فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِي إِلاَّ رَبَّ الْعالَمِينَ ﴿۷۷﴾
همه آنها را در مقابل و دشمن [عقیده] خود میدارم(1) مگر صاحباختیار جهانیان(2) که مرا آفریده و هدایتم کرده است؛370
شعراء (26)
77
واژه «عدوّ» برای مفرد، مثنّی و جمع، و مذکر و مؤنّث یکسان به کار میرود؛ و در اینجا این واژه جمع محسوب میشود. ضمناً ابراهیمع بتها را به این اعتبار که مورد پرستش و وسیله گمراهی مشرکان بودند، در تقابل عقیده توحیدی میشمرد، نه به دلیل ویژگی ذاتی مجسمههایی از سنگ و چوب.
استثناء در آیه مورد بحث، منقطع است؛ در زبان عربی، استثناء به دو صورت متصل و منقطع به کار میرود. برخلاف استثناء متصل، در استثناء منقطع، ماهیت مستثنی متفاوت از ماهیت مستثنی عنه است و معنای جمله مقدّم، بدون لحاظ جمله استثناء نیز، صحیح و کامل است. این نوع استثناء در فارسی و سایر زبانها وجود ندارد. موارد دیگری از استثناء منقطع را در آیات 62 مریم(19) ، 88 شعراء(همین سوره) ، 41 دخان(44) و 25 واقعه(56) ملاحظه فرمایید.
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿۷۸﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.370
شعراء (26)
78
وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ ﴿۷۹﴾
و طعام و آشامیدنیام از [لطف] اوست؛370
شعراء (26)
79
وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿۸۰﴾
و چون بیمار شوم، شفا میبخشد؛370
شعراء (26)
80
وَ الَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ﴿۸۱﴾
و آن که مرا میمیراند، سپس زندگی [دوباره] میبخشد؛370
شعراء (26)
81
وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ﴿۸۲﴾
و آن که چشم امید از او دارم که در روز جزا لغزشم را ببخشاید.370
شعراء (26)
82
رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿۸۳﴾
صاحباختیارا، مرا دانشِ توأم با بینش بخش و به شایستگان ملحق ساز؛370
شعراء (26)
83
وَ اجْعَلْ لِي لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ ﴿۸۴﴾
و در میان آیندگان خوشنام گردان(1)؛371
شعراء (26)
84
آیه 50 مریم(19) و 108 صافات(37) اشاره به پذیرش این دعای ابراهیم از جانب خدا دارد.
وَ اجْعَلْنِي مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ﴿۸۵﴾
و مرا در زمره وارثان بهشتِ پرنعمت قرار ده؛371
شعراء (26)
85
وَ اغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّينَ ﴿۸۶﴾
و پدرم را که از گمراهان است بیامرز(1)؛371
شعراء (26)
86
ابتدا به آیه 47 مریم(19) و بعد به آیه 114 توبه(9) توجّه فرمایید. با توجّه به مفاد آیه 114 توبه(9)، استغفار ابراهیم در اینجا فقط برای انجام وظیفه بود در مقابل عهدی که کرده بود.