قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا قالَ أَ وَ لَوْ كُنَّا كارِهِينَ ﴿۸۸﴾
سران سروریخواه قومش گفتند: ای شعیب، تو و مؤمنان همراهت را از شهرمان اخراج میکنیم(1)، مگر اینکه به آیین ما بازگردید(2)؛ گفت: حتّی اگر [از آن] ناخشنود باشیم؟162
اعراف (7)
88
تهدید به اخراج از شهر، در آن دوران بسیار وحشتناک بوده، زیرا افرادی که در پناه قوم و قبیلهای نبودند به اسارت و بردگی گرفته میشدند.
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 13 ابراهیم(14) آمده است.
قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها وَ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِيها إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ ﴿۸۹﴾
پس از آنکه خدا ما را از آیین شما نجات داد، اگر بدان بازگردیم، دروغ به خدا نسبت دادهایم؟ و ما را نسزد که بدان [کیش] بازگردیم، مگر اینکه خدا، صاحباختیار ما، بخواهد؛ که دانش صاحباختیار ما هر چیزی را فرا گرفته است؛ تنها بر خدا توکل کردهایم. صاحباختیارا، میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی.162
اعراف (7)
89
وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ ﴿۹۰﴾
سران قومش که انکار میورزیدند گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید، زیانکار خواهید شد.162
اعراف (7)
90
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ ﴿۹۱﴾
آنگاه زلزله آنان را فرا گرفت و در خانههای خویش از پای درآمدند.162
اعراف (7)
91
الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ ﴿۹۲﴾
کسانی که شعیب را دروغپرداز میشمردند [چنان نابود شدند که] گویی هرگز در آن [دیار] نبودهاند(1) و خود زیانکار شدند.162
اعراف (7)
92
این سرنوشت کسانی بود که میخواستند مخالفان عقیدتی را از شهرشان اخراج کنند! به آیه 88(همین سوره) توجّه فرمایید.
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ ﴿۹۳﴾
شعیب از آنان روی برتافت و [با خود] گفت: ای قوم من، پیامهای صاحباختیارم را به شما رسانیدم(1) و برای شما خیرخواهی کردم؛ اکنون چگونه بر [هلاک] انکارورزانی [خیرهسر] اندوهگین شوم؟162
اعراف (7)
93
پیامی را که شعیب تبلیغ میکرد، در آیه 84 هود(11) ملاحظه فرمایید.
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ﴿۹۴﴾
هیچ پیامبری را به شهری نفرستادیم، مگر اینکه اهل آن را به سختی و گزند گرفتار کردیم، بسا که زاری کنند(1) [و به درگاه ما بازآیند].162
اعراف (7)
94
«یضّرّعون» فعل مضارع از باب تفعّل است و در اصل «یتضرّعون» میباشد که «تاء» در «ضاد» ادغام شده است.
ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ﴿۹۵﴾
[آنگاه] دشواری[های آنان] را به رفاه بدل کردیم تا آنکه به فراوانی و نعمت رسیدند و گفتند: پدران ما نیز گزند و آسایش داشتند [این گردش روزگار است نه آزمایش خدا]، آنگاه در حال غفلتشان ناگهان آنان را [به کیفر گناهشان] گرفتیم(1).162
اعراف (7)
95
برای روشنتر شدن معنی و مفهوم این آیه، به آیات 42-45 انعام(6) و 74-77 مؤمنون(23) توجّه فرمایید.
وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۹۶﴾
اگر مردم [آن] شهرها با ایمان و پرواپیشه بودند، برکات آسمان و زمین را به رویشان میگشودیم، ولی [پیام ما را] دروغ شمردند و ما [هم] به [سزای] دستاوردشان آنان را گرفتار ساختیم(1).163
اعراف (7)
96
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 52 هود(11) آمده است.
أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا بَياتاً وَ هُمْ نائِمُونَ ﴿۹۷﴾
مگر مردم شهرها ایمنند از اینکه سختگیری ما شب هنگام که به خواب فرو رفتهاند، آنان را فرا گیرد؟163
اعراف (7)
97