انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ ﴿۲۵۰﴾

و چون آنها در برابر جالوت و سپاهیانش موضع گرفتند، گفتند: ‌صاحب‌اختیارا، بر ما شکیبایی و پایداری ببار و گامهای ما را ثبات‌بخش و ما را بر انکارورزان پیروز گردان.
سوره بقره (2) آیه 250
صفحه

41

سوره

بقره (2)

آیه

250

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾

آنگاه سپاه دشمن را به قانونمندی خدا در هم شکستند، و داود [افسر جوان و شجاع سپاه طالوت‌]، جالوت را به قتل رساند و خدا او را فرمانروایی و دانشِ توأم با بینش بخشید و از آنچه می‌خواست به او آموخت(1)؛ و اگر خدا پاره‌ای از مردم را به وسیله پاره‌ای دیگر دفع نمی‌کرد، زمین را تباهی فرامی‌گرفت، امّا خدا نسبت به جهانیان افزون‌بخشی دارد.
سوره بقره (2) آیه 251
صفحه

41

سوره

بقره (2)

آیه

251

1

موارد آن را در آیه 80 انبیاء(21) و اواخر آیه 10 و تمام آیه 11 سبأ(34) ملاحظه فرمایید.

تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۵۲﴾

این(1) آیات خداست که به حق بر تو می‌خوانیم؛ و تو در زمره پیامبرانی(2)
سوره بقره (2) آیه 252
صفحه

41

سوره

بقره (2)

آیه

252

1

به زیرنویس آیه 1 رعد(13) مراجعه فرمایید.

2

دو بار تأکید که در عبارت اخیر با حروف «انّ» و «لام» آمده، اشاره به انکار مخالفان است که در آیه 43 رعد(13) آمده است.

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ ﴿۲۵۳﴾

برخی از آن رسولان را بر برخی دیگر برتری دادیم(1)، [چنانکه‌] خدا با یکی از آنها سخن گفت(2) و بعضی را به درجاتی امتیاز بخشید(3)؛ و به عیسی فرزند مریم نشانه‌های روشن دادیم و او را توسّط جبرئیل(4) نیرومند کردیم؛ و اگر خدا می‌خواست، مردمی که پس از این پیامبران بودند، بعد از آنکه نشانه‌های روشن که بر آنها آمد، در مقام خصومت و ستیز برنمی‌آمدند، ولی [به منظور آزمایش، موهبت اختیار به انسان تفویض گردید، لذا‌] اختلاف ورزیدند، [به گونه‌ای که‌] پاره‌ای ایمان آوردند و پاره‌ای به کفر روی بردند؛ و اگر خدا می‌خواست، درگیر نمی‌شدند؛ ولی خدا [بنا به ضرورت آزمایش‌] آنچه بخواهد می‌کند.
سوره بقره (2) آیه 253
صفحه

42

سوره

بقره (2)

آیه

253

1

تناقضی با آیه 285 بقره(همین سوره) که از قول مؤمنان می‌فرماید: «میان هیچ یک از پیامبران فرقی نمی‌گذاریم» ندارد؛ زیرا در آیه 285 بقره(2) سخن از اصل نبوت الهی است که در مورد همه پیامبران خدا محقّق بوده و همه پیام‌آور توحید بوده‌اند و تفاوتی از این نظر بین آنها نیست. ولی میزان پایداری و دامنه مأموریت و توفیق آنان متفاوت بوده و هر یک به تناسب شرایط و دستاوردهای خود، درجاتی خاصّ داشته‌اند؛ به آیات 35 احقاف(46) و 48 و 49 قلم(68) به عنوان مثال توجّه فرمایید.

2

حضرت موسیع؛ به آیه 164 نساء(4) و بخش ابتدایی آیه 143 اعراف(7) و نیز آیه 144 اعراف(7) توجّه فرمایید. ضمناً یادآوری می‌شود به علت همین تکلم خدا با موسی، موسی ملقب به کلیم اللّه شد. و به پیروان او که یهودیان هستند، کلیمی می‌گویند.

3

حضرت محمّدص، به آیات 79 اسراء(17) و 1 فرقان(25) توجّه فرمایید و نیز حضرت ابراهیم واتخذ اللّه ابراهیم خلیلاً 125 نساء(4) و انی جاعلک للناس اماما 124 بقره(2).

4

به زیرنویس آیه 87 بقره(همین سوره) مراجعه فرمایید.

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۵۴﴾

ای ایمان‌آوردگان، از آنچه روزی شما کرده‌ایم انفاق کنید، قبل از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه داد و ستدی است و نه دوستی و امدادی؛ و انکارورزان [دریابند که‌] خود ستمگرند(1).
سوره بقره (2) آیه 254
صفحه

42

سوره

بقره (2)

آیه

254

1

مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 48 و 123 بقره(2) و 41 دخان(44) آمده است.

اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۲۵۵﴾

خداست که جز او معبودی نیست؛ زنده و پاینده است؛ هرگز نه خواب سبک او را فرا می‌گیرد و نه خواب سنگین؛ هر چه در آسمانها و زمین است متعلّق به اوست؛ کیست که در برابر او شفاعت [و دستگیری از دیگران‌] کند، جز به خواست و قانونمندی او؛ آنچه [آدمیان‌] در پیش دارند و آنچه پشت سر دارند، می‌داند؛ و [خلق خدا‌] بر دانش او دست نیابند، جز به میزانی که خود بخواهد؛ گستره فرمانروایی‌اش آسمانها و زمین را فرا گرفته است؛ و حفظ آنها بر او گران نمی‌آید، که او والا و بزرگ است.
سوره بقره (2) آیه 255
صفحه

42

سوره

بقره (2)

آیه

255

لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۵۶﴾

در [پذیرش‌] دین اکراه [و اجباری‌] نیست(1)؛ [فقط راه‌] کمال از [راه‌] تباهی مشخّص شده است؛ و هر که طاغوتها [و امرای خودکامه‌] را انکار کند و به خدا ایمان آرد، به محکم‌ترین دست‌آویز چنگ زده است که هرگز گسستنی نیست؛ و خدا شنوا و داناست.
سوره بقره (2) آیه 256
صفحه

42

سوره

بقره (2)

آیه

256

1

در مورد عدم اجبار در پذیرش دین، به آیه 99 یونس(10) توجّه فرمایید.

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ﴿۲۵۷﴾

خدا کارساز مؤمنان است، آنان را از تاریکیها به روشنی رهسپار می‌گرداند؛ و[لی‌] کارساز انکارورزان، طاغوتها [و گردنکشان‌] هستند که آنها را از روشنی به تاریکیها می‌برند؛ آنها جاودانه دوزخی خواهند بود.
سوره بقره (2) آیه 257
صفحه

43

سوره

بقره (2)

آیه

257

أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْراهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ قالَ أَنَا أُحْيِي وَ أُمِيتُ قالَ إِبْراهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۲۵۸﴾

آیا به [داستان‌] آن مرد توجّه نکردی که خدا به او فرمانروایی عطا کرده بود [و به جای سپاس، سرمست قدرت شده بود‌] و با ابراهیم درباره ‌صاحب‌اختیارش محاجّه می‌کرد(1)؟ چون ابراهیم گفت: ‌صاحب‌اختیار من کسی است که حیات می‌بخشد و مرگ می‌دهد، او گفت: من [هم‌] زندگی و مرگ می‌دهم؛ ابراهیم گفت: خدا خورشید را از مشرق برمی‌آورد، تو آن را از مغرب بیرون آر، و آن که انکار می‌ورزید، مبهوت و حیران ماند؛ و خدا ستمگران را هدایت نخواهد کرد.
سوره بقره (2) آیه 258
صفحه

43

سوره

بقره (2)

آیه

258

1

غالب مفسّران عقیده دارند این شخص «نمرود» بوده است.

أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلى حِمارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظامِ كَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۵۹﴾

یا چون آن کس که بر دهکده‌ای گذر کرد(1) که سقف [بنا‌]هایش فرو ریخته بود؛ [با خود‌] گفت: چگونه خدا [اهالی‌] این [دهکده‌] را پس از مرگشان زنده می‌کند(2)؟ خدا به مدّت یکصد سال او را به حال مرگ نگاه داشت، آنگاه او را برانگیخت؛ [و‌] گفت: چه مدّت در این حال ماندی؟ گفت: یک روز یا پاسی از روز؛ گفت: نه، صد سال است که در این حال هستی، به غذا و آشامیدنی‌ات نگاه کن که هنوز دگرگون نشده است؛ و الاغت را ببین [که چگونه پوسیده و متلاشی شده است؛ تا پاسخ خود را بیابی‌] و تا تو را آیتی [در مورد رستاخیز‌] برای مردم قرار دهیم و [اکنون‌] نگاه کن به استخوانها[ی الاغت‌] که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم و گوشت به آنها می‌پوشانیم؛ چون بر او روشن شد، گفت: [به یقین‌] می‌دانم که خدا بر هر کاری تواناست.
سوره بقره (2) آیه 259
صفحه

43

سوره

بقره (2)

آیه

259

1

غالب مفسّران گفته‌اند: این شخص یکی از پیامبران بوده و برخی هم گفته‌اند «عُزَیر» بوده است. لازم به یادآوری است که «قریه» در قرآن به هرگونه مراکز تجمع ساکنان گفته می‌شود اعم از شهرهای کوچک و بزرگ یا دهکده و آبادی‌‌های مختلف.

2

در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که چگونه آن شخصیت - که در ردیف پیامبران بوده - در این مورد شک کرده است. با توجّه به آیه بعدی 260 بقره(2) در رابطه با ابراهیم(ع)، باید گفت این شخصیت نیز برای اطمینان قلبش می‌خواسته است نوعی مشاهده عینی داشته باشد.