وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ ﴿۱۳﴾
و نیز اقوام ثمود(1) و لوط و اهالی «ایکه»(2) که گروهها[ی مخالف] بودند.453
ص (38)
13
به زیرنویس آیه 141 شعراء(26) مراجعه فرمایید.
مردم ایکه نیز قوم شعیب بودند؛ به زیرنویس اول آیه 78 حجر(15) توجّه فرمایید.
إِنْ كُلٌّ إِلاَّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ ﴿۱۴﴾
هر یک [از این گروهها] رسولانِ [خود] را دروغپرداز شمردند و کیفر من [در مورد آنان] محقّق شد.453
ص (38)
14
وَ ما يَنْظُرُ هؤُلاءِ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ ﴿۱۵﴾
فقط یک خروشِ سهمناک را انتظار میبرند که بازگشت ندارد.453
ص (38)
15
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ ﴿۱۶﴾
[با تمسخر] میگفتند: صاحباختیارا، قبل از [فرا رسیدن] روز حساب، بهره ما را [از مجازات(1)] به شتاب بده(2).453
ص (38)
16
برای توجیه افزوده به آیه 32 انفال(8) توجه فرمایید.
پاسخ گفتار جاهلانه آنان در آیات 18 شوری(42) و 50 و 51 یونس(10) آمده است؛ ضمناً درخواست مشابه این مشرکین مکه را در آیه 32 انفال(8) ملاحظه و به زیرنویس آن توجّه فرمایید.
اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾
در برابر گفتارشان شکیبا باش، و داود بنده پرتوان ما را به یاد آر که همواره [به درگاه ما] بازمیگشت(1).454
ص (38)
17
این گونه سفارش به پیامبر اسلام در تأسی به سیره انبیاء گذشته در قرآن مکرر آمده، در آیه 35 احقاف(46) میفرماید فاصبر کما صبر اولواالعزم من الرسل
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ ﴿۱۸﴾
کوهها را در خدمتش گماشتیم که شبانگاه و صبحگاهان تسبیح میگفتند؛454
ص (38)
18
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿۱۹﴾
و پرندگان را نیز به حالت جمعشده [در خدمتش گماشتیم، که] هر یک با وی همآواز بودند.454
ص (38)
19
وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ ﴿۲۰﴾
فرمانرواییاش را استحکام بخشیدیم و دانشِ توأم با بینش و کلامی فیصلهبخش به او عطا کردیم.454
ص (38)
20
وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ ﴿۲۱﴾
آیا خبر طرفین خصومت(1) که [فرشتگانی به صورت انسان بودند و] از دیوار محراب [داود] بالا آمدند، به تو رسیده است؟454
ص (38)
21
در مورد کلمه «خصم» مفرد و مثنی و جمع و مؤنّث و مذکر یکسان است. و در این جا تثنیه مورد نظر است.
إِذْ دَخَلُوا عَلى داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى بَعْضُنا عَلى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى سَواءِ الصِّراطِ ﴿۲۲﴾
وقتی که [غفلتا] بر او وارد شدند و از [دیدن] آنان به وحشت افتاد، گفتند: مترس؛ دو نفر دادخواه هستیم(1) که یکی از ما بر دیگری ستم کرده است؛ میان ما به حق داوری کن و از عدالت دور مشو و ما را به راه درست هدایت کن.454
ص (38)
22
آیه نشان میدهد که پیامبران جز در موارد ویژهای که وحی الهی به آنها میرسید، علم غیب ندارند، و حتی از احوال معاصران خود بیخبرند.