لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً ﴿۷﴾
مردان و زنان [و پسران و دختران] از میراث پدر و مادر و نزدیکان بهرهای معین دارند(1)؛ خواه آن مال اندک باشد یا بسیار.78
نساء (4)
7
قبل از اسلام در میان قبایل عرب، زنان و دختران ارث نمیبردند؛ عرب کسی را شایسته ارث میدانست که بهتر میجنگید؛ گفتنی است که قبل از اسلام نه فقط عرب جاهلی، بلکه در تمام نقاط دنیا به زنان و دختران هیچ گونه سهم الارثی داده نمیشد. ضمناً میزان سهم ارث در آیات 11 و 176 نساء(همین سوره) مشخّص شده است.
وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿۸﴾
به هنگام تقسیم [میراث]، اگر خویشاوندانِ [کم بضاعت] و یتیمان و بینوایان حضور داشتند، آنها را هم بهرهمندشان کنید و به شایستگی با آنان سخن گویید.78
نساء (4)
8
وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً ﴿۹﴾
کسانی که اگر پس از خود فرزندانی ناتوان(1) بازگذارند و بر [آینده] آنان ترس دارند، باید [از ستم به یتیمان مردم] بترسند و در برابر خدا پروا کنند و سنجیده و استوار سخن گویند.78
نساء (4)
9
ضعافا: جمع ضعیف.
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً ﴿۱۰﴾
به راستی کسانی که اموال یتیمان را به ستم میخورند، آتش است که به درون خود میبلعند و به آتشی سوزان درمیآیند.78
نساء (4)
10
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً ﴿۱۱﴾
خدا درباره [ارث] فرزندانتان سفارش میکند که: بهره پسر دو برابر دختر است(1)؛ و اگر فرزندان [منحصربه دو دختر یا] بیش از دو دختر باشند، دوسوّم میراث متعلّق به آنان است؛ و اگر [فرزند منحصر به] یک دختر بود، نصف میراث حق اوست؛ در این حالت که متوفّی فرزند دارد، پدر و مادر هر کدام یک ششم از میراث [را خواهند برد]، ولی اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران [تنها] پدر و مادر باشند، سهم مادر ثلث است؛ و اگر متوفّی برادرانی(2) داشته باشد، [بدون اینکه برادران ارث برند] سهم مادر یک ششم خواهد بود؛ [این تقسیم ارث] پس از [کسر مقدار] وصیتی است که [متوفی] بدان وصیت میکند(3) یا [کسر] وامی است که دارد؛ شما نمیدانید که پدر [و مادر] یا فرزندانتان کدام یک برای شما نافعتر [و به بهرهمندی از میراث سزاوارتر]ند؛ [چنین تقسیم کنید] به عنوان فریضهای از جانب خدا، که دانایی است فرزانه.78
نساء (4)
11
علاّمه طباطبایی در المیزان ذیل این آیه گفته است، با انتخاب این تعبیر للذّکر مثل حظّ الانثیین، سنّتی را که در جاهلیت میان اعراب، مبنی بر منع زنان از ارث بردن بوده، ابطال میکند؛ زیرا با این تعبیر ابتدا ارث زنان را مسلم و قطعی فرض نموده و سپس مقدار سهام مردان را دو برابر آن معرّفی کرده است؛ و اگر این جهت مطرح نبود، میفرمود: «للانثی نصف حظ الذکر».
واژه «اخوه» به معنی برادران، بنا به قاعده تغلیب، «اخوات» یعنی خواهران را نیز شامل میشود.
منظور از وصیت همان است که در آیه 180 بقره(2) مقرّر شده است.