وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ ﴿۴۳﴾
و خانواده [ازدست رفته] اش را دوچندان به او بخشیدیم، به عنوان رحمتی از جانب ما و تذکری برای خردمندان(1).456
ص (38)
43
الباب: جمع لُبّ: مغز، عقل، خرد.
وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۴۴﴾
[آنگاه گفتیم:] به دست خویش دستهای از علفهای خشک [دارویی] بگیر و [پس از فرآوری] آن را [بر زخمهای خود] بزن و [با اهمال در این مورد] مرتکب گناه مشو؛ او را بندهای شکیبا تشخیص دادیم؛ نیکوبندهای بود؛ همواره [به درگاه ما] بازمیگشت(1).456
ص (38)
44
این آیه را غالب مفسّران و مترجمان به گونه دیگری تبیین کردهاند؛ آنچه در اینجا آوردهایم، با نظر آیتاللّه محمّدجواد غروی هماهنگی دارد.
وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ ﴿۴۵﴾
بندگان پرتوان و بصیر ما، ابراهیم و اسحاق و یعقوب را به یاد آر،456
ص (38)
45
إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿۴۶﴾
که با [موهبتِ] یاد آخرت، به آنان خلوص ویژهای دادیم.456
ص (38)
46
وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ ﴿۴۷﴾
و در درگاه ما شایستگانی برگزیده بودند.456
ص (38)
47
وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ ﴿۴۸﴾
و [نیز] اسماعیل و یسع(1) و ذوالکفل را یاد کن که همه از نیکان بودند.456
ص (38)
48
«یَسَع» از پیامبران بنیاسرائیل است که در بین یهوریان به نام «یوشَع» شناخته میشود.
هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۹﴾
این یادآوری است؛ و پرواپیشگان بازگشت نیکو خواهند داشت؛456
ص (38)
49
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ ﴿۵۰﴾
[در] باغهای جاویدان بهشت [مستقر خواهند شد] که درها[ی آن] به رویشان گشاده است(1)؛456
ص (38)
50
به آیه 73 زمر(39) توجّه فرمایید.
مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ ﴿۵۱﴾
آنجا در حالی که بر تختها تکیه زدهاند، دستور میوههای فراوان و آشامیدنی میدهند.456
ص (38)
51
وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ ﴿۵۲﴾
در کنارشان [دلبرانی] است افتاده نگاه و همسال(1).456
ص (38)
52
اتراب: جمع تِرب: هم سن و سال.
هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ ﴿۵۳﴾
این همان نعمتهاست که برای روز حساب به شما وعده داده میشود.456
ص (38)
53
إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ ﴿۵۴﴾
این رزق و روزی از جانب ماست که قطع نشدنی است؛456
ص (38)
54
هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿۵۵﴾
این [یادآوری است(1)]؛ و طغیانگران بدترین بازگشت را دارند؛456
ص (38)
55
برای توجیه افزوده، به آیه 49 ص(همین سوره) توجّه فرمایید.
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ ﴿۵۶﴾
همان دوزخ، که به آن درمیآیند؛ و بد قرارگاهی است(1).456
ص (38)
56
به آیه 71 زمر(39) توجّه فرمایید.
هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ ﴿۵۷﴾
این [مجازات] آب داغ و آلوده است و باید آن را بچشند،456
ص (38)
57
وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ ﴿۵۸﴾
و [مجازات] دیگر از آن قبیل، به انواع و اقسام.456
ص (38)
58
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ ﴿۵۹﴾
[به سرانشان خطاب میشود:] این گروهِ انبوه نیز همراه شما [به دوزخ] درمیآیند؛ [پاسخ میدهند:] جای خوشامد گفتن بر آنها نیست؛ چرا که به آتش درمیآیند(1).456
ص (38)
59
واژه «صالو» در اصل «صالون» است که «نون» آن در حالت اضافه افتاده است و جمع صالی است به معنی واردشونده در آتش.
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ ﴿۶۰﴾
[پیروان به سران خود] پاسخ میدهند: بلکه شما هستید که جای خوشامد گفتن بر شما نیست؛ شما بودید این راه را پیش پای ما گذاشتید؛ و [دوزخ] قرارگاه بدی است.456
ص (38)
60
قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ ﴿۶۱﴾
و اضافه میکنند: صاحباختیارا، هر که این [مجازات] را برای ما فراهم کرد، مجازاتش را در آتش فزونی بخش(1).456
ص (38)
61
پاسخ رهبران گمراه در این مورد در آیه 30 صافات(37) آمده است.