ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۸۸﴾
این هدایت خداست که هر که از بندگان خویش را بخواهد [و شایسته ببیند]، بدان هدایت خواهد کرد(1)؛ و اگر شرک بورزند، همه تلاششان بر باد خواهد رفت(2).138
انعام (6)
88
قانونمندی خواست خدا را در این موارد در زیرنویس سوّم آیه 142 بقره(2) ملاحظه فرمایید.
به آیه 23 فرقان(25) و نیز به مثالهایی در زمینه حبط اعمال در آیات 18 ابراهیم(14) و 39 نور(24) توجّه فرمایید.
أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ ﴿۸۹﴾
آنان بودند که کتاب و دانشِ توأم با بینش و پیامبری(1) عطاشان کردیم؛ و اگر این [مردم مکه] کتاب و رسالت را انکار کنند [اهمیت نده]، ما گروهی را بر آن برگماریم که در مقام انکار نخواهند بود.138
انعام (6)
89
برای جایگاه اجتماعی کسانی که به آنان «کتاب و حُکم و نبوّت» عطا شده، به آیه 79 و 80 آلعمران(3) مراجعه فرمایید.
أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْعالَمِينَ ﴿۹۰﴾
آنان کسانی بودند که خدا هدایتشان کرد، پس راه هدایتشان را پی گیر(1)؛ [و به مردم] بگو: از شما هیچ پاداشی بر رسالتم نمیخواهم؛ این [کتاب] جز پندی برای جهانیان نیست.138
انعام (6)
90
واژه «اقتده» در اصل «اقتدِ» است؛ در زبان عرب وقتی بخواهند بر کلمهای سکوت کنند، به آخر آن حرف «هاء» اضافه میکنند که اصطلاحاً به آن «هاء سکته» میگویند. آیات 19، 20 ، 26 ، 29 حاقه(69) حاوی کلماتی از این مقوله است.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذِي جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطِيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثِيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ ﴿۹۱﴾
خدای را چنانکه سزاوار اوست، ارج ننهادند، چون گفتند: خدا بر هیچ بشری هیچ پیامی نازل نکرده است(1)؛ بگو: کتابی را که موسی عرضه کرد و برای مردم روشنی [راه] و هدایت بود، چه کسی نازل کرده بود؟ [که] شما آن را به صورت [پراکنده بر] ورقها(2) درمیآورید و [قسمتی را] آشکار و بسیاری از آن را پنهان میسازید؛ در حالی که [با همان کتاب] مطالبی به شما آموزش داده شده که نه شما میدانستید و نه پدران شما؛ بگو: خداست [که همه کتب آسمانی را میفرستد]، آنگاه بگذار آنان را تا در بیهودهگوییشان بازی کنند.139
انعام (6)
91
از عبارت بعدی به دست میآید که این سخن را یهودیان به قریش القاء کرده بودند.
قراطیس: جمع قرطاس: کاغذ.
وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ ﴿۹۲﴾
این کتابی است مبارک که کتب پیش از خود را تصدیق میکند آن را نازل کردیم تا [همه جهانیان] و [به خصوص] اهل مکه و ساکنان اطرافش را هشدار دهی(1)؛ و کسانی که به آخرت باور دارند، به آن [کتاب] ایمان میآورند و بر نماز[های] خود مراقبت دارند.139
انعام (6)
92
برای توجیه افزوده به آیات 1 فرقان(25) و 28 سبأ(34) توجّه فرمایید. لازم به ذکر است که البته دعوت پیامبر اسلام جهانی است ولی در آغاز کار باید از مردم مکه آغاز میشد، و حتّی قبل از این دستور، پیامبر اکرم(ص) موظّف به انذار خویشان نزدیک بوده است؛ به آیه 214 شعراء(26) توجّه فرمایید.
