وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲﴾
در حالی که قبل از قرآن، کتاب موسی راهنما و رحمت بود(1)؛ و این [قرآن] کتابی است که [آن را] تصدیق میکند، به زبان فصیح، تا ستمگران را هشدار دهد و برای نیکوکاران بشارت باشد.503
احقاف (46)
12
به زیرنویس اول آیه 30 احقاف(همین سوره) مراجعه فرمایید.
إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۳﴾
کسانی که گفتند: صاحباختیار ما خداست، آنگاه [از بندگی غیر خدا سر باز زدند و بر اعتقاد خود] پای فشردند، هیچ ترس و اندوهی نخواهند داشت(1).503
احقاف (46)
13
این آیه را با آیه 30 فصلت(41) مقایسه و نتیجهگیری فرمایید؛ ضمناً به آیات 82 و 127 انعام(6) و 27 و 28 فجر(89) توجّه فرمایید.
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾
آنان به پاداش اعمالشان جاودانه بهشتیاند.503
احقاف (46)
14
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۵﴾
به انسان سفارش کردیم که در مورد پدر و مادرش به شایستگی نیکی کند؛ [به ویژه] مادر که به دشواری بار حمل او را بر عهده داشت و با دشواری وضع حمل کرد؛ و [دوران] بارداری و شیرخوارگیاش [مجموعا حدود] سی ماه است؛ [و پرورش یافت] تا به حدّ رشد رسید و در چهل سالگی(1) [که غرور جوانیاش فروکش کرده است] گوید: صاحباختیارا، به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشتهای، سپاس دارم و به کار شایستهای که از آن خشنود گردی، دست زنم و برای من فرزندانم را شایسته گردان؛ به درگاه تو بازگشتهام و تسلیم [تو] هستم.504
احقاف (46)
15
منظور سنین تکامل عقل است، نه دقیقاً چهل سالگی.
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ ﴿۱۶﴾
آنان کسانیاند که نیکوترین عملشان را میپذیریم(1) و از بدیهاشان میگذریم؛ بنا به وعده حقّی که به آنان نوید داده میشد، در میان بهشتیان [جای دارند].504
احقاف (46)
16
برای روشنتر شدن، به آیه 7 عنکبوت(29) توجّه فرمایید.
وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۷﴾
و آن کس که به پدر و مادرش گفت: از شما رنجیدهام، چگونه به من وعده میدهید که [از گور] بیرون آورده خواهم شد، در حالی که قبل از من نسلهای فراوانی رفتند [و بازنگشتند]! و پدر و مادر[ش] به خدا استغاثه میکنند [و به او میگویند:] وای بر تو، ایمان بیاور، که بیتردید وعده خدا راست است؛ پاسخ میدهد: این [وعدهها] چیزی جز افسانههای پیشینیان نیست.504
احقاف (46)
17
أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ ﴿۱۸﴾
آنان کسانیاند که فرمان مجازات(1) در مورد ایشان تحقّق یافت، در حالی که در [جرگه] گروههایی از جن و انس درآمدند، که پیش از ایشان دورانشان سپری شد؛ بیگمان آنان زیانکار بودند.504
احقاف (46)
18
برای روشن شدن معنی و مفهوم «قول» در اینجا و توجیه ترجمه آن به فرمان مجازات، به آیات 16 اسراء(17) و 71 زمر(39) توجّه فرمایید. این «فرمان مجازات» در آیات 18 اعراف(7) ، 43 حجر(15) و 85 ص(38) آمده است.
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ ﴿۱۹﴾
هر گروه درجاتی متناسب با اعمالشان دارند؛ تا [حقّی تضییع نگردد] و خدا اعمالشان را به تمامی سزا دهد، بیآنکه مورد ظلم قرار گیرند.504
احقاف (46)
19
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ ﴿۲۰﴾
روزی که انکارورزان بر آتش عرضه میشوند، [به آنان خطاب میشود:] نعمتهای پاکیزه خود را [که باید امروز هم از آن لذّت ببرید] در زندگی دنیاییتان از بین بردید و [فقط همان جا] از آنها بهرهمند شدید؛ پس، امروز به خاطر سروریخواهی ناحق در زمین و انحرافی که داشتید، به مجازاتی ذلّتبار کیفر داده میشوید(1).504
احقاف (46)
20
حبط اعمال انکارورزان را در آیات 18 اسراء(17) ، 105 کهف(18) ، 23 فرقان(25) و 20 شوری(42) ملاحظه فرمایید.
وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۲۱﴾
[سرگذشت هود] برادر قوم عاد را به یاد آر، آنگاه که در سرزمین «احقاف»(1) قومش را هشدار میداد - در حالی که هشداردهندگان [دیگری نیز] در گذشتههای نزدیک و دور آمده بودند - که: تنها خدای را بندگی کنید؛ که از مجازات روزی بزرگ بر شما میترسم.505
احقاف (46)
21
احقاف از نظر لغت به معنی توده ماسههای روان است و نام منطقهای در جنوب شرقی عربستان بوده که قوم عاد در آن زندگی میکردند و اکنون اثری از آنها باقی نیست.