يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ ﴿۳۷﴾
همواره میخواهند از آتش خارج شوند، و[لی] از آن خارج شدنی نیستند و مجازاتی پاینده دارند(1).114
مائده (5)
37
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 22 حج(22) و 107 و 108 مؤمنون(23) آمده است.
وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۳۸﴾
دست مرد یا زن سارق را به سزای عملشان ببرید(1)، به عنوان عقوبتی از جانب خدا؛ و خدا فرا دست و فرزانه است.114
مائده (5)
38
برای روشن شدن معنی دقیق «فاقطعوا ایدیهما» و درک کم و کیف بریدن، با آیه 31 یوسف(12) مقایسه فرمایید. فلما رأینه اکبر نه و قطعن ایدیهن
فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۹﴾
و هر که پس از کردار نابجا [و ارتکاب سرقت] توبه نموده و به اصلاح [خود] پردازد، خدا [به رحمت خویش] بر او بازمیگردد، که خدا آمرزگاری است مهربان(1).114
مائده (5)
39
بر پایه این آیه، اگر سارق، مال سرقت شده را پس داد و از عمل خود اظهار ندامت کرد، مجازات او ساقط میشود و با توجّه به آیه بعدی، میگوید این فرمانروای هستی است که سارقِ نادم را بخشیده است.
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۰﴾
مگر نمیدانی که خداست که فرمانروایی آسمانها و زمین خاصّ اوست؟ هر که را بخواهد [و سزاوار ببیند] مجازات خواهد کرد(1) و هر که را بخواهد [و شایسته بداند] میبخشد(2)؛ و خدابر هر کاری تواناست.114
مائده (5)
40
خواست خدا در چنین مواردی قانونمند و بسته به روش خود انسانهاست؛ برای روشن شدن این مسأله، به بعضی از آیات زیر توجه فرمایید: 165 اعراف(7) ، 26 ، 45 و 85 نحل(16) ، 19 و 23 نور(24) ، 213 شعراء(26) ، 42 سبأ(34) ، 10 فاطر(35) ، 47 زمر(39) و 10 بروج(85).
قانونمندی خواست خدا را در این مورد، در زیرنویس سوّم آیه 284 بقره(2) ملاحظه فرمایید.
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ ﴿۴۱﴾
ای رسول، کسانی که به راه کفر و انکار میشتابند و به لفظ ابراز ایمان میکنند و[لی] دلهاشان ناباور است، ترا اندوهگین نکنند؛ و [نیز] یهودیانی که به گفتار دروغ، فراوان توجّه میکنند و جاسوس گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ کلمات [کتاب] را از مفهوم اصلیاش تحریف میکنند(1)؛ [به یکدیگر] میگویند: اگر این [حکمِ تحریفشده] به شما عرضه شد، بپذیرید وگرنه کناره بگیرید. هر که را خدا [به علت تباهی رفتارش] به آزمایش و بلا افکند، در برابر خدا هرگز کمترین اثری برای او نخواهی داشت؛ آنان کسانی هستند که خدا نخواسته است دلهاشان را پاک کند؛ در دنیا رسوایی و در آخرت مجازاتی بزرگ خواهند داشت.114
مائده (5)
41
به آیه 75 بقره(2) توجه فرمایید.
سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جاؤُكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ إِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئاً وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۴۲﴾
به گفتار دروغ، فراوان توجّه میکنند و مال حرام را میبلعند؛ اگر نزد تو آیند، میانشان داوری کن یا از آنان روی بگردان؛ و اگر از آنان رویگردان شدی، هرگز کمترین زیانی به تو نخواهند رساند؛ و[لی] اگر داوری کردی، به عدالت میانشان داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد.115
مائده (5)
42
وَ كَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِيها حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۳﴾
چگونه تو را به حکمیت انتخاب میکنند در حالی که تورات در اختیار آنان است و حکم خدا در آن [مذکور] است؟ آنگاه با وجود این از آن روی برمیتابند؛ [چون] ایمان ندارند.115
مائده (5)
43
إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِيها هُدىً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هادُوا وَ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَيْهِ شُهَداءَ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ ﴿۴۴﴾
تورات را که حاوی هدایت و نور است نازل کردیم، که پیامبران [پس از موسی] که تسلیم [در برابر خدا] بودند و نیز الهیون و علمای مذهبی(1) که به حفظ کتاب خدا مأمور بودند، طبق آن بین یهودیان داوری مینمودند و بر [اصالت] آن گواه بودند؛ شما هم [به هنگام داوری] از مردم نترسید، فقط از من بترسید و آیات مرا به بهایی ناچیز نفروشید؛ و آنان که طبق آیاتی که خدا نازل کرده است داوری نکنند، انکارورزند.115
مائده (5)
44
احبار: جمع حِبر: علمای دینی یهود.
وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فِيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَ الْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۵﴾
در تورات بر یهودیان مقرّر داشتیم که نفس [را] در برابر نفس [قصاص کنید(1)]، چشم در برابر چشم، بینی در برابر بینی، گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان و هر زخمی(2) [نیز] قصاص دارد؛ امّا هر کس قصاص را ببخشد، کفّارهای برای [گناهان] اوست؛ و آنان که طبق آیاتی که خدا نازل کرده است داوری نکنند، ستمکارند.115
مائده (5)
45
شیخ طوسی در تفسیر «تبیان» ذیل این آیه تصریح کرده است که «این قانونِ تورات، در اسلام نیز امضا شده است». دکتر خزائلی در کتاب احکام قرآن میگوید: «با آنکه آیه در مقام خبر از مندرجات تورات است، پایان آیه حاکی است که حکم آن در شرع اسلام تثبیت شده است، زیرا صراحت دارد که کسانی که به احکام منزل از جانب خدا عمل نکنند، ستمکارند». شادروان خزائلی پس از نقل آیه مشابه در تورات اضافه میکند: «حکم عفو و صدقه در این مورد، در تورات نیامده و قرآن آن را اضافه و تکمیل کرده و این دلیلی است بر امضای آن در قرآن». محمّد جواد مغنیه در جلد سوّم تفسیر الکاشف ذیل آیه گفته است: حکم «النفس بالنفس الخ» از احکامی است که در تورات نازل شده و شریعت اسلامی آن را نسخ نکرده است. لازم به ذکر است که این قانون، مربوط به مواردی است که قتل در داخل یک نظام اتّفاق میافتد، به عبارت دیگر، قاتل و مقتول، هر دو تحت نفوذ یک نظام قرار دارند، و از مقوله آیه 178 بقره(2) که مربوط به موارد قتل میان دو نظام است، نیست؛ واللّه اعلم.
جُروح: جمع جُرح: زخم، جَرح مصدر است.
وَ قَفَّيْنا عَلى آثارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدىً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۶﴾
از پی پیامبران پیشین، عیسی فرزند مریم را فرستادیم که تورات(1)، کتاب پیش از خود را تصدیق میکرد و انجیل(2) را به او دادیم که حاوی هدایت و نور بود، در حالی که تصدیقکننده تورات، کتاب پیشین بود و راهنما و اندرزی برای پرواپیشگان.116
مائده (5)
46
تورات کلمه عبری است به معنی شریعت و قانون.
انجیل به معنی بشارت و مژده است.