وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ ﴿۱۱۹﴾
چرا از ذبحی که نام خدا بر آن یاد شده است نمیخورید؟ در حالی که خدا آنچه را حرام کرده، به وضوح بیان نموده است(1) که [آن هم] مربوط به غیر موارد اضطرار شماست. بسیاری [از مردم] ندانسته به هوای نفس خویش [دیگران را] گمراه میسازند؛ بیگمان صاحباختیار تو به [حال] متجاوزان داناتر است.143
انعام (6)
119
اشاره به آیه 115 نحل(16) میباشد که قبل از سوره انعام نازل شده است.
وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ ﴿۱۲۰﴾
گناه آشکار و پنهان را رها کنید، که گنهکاران به [سزای] دستاوردشان مجازات خواهند شد.143
انعام (6)
120
وَ لا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ﴿۱۲۱﴾
از ذبحی که نام خدا بر آن یاد نشده [و برای خوشامد طاغوتها کشته شده است،] نخورید(1)، که انحراف [از فرمان خدا] است. دیونهادان به دوستان خود اشاره میکنند که با شما به مجادله برخیزند؛ و اگر اطاعتشان کنید، شما هم مشرک خواهید بود.143
انعام (6)
121
به زیرنویس سوم آیه 4 مائده(5) مراجعه فرمایید.
أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۲﴾
آیا کسی که [از جهل و شرک] مرده [دل] بود(1) و [به ایمان و توحید] زندهاش کردیم و نور [معرفت] فرا راهش قرار دادیم تا در پرتو آن [سرافراز] در میان مردم پیش برود، همانند کسی است که گویی در تاریکیها به سر میبَرَد و راه خروج ندارد؟ رفتار انکارورزان در نظرشان این گونه آراسته شده است(2).143
انعام (6)
122
کلمه «مَیت» مخفّف «مَیِّت» است.
چگونگی این آراسته شدن را در آیه 25 فصلت(41) ملاحظه فرمایید.
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِمِيها لِيَمْكُرُوا فِيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ ﴿۱۲۳﴾
و بدین گونه در هر شهری سردمداران بزهکارش(1) را گماشتیم [و به آنان میدان دادیم] تا به دسیسه پردازند(2)؛ در حالی که تنها در حق خویش دسیسه میکنند و نمیفهمند(3).143
انعام (6)
123
منظور از «اکابر مجرم» همان است که در آیات 34 سبأ(34) و 23 زخرف(43) آمده است. منظور از مکرشان نیز همان است که در آیه 33 سبأ(34) آمده است. ضمناً کلمه «مجرمیها» در اصل «مجرمین ها» بوده که به علت اضافه شدن، بنا بر قاعده، حرف «نون» حذف شده است.
حرف «لام» در «لیمکروا» لام عاقبت است؛ منظور این است که مفاسد اجتماع، از سردمدارانِ از خدا بیخبر سرچشمه میگیرد.
به آیه 182 اعراف(7) توجّه فرمایید.
وَ إِذا جاءَتْهُمْ آيَةٌ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتى مِثْلَ ما أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما كانُوا يَمْكُرُونَ ﴿۱۲۴﴾
و زمانی که آیتی برایشان برسد، گویند: باور نمیکنیم تا هنگامی که مانند آیاتی که به رسولان خدا داده شده، [مستقیم] به خودمان داده شود(1)؛ خدا آگاهتر است که رسالت خویش را به چه کسی بسپارد(2)؛ به زودی بزهکاران(3) به کیفر دسیسههاشان در پیشگاه خدا گرفتار حقارت و مجازاتی سخت خواهند شد.143
انعام (6)
124
مفهوم انتقاد آنان به بیان دیگر در آیه 118 بقره(2) ، 21 فرقان(25) و 31 زخرف(43) آمده است.
مفهوم پاسخ هم، مشابه بخش اوّل آیه 32 زخرف(43) است.
واژه «بزهکاران» در این عبارت به بزرگانی که در آیه قبل 123 انعام(6) وصف شدهاند، برمیگردد.