انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً ﴿۱۰﴾

آنگاه که آن جوانمردان [از هماهنگی با ستمگران سر باز زدند و‌] به غار پناه بردند و گفتند: ‌صاحب‌اختیارا، از جانب خویش رحمتی به ما ارزانی دار و رهیافتی برای ما از کارمان آماده کن.
سوره کهف (18) آیه 10
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

10

فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً ﴿۱۱﴾

تا چندین سال(1) در غار بر گوشهاشان [پرده‌] زدیم [و به خوابی عمیق فرو رفتند‌]؛
سوره کهف (18) آیه 11
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

11

1

مقدار مشخّص آن را در آیه 25 کهف(همین سوره) ملاحظه فرمایید.

ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً ﴿۱۲﴾

آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدام یک از دو گروه، مدّت خوابشان را [درست‌] حساب کرده است(1).
سوره کهف (18) آیه 12
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

12

1

به آیه 19 کهف(همین سوره) توجّه فرمایید (بعضی از آنها گفتند: خواب ما کمتر از یک روز و بعضی گفتند: خدا می‌داند چقدر طول کشیده است).

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً ﴿۱۳﴾

داستانشان را همان‌گونه که بود بر تو بازگو می‌کنیم؛ آنان جوانمردانی بودند که به ‌صاحب‌اختیارشان ایمان آوردند [و از محیط شرک دست به هجرت زدند‌]، ما نیز بر هدایتشان افزودیم(1).
سوره کهف (18) آیه 13
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

13

1

این افزایش هدایت، قانون کلی و عمومی است؛ به آیه 17 محمّد(47) توجّه فرمایید.

وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً ﴿۱۴﴾

و چون به پا خاستند، بر آنان قوت قلب بخشیدیم(1) که گفتند: ‌صاحب‌اختیار ما [همان‌] ‌صاحب‌اختیار آسمانها و زمین است [نه آنان که چندصباحی بر اسب قدرت نشسته‌اند‌]، هرگز غیر او معبودی را [به نیایش‌] نخواهیم خواند، که در آن صورت سخنی دور از حق گفته‌ایم.
سوره کهف (18) آیه 14
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

14

1

مصداقهای دیگر از قانون کلی را در آیات 11 و 12 انفال(8) و 10 قصص(28) ملاحظه فرمایید.

هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً ﴿۱۵﴾

این قوم ما که غیر او را معبودان [خود‌] گرفته‌اند، چرا هیچ دلیل روشنی بر [اصالت‌] معبودانشان نمی‌آورند(1)؟ کیست ستمکارتر از آن که دروغ به خدا نسبت دهد(2)؟
سوره کهف (18) آیه 15
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

15

1

همین معنی و مفهوم در آیات 4 احقاف(46) و 40 فاطر(35) آمده است.

2

سرانجام کارشان را در آیه 18 هود(11) ملاحظه فرمایید.

وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً ﴿۱۶﴾

[آنگاه با یکدیگر گفتند‌] اینک که از آن مردم و آنچه به جای خدا بندگی می‌کنند کناره گرفته‌اید، به غار پناه برید تا ‌صاحب‌اختیارتان رحمت خویش بر شما بگسترد(1) و کارتان را به سامان آرد(2).
سوره کهف (18) آیه 16
صفحه

295

سوره

کهف (18)

آیه

16

1

آیات 33 و 34 یوسف(12) مصداق دیگری از توکل به خدا و‌‌ بی‌توجهی به غیر خداست.

2

این عدّه جوانانی بودند که با فطرتِ رشدیافته توحیدی تاب تحمّل محیط شرک و زورگویی دقیانوس دسینوس را نداشتند و چون نهضت بیداری این جوانان شکست خورد، برای مصون ماندن از تعقیب حاکمیت، هجرت کردند و به غاری پناه بردند.

وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتَزاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِداً ﴿۱۷﴾

[گردش‌] آفتاب را چنان می‌دیدی که به هنگام طلوع، از غارشان به طرف راست متمایل می‌گردید(1) و هنگام غروب، از آنان به طرف چپ دور می‌شد و آنان در پهنه غار قرار داشتند(2)؛ این [داستان‌] یکی از آیات الهی است؛ هر که را خدا هدایت کند(3)، ‌‌راه‌یافته [واقعی‌] است و هر که را گمراه کند(4)، هرگز برای او دوستی که به راه کمال هدایت[ش] کند، نخواهی یافت.
سوره کهف (18) آیه 17
صفحه

295

سوره

کهف (18)

آیه

17

1

«تَزاوَرُ» فعل مضارع است و در اصل «تتزاوَرُ» می‌باشد.

2

آیه نشان می‌دهد که دهانه غار در سمت شمال قرار داشت و انتهای غار در جنوب؛ و بنابراین از تابش خورشید که از مشرق سر می‌زد و به مغرب می‌رفت در امان بودند.

3

به آیه 27 رعد(13) و یهدی الیه من اناب توجّه فرمایید.

4

به آیه 34 غافر(40) کذلک یضل اللّه من هو مسرف مرتابتوجّه فرمایید.

وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمِينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً ﴿۱۸﴾

می‌پنداشتی که بیدارند(1)، در حالی که به خواب فرو رفته(2) بودند؛ به راست و چپشان می‌گرداندیم [تا بدنشان سالم ماند‌] و سگشان دو بازوی خویش را(3) بر آستانه غار گشوده بود؛ اگر [به سراغشان می‌رفتی و‌] بر وضعشان آگاهی می‌یافتی، در حال فرار و آکنده از ترس بازمی‌گشتی.
سوره کهف (18) آیه 18
صفحه

295

سوره

کهف (18)

آیه

18

1

ایقاظ: جمع یقِظ و یقظان: بیدار.

2

رقود: جمع راقد: خوابیده.

3

کلمه «ذراعیه» در اصل «ذراعینه» بوده که نون آن به علت مضاف بودن حذف شده است.

وَ كَذلِكَ بَعَثْناهُمْ لِيَتَسائَلُوا بَيْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً ﴿۱۹﴾

این گونه بیدارشان کردیم تا از یکدیگر پرسش کنند؛ یکی از آنها پرسید: چه مدّت [در خواب‌] بودید؟ گفتند: یک روز یا کمتر از یک روز؛ [دیگران‌] گفتند: ‌صاحب‌اختیارتان به مدّت توقّف شما داناتر است(1). اکنون یکی را از [میان‌] خود، با این سکه‌ها که دارید به شهر بفرستید و جستجو کند کدام غذا مناسب‌تر است که خوراکی از آن برای شما بیاورد، و باید توجّه کند که کسی را از وضع شما آگاه نگرداند.
سوره کهف (18) آیه 19
صفحه

295

سوره

کهف (18)

آیه

19

1

در این آیه گفتگوی بین 3 گروه شامل یک نفر سؤال‌کننده قال و دو گروه پاسخ‌‌دهنده (قالوا... قالوا) مطرح شده و نشان می‌دهد عده آنها حداقل 1 و 3 و 3 معادل 7 نفر بوده‌ است؛ به زیرنویس آیه 22 کهف(همین سوره) هم توجه فرمایید.