وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۴۹﴾
[به یاد آرید] آنگاه که شما را از [سلطه] فرعونیان نجات دادیم(1) که شما را به سختی آزار میدادند، پسرانتان را میکشتند و دخترانتان را زنده رها میکردند؛ و در این [دشواریها و نجات]، آزمونی بزرگ از جانب صاحباختیارتان بود؛8
بقره (2)
49
تحقّق بیان سرشار از توکل موسی است که در بحبوحه دشواریها، در حالی که به ظاهر هیچ روزنه امیدی وجود نداشت، خطاب به خاندان یعقوب اظهار داشت و در آیه 128 اعراف(7) آمده است.
وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۰﴾
و هنگامی که رود [نیل] را به [خاطر ورود] شما شکافتیم(1)، آنگاه شما را نجات داده و فرعونیان را در برابر چشمانتان غرقه ساختیم(2)8
بقره (2)
50
برای چگونگی شکافتن آب و گشایش راه، به آیات 63 شعراء(26) و 77 طه(20) توجّه فرمایید؛ ضمناً در زبان عرب، «بحر» و «یم» به معنای دریا، برای آبهای وسیع و رودهای بزرگ هم بکار میرود و اینجا، منظور از بحر، رود نیل است.
شرح غرق شدن فرعونیان را در آیات 60-66 شعراء(26) ملاحظه فرمایید.
وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ ﴿۵۱﴾
و [با این وجود،] آنگاه که [برای نزول تورات] با موسی چهل شب میعاد نهادیم(1)، شما ستمگرانه در غیابش گوساله را [به پرستش] گرفتید(2)!8
بقره (2)
51
مجموعه سی شب و ده شب است؛ شرح جزئیات را در آیه 142 اعراف(7) ملاحظه فرمایید.
شرح کامل این ماجرا را در سوره طه(20) آیات 83 تا 98 ملاحظه فرمایید.
ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۲﴾
آنگاه پس از این [گناه] بر شما گذشت کردیم، بسا که سپاسگزار شوید.8
بقره (2)
52
وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۵۳﴾
[به یاد آرید] آنگاه که به موسی کتاب و معیار تمیز [حق از باطل] عطا کردیم، بسا که هدایت یابید؛8
بقره (2)
53
وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۵۴﴾
و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من، شما با گرفتن گوساله [به خدایی(1)] بر خویش ستم کردید، اکنون به درگاه آفریدگار خود بازآیید و [هوای] نفس خود را بکشید(2)؛ که این [کار] نزد آفریدگارتان ستودهتر است؛ [چون پذیرفتید] خدا هم [به رحمت خود] بر شما بازگشت؛ که او بازپذیر و مهربان است؛8
بقره (2)
54
برای توجیه افزوده، به آیه 88 طه(20) توجّه فرمایید؛ ضمناً جنس مجسّمه گوساله را در آیه 148 اعراف(7) ملاحظه فرمایید.
آیات 243 بقره(همین سوره) و 66 نساء(4) را ملاحظه نمایید. همچنین در مورد اثرات فاجعه بار پیروی از هوای نفس به آیات 30 مائده(5) ، 18 یوسف(12) و 43 فرقان(25) مراجعه فرمایید. لازم به یادآوری است که عموم مفسّران و مترجمان، این بخش از آیه را این گونه بیان کردهاند: «خود را بکشید یا یکدیگر را بکشید» و بعضی از تفاسیر اضافه کردهاند که به موجب این دستور، هفتادهزار نفر کشته شدند. ولی تفسیر پرتوی از قرآن در قول دوّم خود گفته است: «نفس سرکش خود را بکشید». تفسیر قاضی بیضاوی و چند تفسیر دیگر نیز همین نظر را دادهاند. برای بحث کامل در این مورد، با تفصیل و استدلالات قرآنی، به مقاله مندرج در شماره 36 فصلنامه بینات (زمستان 81) به قلم همین نویسنده، تحت عنوان «بررسی یک نقد در مورد ترجمه قرآن مبین» مراجعه فرمایید.
وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴿۵۵﴾
و زمانی را که گفتید: ای موسی، هرگز [دعوی] تو را باور نخواهیم کرد، مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم(1) و [به گناه آن] صاعقه شما را فرا گرفت(2)، در حالی که مشاهده میکردید.8
بقره (2)
55
این جریان به بیان دیگر در آیه 153 نساء(4) آمده است.
آنها گروه هفتادنفری بودند که موسی همراه خود به وعدهگاه کوه طور برد و در آیه 155 اعراف(7) آمده است.
ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۵۶﴾
سپس [به درخواست موسی(1)] شما را پس از مرگتان برانگیختیم، بسا که سپاسگزار شوید؛8
بقره (2)
56
برای توجیه افزوده و توضیح بیشتر، به آیه 155 اعراف(7) توجّه فرمایید.
وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ﴿۵۷﴾
و ابر را بر شما سایه گستر کردیم و [برای تغذیه] شما نعمتی گیاهی و نعمتی از گوشت پرندگان مقرّر داشتیم؛ [و گفتیم] از نعمتهای پاکیزه که روزی شما کردهایم بخورید؛ ولی آنان [با ناسپاسی و نافرمانی] بر ما ستمی نکردند، بلکه در حق خویش ستم میکردند.8
بقره (2)
57
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾
[به یاد آرید] آنگاه(1) که گفتیم: به این شهر(2) وارد شوید و از [نعمتهای] آن از هر جا که خواهید، فراوان و گوارا بخورید و با خضوع و فروتنی(3) از دروازه وارد شوید و بگویید: [خدایا، درخواست ما] آمرزش است، تا گناهانتان را بیامرزیم؛ و [البته] بر [پاداش] نیکوکاران خواهیم افزود.9
بقره (2)
58
«اذ» در اینجا و موارد فراوان دیگر در قرآن مفعولٌ به فعل محذوفی مانند «اذکر» یا «اذکرو» میباشد.
«قریه» در آیات قرآن غالبا به معنی شهر است؛ دو آیه 77 و 82 کهف(18) را از نظر به کار رفتن دو کلمه «قریه» و «مدینه» در مورد یک موضوع واحد، با یکدیگر مقایسه فرمایید؛ ضمناً تفسیر المنار هم ذیل این آیه گفته است که منظور از قریه شهر است.
«سُجّد» جمع «ساجد» است.