انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ ﴿۲۴﴾

آن زن آهنگ او کرد؛ و [یوسف نیز‌] اگر برهان [و قانون‌] ‌صاحب‌اختیارش را نمی‌دید(1)، آهنگ او می‌کرد؛ این گونه [هشدارش دادیم‌] تا بدی و بی‌شرمی را از او بازداریم؛ زیرا او از بندگان اخلاص‌یافته مابود(2).
سوره یوسف (12) آیه 24
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

24

1

برهان پروردگارش همان مفادّ آیه 200 اعراف(7) است که می‌فرماید: «اگر از جانب شیطان وسوسه‌ای به تو رسید، به خدا پناه بر» یوسف هم به طوری که در آیه 23 یوسف(همین سوره) آمده، وقتی که زلیخا با گفتن «هَیتَ لک» آغاز به سخن کرد، در پاسخش گفت: «معاذاللّه ». متعاقب آیه 200 اعراف(7)، در آیه 201 می‌فرماید: «پرهیزکاران وقتی که وسوسه‌ای از شیطان به آنان می‌رسد، خدا را به یاد می‌آورند و روشن بین می‌شوند» همان کاری که یوسف کرد و همان نتیجه‌ای که گرفت. این است برهان پروردگار.

2

به آیات 39 و 40 حجر(15) توجّه فرمایید.

وَ اسْتَبَقَا الْبابَ وَ قَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَ أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلاَّ أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۵﴾

هر دو به سوی در شتافتند؛ زن از پشت سر، پیراهن یوسف را درید و [ناگاه‌] همسرش را کنار در مشاهده کردند؛ زن گفت: سزای کسی که به خانواده تو نظر سوء داشته است، جز زندان یا شکنجه چیست؟
سوره یوسف (12) آیه 25
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

25

قالَ هِيَ راوَدَتْنِي عَنْ نَفْسِي وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَ هُوَ مِنَ الْكاذِبِينَ ﴿۲۶﴾

یوسف گفت: او بود که از من تمنّای [تسلیم‌] دلم را داشت و شاهدی از خانواده زن گواهی داد: اگر پیراهنش از جلو چاک خورده زن راست گفته و یوسف ‌دروغ‌پرداز است؛
سوره یوسف (12) آیه 26
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

26

وَ إِنْ كانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ فَكَذَبَتْ وَ هُوَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۲۷﴾

و اگر پیراهن او از پشت دریده شده، [نشان فرار یوسف از چنگ زلیخاست و‌] زن دروغ گفته و یوسف راستگوست.
سوره یوسف (12) آیه 27
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

27

فَلَمَّا رَأى قَمِيصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قالَ إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ ﴿۲۸﴾

و چون دید پیراهن یوسف از پشت چاک خورده است، گفت: این از نیرنگ شما زنانست؛ به راستی که نیرنگ شما بزرگ است.
سوره یوسف (12) آیه 28
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

28

يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا وَ اسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخاطِئِينَ ﴿۲۹﴾

یوسف، این [ماجرا‌] را ندیده بگیر، و [ای زن‌] از گناهت آمرزش بخواه، که در زمره خطاکاران بودی.
سوره یوسف (12) آیه 29
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

29

وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا إِنَّا لَنَراها فِي ضَلالٍ مُبِينٍ ﴿۳۰﴾

زنان(1) شهر گفتند: همسر صدراعظم از غلامش تمنّای [تسلیم‌] دلش را دارد؛ [و‌] از مجرای عشق، [غلام‌] شیفته‌اش کرده است؛ به راستی او را در اشتباهِ آشکاری می‌بینیم.
سوره یوسف (12) آیه 30
صفحه

238

سوره

یوسف (12)

آیه

30

1

واژه «نسوه» در آیه «جمع قِلّه» است و معرف سه تا ده نفر می‌باشد؛ ولی «نساء» به طور کلی برای جمع به هر تعداد به کار می‌رود. ضمناً این هر دو واژه از لفظ خود مفرد ندارند و برای مفرد، کلمه «اِمرَاَة» به کار می‌رود که از غیر لفظ جمع آن می‌باشد.

فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّيناً وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ ﴿۳۱﴾

چون [همسر صدر اعظم‌] دسیسه آنان را شنید، به سراغشان فرستاد و مجلسی برای آنان آماده ساخت و به دست هر یک [میوه و‌] کاردی داد و [به یوسف‌] گفت: به مجلس این زنان درآی؛ همین که یوسف را دیدند، او را بزرگ [واری با وقار‌] تشخیص دادند و [در حال حیرت و جذبه،‌] دستهای خویش را مجروح کردند و گفتند: تبارک اللّه [احسن الخالقین(1)‌]، این نه یک بشر، که فرشته‌ای است بزرگوار!
سوره یوسف (12) آیه 31
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

31

1

عبارت «حاش للّه » اصطلاحی است که منظور از آن تنزیه و بزرگداشت خدا و ابراز شگفتی از آفریده اوست.

قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۳۲﴾

[زلیخا‌] گفت: این(1) همان کسی است که به خاطر [عشق‌] او مرا ملامت می‌کردید؛ [بله‌] من از او تمنّای [تسلیم‌] دلش را داشتم، و[لی‌] او خویشتن داری کرد؛ و اگر آنچه به او فرمان می‌دهم اجرا نکند، زندانی و تحقیر خواهد شد.
سوره یوسف (12) آیه 32
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

32

1

در زبان عرب در حالتی که مورد اشاره، نزدیک است، ضمیر اشاره به دور برای نشان دادن اهمیت و بزرگی است؛ در آیات 31 و 32 وقتی که میهمانانِ زلیخا چشمشان به یوسف افتاد و تحت تأثیر وقار و بزرگی او قرار گرفتند، از قول زلیخا می‌فرماید: فذلکن الذی لمتننی فیه و با آنکه یوسف حاضر بود، ضمیر اشاره به دور ذلک به کار رفته است. در آیه 1 یوسف(همین سوره) واژه «تلک» نیز که اشاره به دور است و در مورد آیات قرآن به کار رفته، از همین مقوله است. در مورد کلمه «فذ لکن» در آیه مورد بحث، از جهت دیگر به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید.

قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَ إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِينَ ﴿۳۳﴾

[یوسف‌] گفت: ‌صاحب‌اختیارا، زندان برای من خوشایندتر از ارتکاب گناهی است که از من می‌خواهند(1)؛ و اگر نیرنگشان را از من دفع نکنی، به آنان گرایش یابم و در زمره جاهلان قرار خواهم گرفت.
سوره یوسف (12) آیه 33
صفحه

239

سوره

یوسف (12)

آیه

33

1

به آیات 40 و 41 نازعات(79) توجّه فرمایید.