وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ ﴿۳۸﴾
ما آسمانها و زمین و مابین آنها را طی شش دوران(1) آفریدیم و [هرگز] رنج و خستگی به ما نرسید.520
ق (50)
38
روز در قرآن به معنی دوران نیز آمده است؛ به آیات 5 سجده(32) و 4 معارج(70) توجه فرمایید.
فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾
در برابر گفتار [ناهنجار]شان صبور باش و قبل از برآمدن آفتاب و قبل از فروشدن [ش(1)] صاحباختیارت را با ستایش تقدیس کن(2)؛520
ق (50)
39
برای توجیه افزوده، به آیه 130 طه(20) مراجعه فرمایید.
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 97 و 98 حجر(15) آمده است.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾
و نیز [در پاسی] از شب و در پی(1) هر نماز او را تقدیس کن.520
ق (50)
40
اَدبار: جمع دُبُر: دنبال، عقب.
وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾
و [از هم اکنون به صدای] آن روز که نداکننده از مکانی نزدیک [برپایی قیامت را] ندا میدهد، گوش فرا دار؛520
ق (50)
41
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾
روزی که خروشِ سخت را به حق میشنوند؛ این [همان] روز خروج [از گورها] است(1).520
ق (50)
42
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 13 و 14 نازعات(79) آمده است.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ ﴿۴۳﴾
ماییم که حیات میبخشیم و مرگ میدهیم و سرانجام منحصراً در پیشگاه ماست؛520
ق (50)
43
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ ﴿۴۴﴾
روزی که زمین از [فراز] آنان شکافته میشود(1)، شتابان(2) [بیرون آیند(3)]؛ این احضاری است که(4) برای ما آسان است.520
ق (50)
44
کلمه «تشقّق» در اصل «تتشقّق» بوده که «تاء» آن حذف شده است.
سراع: جمع سریع: شتابان.
برای توجیه افزوده، به آیه 43 معارج(70) توجّه فرمایید؛ به آیه 7 قمر(54) هم توجّه فرمایید.
برای توجیه ترجمه «حشر» به بخش آخر آیه 61 قصص(28) توجّه فرمایید.
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ ﴿۴۵﴾
ما به گفتارشان داناتریم و تو بر آنان [رسولی] خودکامه نیستی(1)؛ پس هر کس را که از اعلام خطر من ترس دارد، بدین قرآن اندرز بده.520
ق (50)
45
به بیان دیگر در آیه 22 غاشیه(88) آمده؛ به آیه 99 یونس(10) هم توجّه فرمایید. جبار نبودن پیامبر، نفی تحمیل اجباری دین و تأکیدی بر لا اکراه فی الدین میباشد.