يا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۷۱﴾
ای اهلکتاب، چرا حق را به باطل مشتبه میکنید و آگاهانه حقیقت را پنهان میدارید؟59
آلعمران (3)
71
وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۷۲﴾
گروهی از اهلکتاب [به یکدیگر می] گفتند: در آغاز روز، به کتابی که بر مؤمنان نازل شده است ابراز ایمان کنید و در پایان روز، انکار کنید [تا باور آنها سست شود]، بسا که [از دین] بازگردند.59
آلعمران (3)
72
وَ لا تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتى أَحَدٌ مِثْلَ ما أُوتِيتُمْ أَوْ يُحاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۷۳﴾
و تنها به پیروان دین خود اعتماد کنید [و باور نکنید] که کتاب آسمانی که به شما داده شده است، به دیگران [نیز] داده شود(1)؛ یا در پیشگاه صاحباختیارتان [یارای] محاجّه با شما داشته باشند؛ بگو: بیتردید هدایتِ [راستین] هدایتِ خداست و برتری به دست اوست؛ به هر که خواهد [و شایسته ببیند]، ارزانی میدارد، که خدا فراخیبخش و داناست.59
آلعمران (3)
73
پاسخ این بیان جاهلانه در بخشی از آیه 124 انعام(6) اللّه اعلم حیث یجعل رسالته آمده است.
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۷۴﴾
هر که را بخواهد [و شایسته بداند]، به رحمت خویش اختصاص دهد(1)، که خدا افزونبخشی بیحدّ دارد.59
آلعمران (3)
74
خواست خدا در این موارد قانونمند است و بستگی به روش خود انسانها دارد؛ به آیات 218 بقره(2) ، 132 آلعمران(3) ، 175 نساء(4) ، 155 انعام(6) ، 56 و 204 اعراف(7) ، 56 حجر(15) ، 56 نور(24) ، 46 نمل(27) ، 10 حجرات(49) و 28 حدید(57) توجّه فرمایید. لازم به یادآوری است که حتّی در آیه 53 زمر(39) در مورد افراد بیپروا گفته است: از رحمت خدا مأیوس نباشید.
وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
بعضی از اهلکتاب هستند که اگر کیسهای از زر به امانت نزد آنها بسپاری، بازمیگردانند و کسانی [هم] هستند که اگر دیناری به آنها بسپاری، بازنخواهند داد، مگر اینکه منظما بر [وصول] آن ایستادگی کنی؛ زیرا عقیده دارند که ما در برابر [بومیانِ] آموزشندیده مسؤولیتی نداریم و آگاهانه بر خدا دروغ میبندند.59
آلعمران (3)
75
بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۷۶﴾
آری، هر که به پیمان خویش وفا کند و پرواداشته باشد، [مورد محبّت خداست؛ زیرا] خدا پرواپیشگان را دوست دارد.59
آلعمران (3)
76
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۷﴾
کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خویش را به بهایی ناچیز میفروشند، در آخرت بیبهره هستند و خدا در روز رستاخیز نه سخنی با آنان خواهد گفت، نه توجهی به آنان خواهد داشت و نه [از پلیدی گناه] پاکشان میسازد، و مجازاتی دردناک خواهند داشت.59
آلعمران (3)
77
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾
از میان اهلکتاب گروهی هستند که زبان خود را در برابر کتاب [چنان] میگردانند تا گمان کنید گفتارشان از کتاب [خدا] است، در حالی که از کتاب نیست؛ و[لی] آن را از جانب خدا معرّفی میکنند، با اینکه از جانب خدا نیست؛ و آگاهانه بر خدا دروغ میبندند.60
آلعمران (3)
78
ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ﴿۷۹﴾
هیچ بشری را که خدا به او کتاب و دانشِ توأم با بینش و پیامبری(1) بخشیده است، نسزد که به مردم بگوید: بجای خدا بنده [و گوش به فرمان] من باشید، بلکه [شایسته است بگوید] با آموزش و درس گرفتن، [عالمان] ربّانی [و تسلیم در برابر خدا] باشید.60
آلعمران (3)
79
نمونه مصادیق کسانی که به آنان «کتاب و حُکم و نبوّت» عطا شده، در آیات 83 تا 90 انعام(6) با ذکر نام هجده نفر از پیامبران سلف، از جمله نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، موسی و عیسی علیهم السلام بیان شده است.
وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَ يَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۸۰﴾
و شما را فرمان نمیدهد که فرشتگان و پیامبران را ارباب [و صاحب اختیار خود] بگیرید(1)؛ چگونه [ممکن است] شما را پس از آنکه تسلیم [خدا] شدهاید(2) به انکار حقیقت فرا خواند؟!60
آلعمران (3)
80
"در قرآن «عبد» و «ربّ» دو مفهوم متقابل هستند، عبادت از جانب عبد، به معنای تسلیم و وجود خود را در اختیار معبود قرار دادن است. مطابق آیات 64 آل عمران (همین سوره) و 31 توبه(9) و 17 زمر(39)، اطاعت مطلق به منزله عبادت بوده و تنها در برابر خدا مجاز است. اطاعت از رسولانِ حق که در بسیاری آیات از جمله آیات 123 آل عمران(همین سوره) و 59 نساء(4) و 92 مائده(5) تأکید شده، بنابر آیه «مَن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَد أَطاعَ اللَّهَ وَ مَن تَوَلَّی فَما أَرسَلناکَ عَلَیهِم حَفِیظاً» آیه 80 نساء(4)، فرع بر اطاعت از خدا است. بنابر آیات بسیار از جمله آیه 48 انعام(6) و 188 اعراف(7) و 44 نحل(16) و 55 فرقان(25) شأن و مأموریت اصلی پیامبران انذار و بشارت و ابلاغ و تبیین پیام وحی و تزکیه و تعلیم است، عاری از هرگونه وکالت و سلطه و سیطره بر مردم و بدون حق اجبار و اکراه ایشان بر پذیرش این دعوت. اطاعت و تبعیت از رسولان، معطوف به حوزه رسالت رسولان و ابلاغ پیام وحی و انذار و بشارت است و تناقضی با آیه مورد بحث در نفی اطاعت مطلق از پیامبران در زندگی شخصی و عرفی ایشان ندارد.
از نظر توجیه افزوده، با آیه 131 بقره(2) مقایسه فرمایید.