وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۱۸﴾
و [نیز] بر آن سه تن که [با عذرتراشی خود از شرکت در جنگ تبوک] بازمانده شدند، [و از جانب مردم طرد شدند] تا آنکه زمین با همه فراخیاش بر آنان تنگ شد، و از [وجود] خویش به تنگ آمدند و دریافتند که در برابر خدا هیچ پناهی جز خودش نیست؛ آنگاه [به رحمت خویش] بر آنان بازگشت [و به آنان امکان داد] تا بازگردند، که خدا بازپذیر و مهربان است.206
توبه (9)
118
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ ﴿۱۱۹﴾
ای ایمانآوردگان(1)، در برابر خدا پروا کنید(2) و با راستان(3) همگام باشید.206
توبه (9)
119
عبارت «یا ایها الّذین آمنوا» ترجمه تحتاللفظ آن «ای کسانی که ایمان آوردهاند» میباشد، ولی نظر به اینکه این شیوه بیان در زبان فارسی وجود ندارد، عبارت مورد بحث معمولاً به شکل «ای کسانی که ایمان آوردهاید» ترجمه میشود. آیه 6 حجر(15) نیز که میفرماید: یا ایها الّذی نزّل علیه الذّکر از همین مقوله است و عادتاً ترجمه میشود: «ای کسی که ذکر بر تو نازل شده است»؛ ضمناً به زیرنویس اول آیه 267 بقره(2) هم توجه فرمایید.
تقوی همان نیروی تسلّط بر نفس و کنترل آن در برابر تمایلات نفس است. معنی دقیق تقوی، خویشتنبانی است.
خصوصیات صادقین در آیات 177 بقره(2) و 15 حجرات(49) تشریح شده است.
ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲۰﴾
سزاوار نیست که اهل مدینه و بادیهنشینان اطرافش از [همراهی با] رسول خدا بازمانند و حفظ جان خویش را مقدّم بر او بشمرند؛ زیرا در راه خدا هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی تحمّل نکنند و هیچ گامی که انکارورزان را خشمگین سازد برندارند و ضربهای از دشمن نخورند، مگر آنکه بدان سبب، عمل صالحی برای آنان ثبت شود؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را تباه نخواهد کرد؛206
توبه (9)
120
وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۲۱﴾
و [نیز] هیچ هزینهای [در راه دفاع] نکنند، چه اندک و چه بسیار، و هیچ سرزمینی را [برای دفاع] نپیمایند، مگر اینکه به حساب آنها ثبت میشود، تا خدا به قیاس بهترین اعمالشان به آنان پاداش دهد.206
توبه (9)
121
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿۱۲۲﴾
شایسته نیست که مؤمنان همگی با هم رهسپار جهاد شوند؛ چرا از هر دستهای یک گروه [به مراکز فرهنگی] نمیروند تا در [معارف] دین پژوهش کنند و هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنان را هشدار دهند، بسا که [از خطا و انحراف] حذر کنند.206
توبه (9)
122
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۲۳﴾
ای ایمانآوردگان، با انکارورزانی بجنگید که به شما نزدیک اند [و سرِ جنگ دارند(1)]؛ آنان باید که در شما قاطعیت احساس کنند؛ و آگاه باشید که خدا با پرواپیشگان است.207
توبه (9)
123
برای توجیه افزوده به آیات 8 و 9 ممتحنه(60) توجه فرمایید.
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِيماناً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِيماناً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۱۲۴﴾
هر گاه سورهای نازل شود، پارهای از دورویان [از روی انکار به دیگران] میگویند: این سوره ایمان کدام یک از شما را فزونی بخشید(1)؟ ولی کسانی که اهل ایمانند، در حالی که شادمانند بر ایمانشان بیفزاید(2).207
توبه (9)
124
به آیه 45 اسراء(17) توجّه فرمایید.
این معنی را در مورد هدایتیافتگان در آیات 2 انفال(8) و 17 محمّد(47) ملاحظه فرمایید.
وَ أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ ﴿۱۲۵﴾
امّا بیماردلان را بر پلیدی [و انکار]شان افزود(1) و به حال انکار جان سپردند.207
توبه (9)
125
این مفهوم به بیان دیگر در نیمه دوم آیه 26 بقره(2) و آیه 82 اسراء(17) نیز آمده است.
أَ وَ لا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لا يَتُوبُونَ وَ لا هُمْ يَذَّكَّرُونَ ﴿۱۲۶﴾
آیا نمیبینند که در هر سال، یک یا دو بار مورد آزمون قرار میگیرند؟ ولی نه توبه میکنند و نه پند میپذیرند(1)207
توبه (9)
126
اصل کلمه «یذَّکرون»، «یتَذَکرون» است.
وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ هَلْ يَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ ﴿۱۲۷﴾
و هر گاه سورهای نازل شود، پارهای از آنان به یکدیگر اشاره میکنند که: آیا کسی متوجّه شما هست؟ آنگاه [آهسته از مجلس پیامبر] بازمیگردند؛ خدا دلهایشان را [از حق] منصرف ساخته است، زیرا گروهی هستند که درنمییابند.207
توبه (9)
127