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ قالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِكَةُ باسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آياتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿۹۳﴾
کیست ستمکارتر از آن که دروغ به خدا نسبت دهد یا ادّعا کند: به من [نیز] وحی فرستاده شده است، در حالی که هیچ وحی ای به او نرسیده است، و یا کسی که مدّعی شود من نیز همانند آیاتی که خدا نازل کرده است، عرضه خواهم کرد(1)؛ کاش میدیدی آنگاه که ستمگران در شداید مرگ اند و فرشتگان با دستهای گشوده [به آنها نهیب میزنند:] قالب تهی کنید(2)! امروز به سزای گفتار ناحق خود درباره خدا و تکبّر در برابر آیاتش، به مجازاتی ذلّتبار جزا داده خواهید شد(3).139
انعام (6)
93
ادّعای آنان در آیه 31 انفال(8) و پاسخ این ادّعا در آیات 88 اسراء(17) و 34 طور(52) آمده است.
تناقضی با آیات 60 انعام(6) و 42 زمر(39) ندارد؛ چرا ؟
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 50 انفال(8) آمده است؛ ضمناً موقعیت متقابل را در مورد نیکان در آیات 27-30 فجر(89) ملاحظه فرمایید.
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ وَ ما نَرى مَعَكُمْ شُفَعاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَ ضَلَّ عَنْكُمْ ما كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۹۴﴾
و [خطاب میرسد: اکنون] تک و تنها(1) با همان وضعی که در آغاز شما را آفریدیم، [برای حسابرسی] به پیشگاه ما بازآمدهاید و هر آنچه ارزانیتان داشته بودیم، پشت سر نهادید(2)؛ و شفیعانی را که در [سرنوشت] خود [مؤثّر و] شریک تصوّر میکردید، همراهتان نمیبینیم؛ [پیوندها] میان شما گسسته است و آنچه [تکیهگاه خود] تصوّر میکردید، از نظرتان ناپدید شده است(3).139
انعام (6)
94
فرادی: جمع فرد: تک.
مفهوم این بخش از آیه به بیان دیگر در آیات 95 مریم(19) ، 101 مؤمنون(23) و مجموعه آیات 37-33 عبس(80) آمده است.
به آیات 92 و 93 شعراء(26) توجّه فرمایید. مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 48 کهف(18) نیز آمده است.
إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۹۵﴾
خداست که [در دل زمین] دانه و هسته را میشکافد؛ [موجود] زنده را از [مادّه] بیجان پدید میآورد و [مادّه] بیجان را از [موجود] زنده [که تبادل دائمی مرگ و حیات به دست اوست]؛ این است خدا(1)، پس چگونه [از راه بندگی او] بازگردانده میشوید؟140
انعام (6)
95
واژه «کم» در کلمه «ذلکم» ضمیر نیست، بلکه تنها نشاندهنده تعداد و جنس مخاطبان است. و در ترجمه لزوما باید آن را حذف کرد. کلمه «ذلکم» در آیات 10 شوری(42) و 10 ممتحنه(60) و کلمه «تلکم» در آیه 43 اعراف(7) نیز از همین مقوله است. و نیز حرف «کما» در کلمات «تلکما و ذلکما» در آیات 22 اعراف(7) و 37 یوسف(12) و نیز حرف «کنّ» در کلمه «ذلکنّ» در آیه 32 یوسف(12) و غیره. در مورد عبارت «ذلکم اللّه » به زیرنویس آیه 2 بقره(2) هم توجه فرمایید.
فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۹۶﴾
شکافنده صبحدم است؛ و شب را مایه آرامش مقرّر داشت و خورشید و ماه را [معیار] حساب [زمان] قرار داد؛ این تقدیر خدای فرا دست و داناست.140
انعام (6)
96
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۹۷﴾
اوست که ستارگان را برای شما برقرار داشت تا در تاریکیهای خشکی و دریا به وسیله آنها راه یابید؛ به یقین نشانهها[ی قدرت و تدبیر خود] را برای اهل دانش به وضوح بیان کردهایم.140
انعام (6)
97