وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۲۷﴾
داستان دو فرزند آدم را به درستی برایشان بازگو که چون قربانی ای نذر کردند، از یکی پذیرفته شد و از دیگری [که پرهیزکار نبود] پذیرفته نشد(1)؛ [به انگیزه حسادت] گفت: تو را میکشم؛ پاسخ داد: [گناه از من نیست] خدا فقط از پرواپیشگان میپذیرد.112
مائده (5)
27
در مورد کم و کیف اقدامی که کردند و اینکه چگونه روشن شد عملِ یکی در پیشگاه پروردگار قبول شده و عملِ دیگری قبول نشده، در قرآن هیچ توضیحی نیامده است.
لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ ﴿۲۸﴾
اگر دست به کشتن من بگشایی، من به کشتن تو دست نخواهم زد، که از خدای صاحباختیار جهانیان ترس دارم.112
مائده (5)
28
إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمِينَ ﴿۲۹﴾
میخواهم به وبال گناه [قتل] من و گناه [بیپروایی] خودت گرفتار آیی و دوزخی گردی؛ جزای ستمگران همین است.112
مائده (5)
29
فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِينَ ﴿۳۰﴾
[هوای] نفس، کشتن برادر را در نظرش [موجّه] جلوه داد و او را به قتل رساند و زیانکار شد.112
مائده (5)
30
فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوارِي سَوْأَةَ أَخِيهِ قالَ يا وَيْلَتى أَ عَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِيَ سَوْأَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿۳۱﴾
آنگاه خدا زاغی برانگیخت که در زمین کند و کاو میکرد، تا به وی نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان سازد؛ [قابیل با خود(1)] گفت: وای بر من، آیا ناتوان بودم از اینکه مثل این زاغ باشم تا جسد برادرم را به خاک سپارم! آنگاه [به سختی] پشیمان شد؛112
مائده (5)
31
اسامی این دو برادر در قرآن نیامده، ولی تورات آنان را به اسامی هابیل و «قائن» معرّفی کرده و در منابع اسلامی اسامی آنان هابیل و «قابیل» آمده است.
مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿۳۲﴾
به خاطر [پیشگیری از نظایر] این [جنایت] بود که بر دودمان یعقوب مقرّر داشتیم که هر کس دیگری را جز برای [جزای کشتنِ] کسی یا برای فسادی که در زمین کرده، به قتل رساند، گویی همه مردم را کشته است؛ و هر کس سبب [ادامه] زندگانی کسی شد، گویی همه مردم را حیات بخشیده است(1)؛ رسولان ما نشانههای روشن برای دودمان یعقوب آوردند، با وجود این بسیاری از آنها در سرزمین [خویش] به زیادهروی دست زدند.113
مائده (5)
32
منظور این است که بدی در حق یک نفر، بدی در حق جامعه است و نیکی در حق یک نفر نیز، نیکی در حق جامعه است.
إِنَّما جَزاءُ الَّذِينَ يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ ﴿۳۳﴾
کیفر کسانی که با خدا و رسولش میجنگند و [با سلب امنیت] در سرزمین [خود] به تبهکاری میکوشند، آن است که [بسته به میزان جرم] کشته شده یا به دار آویخته شوند یا یک دست و یک پای آنان را در جهت مخالف ببرند و یا از آن سرزمین تبعید گردند(1)؛ این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت نیز مجازاتی(2) بزرگ خواهند داشت؛113
مائده (5)
33
شیخ المفسرین طبرسی در مجمعالبیان ذیل این آیه گفته است: «آیه در مورد قطّاع الطّریق نازل شده است». عموم مفسّران و فقها عقیده دارند که محارب کسی است که با سرقت مسلّحانه، امنیت عمومی را به مخاطره انداخته باشد. کتاب حق الناس نوشته محسن کدیور در این مورد تحقیق جامعی کرده و توضیحات مشروح داده است.
سیوطی نویسنده «الاتقان» توضیح داده است که «عذاب» در قرآن غالبا به معنی مجازات است؛ آیات 18 و 118 مائده(5) و بسیاری آیات دیگر، مؤید نظر اوست.
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۴﴾
مگر کسانی که قبل از آنکه دستگیرشان کنید، توبه کنند؛ و بدانید که خدا آمرزگاری است مهربان.113
مائده (5)
34
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَ جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾
ای ایمانآوردگان، در برابر خدا پروا کنید و به سوی او وسیله [تقرّب(1)] جویید و در راهش تلاش کنید، بسا که رستگار شوید.113
مائده (5)
35
«وسیله» هرگونه عمل خیری است که موجب تقرب به خدا گردد. آیات 56 و 57 اسراء(17) توضیح میدهد که منظور از «وسیله»، اشخاص نیست بلکه عبادت خدا و اعمال صالح است. ضمناً حضرت امیر(ع) در خطبه 109 نهجالبلاغه فرمودهاند: اِنَّ اَفضَلَ ما یتَوَسَّلُ بِهِ المُتَوَسِّلونَ اَلایمانُ باللّه و بِرَسولِهِ و الجِهادُ فی سَبیلِه. پیامبر اکرم(ص) نیز به موجب روایات کرارا فرمودهاند: اِلهی وسیلَتی اِلَیک ایمانی بک.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذابِ يَوْمِ الْقِيامَةِ ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۳۶﴾
اگر دو برابر آنچه در زمین است در اختیار انکارورزان باشد تا بدان وسیله خود را از مجازاتِ روزِ رستاخیز بازخرید کنند، از آنان پذیرفته نخواهد شد و مجازاتی دردناک [در انتظار] دارند(1)113
مائده (5)
36
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 91 آلعمران(3) ، 18 رعد(13) ، 47 زمر(39) ، 15 حدید(57) و 11-14 معارج(70) آمده است.