وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿۲۷﴾
آسمان و زمین و مابین آنها را بیهوده نیافریدهایم؛ این گمان انکارورزان است(1)؛ وای بر آنها از آتش [دوزخ]455
ص (38)
27
و گمان موحدان، درست برعکس است به آیه 191 آلعمران(3) توجه فرمایید.
أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿۲۸﴾
مگر ممکن است با مؤمنانِ نیکرفتار مثل تبهکاران در زمین رفتار کنیم؟ یا پرواپیشگان را مانند بزهکاران به حساب آوریم(1)؟455
ص (38)
28
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 18 سجده(32) ، 21 جاثیه(45) ، 20 حشر(59) و 35 قلم(68) آمده است.
كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ ﴿۲۹﴾
کتابی است مبارک که بر تو نازل کردهایم تا در آیاتش تدبّر کنند و خردمندان پند پذیرند.455
ص (38)
29
وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾
و سلیمان را به داود بخشیدیم؛ نیکوبندهای بود؛ همواره [به درگاه ما] بازمیگشت.455
ص (38)
30
إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ ﴿۳۱﴾
[به یاد آر] آنگاه که عصرگاهان اسبانی چابک(1) و تیزتک(2) بر او عرضه شد،455
ص (38)
31
صافِنات : جمع صافِنَه و آن اسبی است که بر دو پا و یک دست خود ایستاده و نوک دست دیگر را بر زمین بگذارد، که نشانه اسب خوب و چابک است.
جیاد : جمع جواد: اسبان تندرو.
فَقالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ ﴿۳۲﴾
[سلیمان سرگرم تماشای اسبان شد] آنگاه گفت: به راستی که دوستی این اسبان، مرا از یاد پروردگارم غافل کرد(1) تا آنکه خورشید در پرده افق پنهان شد.455
ص (38)
32
سلیمان بر حسب عادت و همانگونه که باید، در برابر هر نعمتی به یاد پروردگارش میافتاد و شکر نعمت او را به جای میآورد؛ به آیات 15 و 19 و 40 نمل(27) توجّه فرمایید. در همین رابطه آیه 11 ضحی(93) را نیز ملاحظه فرمایید.
رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ ﴿۳۳﴾
[گفت: بار دیگر] آنها را نزد من بازگردانید، آنگاه [با یاد خدا] شروع کرد به دست کشیدن به ساقها(1) و گردنها[ی اسبان(2)].455
ص (38)
33
سوق: جمع ساق: ساق پا.
دو آیه 32 و 33 را مفسّران به شکلهای مختلفی تفسیر کردهاند؛ آنچه در اینجا آوردهایم با نظری که تفسیرهای نمونه و نور و اضواء البیان دادهاند و نیز با آنچه محی الدین درویش در کتاب اعراب قرآن ذیل این آیه آورده است، هماهنگی دارد.
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ ﴿۳۴﴾
سلیمان را آزمودیم و جسدی را بر تختش افکندیم [تا پدیده مرگ را لمس کند]، آنگاه [استغفار کرد و به درگاه خدا] بازگشت؛455
ص (38)
34
قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۳۵﴾
گفت: صاحباختیارا، مرا بیامرز و حکومتی به من ارزانی دار که پس از من بینظیر باشد، که بخشاینده تویی، تو.455
ص (38)
35
فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ ﴿۳۶﴾
آنگاه باد را در خدمتش گماشتیم که هر جا آهنگ میکرد، به فرمان او به آرامی روان میشد(1)،455
ص (38)
36
سرعت این باد را در بخش اوّل آیه 12 سبأ(34) ملاحظه فرمایید.