انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ﴿۷﴾

ما آنچه روی زمین است زیوری برای آن قرار داده‌ایم، تا [به وسیله جاذبه‌اش‌] مردم را بیازماییم(1) که کدام یک در عمل بهترند.
سوره کهف (18) آیه 7
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

7

1

برای توجیه افزوده، به آیه 14 آل‌عمران(3) توجّه فرمایید.

وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعِيداً جُرُزاً ﴿۸﴾

و [سرانجام‌] هر چه روی زمین است به صورت خاکی خشک و بی‌گیاه درمی‌آوریم.
سوره کهف (18) آیه 8
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

8

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ﴿۹﴾

مگر پنداشته‌ای که اصحاب کهف(1) و سنگ نبشته(2) که از جمله نشانه‌های ما [بودند‌]، شگفت آورند؟!
سوره کهف (18) آیه 9
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

9

1

کهف به معنای غار وسیع است و بر غارهای کوچک مثل غار حراء اطلاق نمی‌شود.

2

غالب مفسّران گفته‌اند: نام افراد اصحاب کهف را بعدها بر دیوار مدخل غار به یادبود نوشتند و منظور از «رقیم» همین است.

إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً ﴿۱۰﴾

آنگاه که آن جوانمردان [از هماهنگی با ستمگران سر باز زدند و‌] به غار پناه بردند و گفتند: ‌صاحب‌اختیارا، از جانب خویش رحمتی به ما ارزانی دار و رهیافتی برای ما از کارمان آماده کن.
سوره کهف (18) آیه 10
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

10

فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً ﴿۱۱﴾

تا چندین سال(1) در غار بر گوشهاشان [پرده‌] زدیم [و به خوابی عمیق فرو رفتند‌]؛
سوره کهف (18) آیه 11
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

11

1

مقدار مشخّص آن را در آیه 25 کهف(همین سوره) ملاحظه فرمایید.

ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً ﴿۱۲﴾

آنگاه بیدارشان کردیم تا بدانیم کدام یک از دو گروه، مدّت خوابشان را [درست‌] حساب کرده است(1).
سوره کهف (18) آیه 12
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

12

1

به آیه 19 کهف(همین سوره) توجّه فرمایید (بعضی از آنها گفتند: خواب ما کمتر از یک روز و بعضی گفتند: خدا می‌داند چقدر طول کشیده است).

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً ﴿۱۳﴾

داستانشان را همان‌گونه که بود بر تو بازگو می‌کنیم؛ آنان جوانمردانی بودند که به ‌صاحب‌اختیارشان ایمان آوردند [و از محیط شرک دست به هجرت زدند‌]، ما نیز بر هدایتشان افزودیم(1).
سوره کهف (18) آیه 13
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

13

1

این افزایش هدایت، قانون کلی و عمومی است؛ به آیه 17 محمّد(47) توجّه فرمایید.

وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً ﴿۱۴﴾

و چون به پا خاستند، بر آنان قوت قلب بخشیدیم(1) که گفتند: ‌صاحب‌اختیار ما [همان‌] ‌صاحب‌اختیار آسمانها و زمین است [نه آنان که چندصباحی بر اسب قدرت نشسته‌اند‌]، هرگز غیر او معبودی را [به نیایش‌] نخواهیم خواند، که در آن صورت سخنی دور از حق گفته‌ایم.
سوره کهف (18) آیه 14
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

14

1

مصداقهای دیگر از قانون کلی را در آیات 11 و 12 انفال(8) و 10 قصص(28) ملاحظه فرمایید.

هؤُلاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً ﴿۱۵﴾

این قوم ما که غیر او را معبودان [خود‌] گرفته‌اند، چرا هیچ دلیل روشنی بر [اصالت‌] معبودانشان نمی‌آورند(1)؟ کیست ستمکارتر از آن که دروغ به خدا نسبت دهد(2)؟
سوره کهف (18) آیه 15
صفحه

294

سوره

کهف (18)

آیه

15

1

همین معنی و مفهوم در آیات 4 احقاف(46) و 40 فاطر(35) آمده است.

2

سرانجام کارشان را در آیه 18 هود(11) ملاحظه فرمایید.

وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقاً ﴿۱۶﴾

[آنگاه با یکدیگر گفتند‌] اینک که از آن مردم و آنچه به جای خدا بندگی می‌کنند کناره گرفته‌اید، به غار پناه برید تا ‌صاحب‌اختیارتان رحمت خویش بر شما بگسترد(1) و کارتان را به سامان آرد(2).
سوره کهف (18) آیه 16
صفحه

295

سوره

کهف (18)

آیه

16

1

آیات 33 و 34 یوسف(12) مصداق دیگری از توکل به خدا و‌‌ بی‌توجهی به غیر خداست.

2

این عدّه جوانانی بودند که با فطرتِ رشدیافته توحیدی تاب تحمّل محیط شرک و زورگویی دقیانوس دسینوس را نداشتند و چون نهضت بیداری این جوانان شکست خورد، برای مصون ماندن از تعقیب حاکمیت، هجرت کردند و به غاری پناه بردند.