يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۹۴﴾
ای ایمانآوردگان، خدا شما را [در حال احرام] به شکاری که در دسترس شما و تیررس شماست میآزماید، تا بداند چه کسی در خلوت از [نافرمانی] او میترسد؛ و هر که بعد از این، تجاوز کند، مجازاتی دردناک [در انتظار] دارد.123
مائده (5)
94
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ أَوْ عَدْلُ ذلِكَ صِياماً لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ ﴿۹۵﴾
ای ایمانآوردگان، در حال احرام(1) شکار نزنید و هر که عمدا بزند، باید جریمهای بپردازد(2) به صورت قربانی حیوانی اهلی در [اطراف] کعبه، همسنگ همان شکار که دو تن عادل همسنگ بودن آن را تصدیق کنند، و یا کفّارهای که غذا دادن بینوایان است [در حدّ همان قربانی]، یا [اگر توان مالی نداشت] به تعداد آن [مساکین] روزه بگیرد، تا وبال کار خویش ببیند؛ از آنچه گذشته، خدا گذشت کرده است؛ و هر که بازگردد، خدا از او انتقام میگیرد؛ که خدا فرا دست و دادستان است.123
مائده (5)
95
تفصیل احکام حج را در آیات 196-203 بقره(2) ملاحظه فرمایید.
اگر قرار بود جمعیت عظیمی که به حج میروند، یک درصد آنها هم از شکار استفاده کنند، در فاصله کمی نسل حیوانات آن منطقه نابود میشد.
أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۹۶﴾
صید دریا و غذای آن بر شما حلال گردید(1) تا برای شما و [سایر] کاروانیان برخورداری باشد، و[لی] شکار خشکی مادام که در احرام هستید بر شما حرام شده است. در برابر خدایی که به پیشگاه او احضار(2) میشوید، پروا کنید.124
مائده (5)
96
صید دریا، آن مشکل و محدودیت شکار خشکی را که در زیرنویس آیه قبل 95 مائده(5) ذکر شده، ندارد و نسل ماهیان دریا با صید در بخشی از ساحل مضمحل نمیشود.
برای توجیه ترجمه «حشر» به بخش آخر آیه 61 قصص(28) توجّه فرمایید.
جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْيَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۹۷﴾
خدا، خانه با حرمت کعبه و ماه حرام(1) و قربانیهای عادی و نشاندار را وسیله قوام [کار] مردم قرار داد، تا بدانید که خدا به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است و به هر چیزی داناست.124
مائده (5)
97
به زیرنویس اول آیه 217 بقره(2) مراجعه فرمایید.
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۹۸﴾
آگاه باشید که خدا سختکیفر و [در عین حال] آمرزگاری است مهربان.124
مائده (5)
98
ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ ﴿۹۹﴾
رسول وظیفهای جز پیامرسانی ندارد و خدا هر چه را آشکار و پنهان دارید میداند.124
مائده (5)
99
قُلْ لا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰۰﴾
بگو: هرگز پلید و پاک یکسان نیستند، هرچند فراوانی پلید تو را به شگفت آرد؛ ای خردمندان(1)، در برابر خدا پروا کنید، بسا که رستگار شوید.124
مائده (5)
100
الباب: جمع لُبّ: عقل، خرد، مغز.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۰۱﴾
ای ایمانآوردگان، از اموری پرس وجو مکنید که اگر بر شما آشکار شود، ناراحتتان میکند؛ اگر [صبر کنید و] پرسش آن را به هنگام نزول آیات قرآن واگذارید، [به موقع] برای شما آشکار خواهد شد؛ خدا از آن [پرسشهای بیجا] درگذشت؛ و خدا آمرزگاری است بردبار.124
مائده (5)
101
قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ ﴿۱۰۲﴾
قبل از شما گروهی از این پرسشها کردند و آنگاه بدانها انکار ورزیدند(1).124
مائده (5)
102
احتمالاً اشاره به درخواست گروهی از بنیاسرائیل است که در آیه 55 بقره(2) و 153 نساء(4) آمده و نیز درخواست گروهی از همراهان عیسی که در آیات 112-115 مائده(همین سوره) آمده است.
ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ وَ لكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۳﴾
خدا [حکمی] در مورد بحیره و سائبه و وصیله و حامی مقرّر نکرده است(1)، بلکه انکارورزان دروغ به خدا نسبت میدهند؛ و بیشترشان بیخردند.124
مائده (5)
103
«بحیره» در لغت به معنی «گوش شکافته» و اصطلاحاً به ماده شتری میگفتند که پنج بار زائیده و پنجمی نر باشد؛ گوش آن را شکاف میدادند و رها میکردند و خوردن گوشت آن را حرام میدانستند. «سائبه» در لغت به معنی «رها» و اصطلاحاً به ماده شتری میگفتند که نذر بتها میکردند؛ در آن صورت کسی حق گرفتن آن را نداشت. «وصیله» در لغت به معنی «رسیده و پیوسته» و اصطلاحاً به گوسفندی میگفتند که دوقلوی نر و ماده زائیده و کشتن آن را حرام میدانستند. «حامی» در لغت به معنی «حمایتکننده» و اصطلاحاً به حیوان نری میگفتند که در یک فصل، 10 بار برای تلقیح 10 ماده از آن استفاده شده باشد. خوردن گوشت همه این چهار مورد را حرام میدانستند.