وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۱﴾
اگر با همان شتاب که مردم در طلب خیرند، خدا [به عقوبت اعمالشان] برای آنان شرّ مقدّر میکرد(1)، مدّت [حیات]شان سپری شده بود؛ ولی ما کسانی را که انتظار [رستاخیز و] لقای ما را ندارند، [فرصت میدهیم و(2)] در طغیانشان سرگشته رها میسازیم.209
یونس (10)
11
اشاره به گفتار مشرکان است که در آیات 16 ص(38) و 32 انفال(8) آمده است.
برای توجیه افزوده، به آیات 61 نحل(16) و 45 فاطر(35) توجّه فرمایید.
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲﴾
هر گاه انسان دچار گزندی شود، [در هر حالی که هست] آرمیده یا نشسته و ایستاده، ما را [به نیایش] میخواند؛ امّا همین که گزند را از او دور ساختیم، [با حالت غفلت و غرور] چنان راه خویش سپرد که گویی هرگز برای برداشتن گزندی که دامنگیرش شده بود، ما را [به نیایش] نخوانده است(1)؛ رفتار اسرافکاران در نظرشان این گونه آراسته شده است(2).209
یونس (10)
12
مفهوم این آیه به بیان دیگری در آیات 67 اسراء(17) و 51 فصلت(41) آمده است.
به آیه 25 فصلت(41) و نیز به آیات 103-105 کهف(18) توجّه فرمایید.
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۱۳﴾
قبل از شما نسلهایی(1) را به کیفر ظلمشان هلاک کردیم، [و این] در حالی [بود] که رسولانشان نشانههای روشن بر ایشان عرضه کردند، ولی آنان بر آن نبودند که ایمان بیاورند؛ بزهکاران را این گونه کیفر میدهیم.209
یونس (10)
13
قرون: جمع قرن: مردم یک عصر و زمان، نسلها.
ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾
آنگاه پس از آنان، شما را در زمین جانشین کردیم تا بنگریم شما چگونه عمل میکنید(1)209
یونس (10)
14
مفهوم این آیه، به بیان دیگر در آیه 39 فاطر(35) آمده است. ضمناً از دو آیه اخیر (13 و 14 یونس) به روشنی مشخّص میشود که همه مردم روی زمین در همه زمانها خلیفه اقوام گذشته بودهاند نه خلیفه اللّه.
وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾
چون آیات ما که روشنگر است، بر آنان خوانده شود، افرادی که انتظار [رستاخیز و] لقای ما را ندارند، میگویند: قرآنی غیر از این بیاور یا همین را تغییراتی بده؛ بگو: من حق ندارم که خودسرانه قرآن را تغییر دهم؛ تنها از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم؛ اگر در برابر صاحباختیارم نافرمان باشم، از مجازات روزی بزرگ میترسم.210
یونس (10)
15
قُلْ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَ لا أَدْراكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ ﴿۱۶﴾
بگو: اگر خدا میخواست، قرآن را بر شما تلاوت نمیکردم و [خدا] شما را بر آن آگاه نمیکرد؛ قبل از این، عمری در میان شما زیستهام [و هرگز چنین سخنانی نگفتهام]؛ آیا خردورزی نمیکنید(1)؟210
یونس (10)
16
برای توجیه افزوده، به آیه 48 عنکبوت(29) توجّه فرمایید.
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۱۷﴾
کیست ستمکارتر از آن که دروغ به خدا نسبت دهد(1) یا آیات او را دروغ شمارد؟ به راستی بزهکاران رستگار نخواهند شد.210
یونس (10)
17
مصداق آن را در آیه 79 بقره(2) و سرانجامشان را در آیه 18 هود(11) ملاحظه فرمایید.
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَ تُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِما لا يَعْلَمُ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۱۸﴾
چیزهایی را به جای خدا بندگی میکنند که نه زیانی به آنان میرساند و نه سودی؛ و میگویند: اینها شفیع ما [در زندگی(1)] نزد خدا هستند(2)؛ بگو: آیا خدا را به چیزی خبر میدهید که در آسمان و زمین سراغی از آن ندارد؟ خدا منزّه است و از آنچه [در قدرت با او] شریک میپندارند والاتر است.210
یونس (10)
18
مشرکین معاصر نزول قرآن، ضمن اینکه خدا را قبول داشتند، هیچ اعتقادی به آخرت نداشتند و در حوادث ناگوار به بتها پناهنده میشدند و آنها را برای برآورده شدن حاجاتشان به دعا و نیاز میخواندند و میگفتند اینها شفیعان ما نزد خدا هستند. بحث شفاعت در قرآن در چنین زمینهای مطرح شده است. بیتوجهی به این بستر تاریخی در بحث شفاعت، نتایج غلوآمیزی به بار میآورد. علامه طباطبایی در این مورد در المیزان ذیل این آیه توضیحات روشن گری داده است.
توضیح بیشتر مفهوم آیه را، در آیه 3 زمر(39) ملاحظه فرمایید.
وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيما فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۹﴾
مردم [در آغاز] جز یک امّت واحد [و غریزی] نبودند، پس [از واگذاری اختیار(1) به انسان] اختلاف ورزیدند؛ و اگر وعدهای از صاحباختیارت [در مورد مهلت و آزمون(2)] از قبل مقرّر نشده بود، در موارد اختلافشان میان آنان داوری [و کار یکسره] میشد.210
یونس (10)
19
به آیه 72 احزاب(33) توجه فرمایید.
برای توجیه کلمات افزوده در مورد مهلت، به آیات 42 ابراهیم(14) و 45 فاطر(35) (و در مورد آزمون) به آیه 2 ملک(67) توجّه فرمایید.
وَ يَقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ﴿۲۰﴾
میگویند: چرا [مانند پیامبران پیشین(1)] معجزهای از صاحباختیارش بر او نازل نشده است(2) بگو: امور غیبی فقط اختصاص به خدا دارد(3)، پس شما منتظر باشید، من هم با شما در انتظار خواهم ماند.210
یونس (10)
20
برای توجیه افزوده، به نیمه دوّم آیه 5 انبیاء(21) و آیه 48 قصص(28) توجّه فرمایید.
به آیات 90-93 اسراء(17) و 50-51 عنکبوت(29) که نظر مخالفان را به طور مشروح بیان داشته است، توجّه فرمایید.
پاسخ دیگر را در آیه 4 شعراء(26) ملاحظه فرمایید.