیدهد، مگر طبق قانونمندی خدا(1)؛ و هر که [واقعاً] به خدا ایمان آورد، قلبش را هدایت خواهد کرد(2)؛ و خدا به هر چیزی داناست.557
تغابن (64)
11
این قانونمندی، همان متن روشن آیه 30 شوری(42) است؛ از جهت آزمایش انسان به آیات 155-157 بقره(2) توجّه فرمایید.
به آیه 17 محمّد(47) توجّه فرمایید.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۲﴾
از خدا و رسول اطاعت کنید؛ و اگر روی برتابید، [آگاه باشید که] بر عهده رسول ما فقط پیامرسانی آشکار است.557
تغابن (64)
12
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۳﴾
خداست که معبودی جز او نیست؛ و مؤمنان باید تنها بر او توکل کنند.557
تغابن (64)
13
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴﴾
ای ایمانآوردگان، برخی از همسران و فرزندانِ شما دشمنان عقیدتی شما هستند [که از هجرت شما به مدینه ممانعت میکنند(1)]، از آنان حذر کنید؛ و اگر [از خطای آنان] درگذرید و چشم بپوشید و ببخشید(2)، خدا [هم در حق شما] آمرزگاری است مهربان.557
تغابن (64)
14
معنی و مفهوم این آیه را باید با توجه به شأن نزول آن در نظر گرفت و افزودههای ترجمه، اقتضای شأن نزول است، ضمناً در این رابطه به آیه 23 توبه(9) توجّه فرمایید.
سه مرحله: عفو، صفح و غفر فاعفوا و اصفحوا و تغفروا که در این آیه به مؤمنان توصیه شده است، سه مرتبه اخلاقی است؛ عفو، صرفنظر کردن از انتقام است. صفح، از صفحه روی یا صفحه دل پاک کردن و به روی خود نیاوردن است که گامی است بالاتر از عفو. و غفر (غفران و مغفرت) پاک کردن بدی با خوبی است، همچون زدودن زنگار از ظرف.