وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ ﴿۸۳﴾
ابراهیم از پیروانِ [راستینِ] او بود.
سوره صافات (37) آیه 83
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
83
إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿۸۴﴾
آنگاه که دلی پاک و سلیم به [درگاه] صاحباختیارش عرضه کرد.
سوره صافات (37) آیه 84
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
84
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ ﴿۸۵﴾
هنگامی که به پدر و قومش گفت: چه چیز را بندگی میکنید؟
سوره صافات (37) آیه 85
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
85
أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ ﴿۸۶﴾
آیا به باطل معبودهایی را به جای خدا میطلبید؟!
سوره صافات (37) آیه 86
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
86
فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ ﴿۸۷﴾
پس درباره صاحباختیار جهانیان چه گمان میبرید؟
سوره صافات (37) آیه 87
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
87
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ﴿۸۸﴾
آنگاه نظری به ستارگان افکند،
سوره صافات (37) آیه 88
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
88
فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ ﴿۸۹﴾
و گفت: من بیمارم(1) [و در مراسم جشن شرکت نمیکنم].
سوره صافات (37) آیه 89
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
89
1
علاّمه طباطبائی گفته است: «نگاه کردن او به ستارگان و اعلام بیماریاش از باب معاریض کلام است؛ به این معنی که گوینده چیزی را بگوید که شنونده از ظاهر آن معنی دیگری درک کند. چه بسا نظر کردن او به ستارگان، توجّه به صنع خداست، ولی تصوّر مردم پیشبینی وضع سلامتی اوست از ستارگان».
فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ ﴿۹۰﴾
بازگشتکنان از او روی برتافتند.
سوره صافات (37) آیه 90
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
90
فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ ﴿۹۱﴾
در نهان به سوی بتهاشان رفت، و [با پوزخند] گفت: چیزی نمیخورید؟
سوره صافات (37) آیه 91
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
91
ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ ﴿۹۲﴾
چرا حرفی نمیزنید؟
سوره صافات (37) آیه 92
صفحه
449
سوره
صافات (37)
آیه
92