وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ ﴿۲۰﴾
روزی که انکارورزان بر آتش عرضه میشوند، [به آنان خطاب میشود:] نعمتهای پاکیزه خود را [که باید امروز هم از آن لذّت ببرید] در زندگی دنیاییتان از بین بردید و [فقط همان جا] از آنها بهرهمند شدید؛ پس، امروز به خاطر سروریخواهی ناحق در زمین و انحرافی که داشتید، به مجازاتی ذلّتبار کیفر داده میشوید(1).504
احقاف (46)
20
حبط اعمال انکارورزان را در آیات 18 اسراء(17) ، 105 کهف(18) ، 23 فرقان(25) و 20 شوری(42) ملاحظه فرمایید.
وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۲۱﴾
[سرگذشت هود] برادر قوم عاد را به یاد آر، آنگاه که در سرزمین «احقاف»(1) قومش را هشدار میداد - در حالی که هشداردهندگان [دیگری نیز] در گذشتههای نزدیک و دور آمده بودند - که: تنها خدای را بندگی کنید؛ که از مجازات روزی بزرگ بر شما میترسم.505
احقاف (46)
21
احقاف از نظر لغت به معنی توده ماسههای روان است و نام منطقهای در جنوب شرقی عربستان بوده که قوم عاد در آن زندگی میکردند و اکنون اثری از آنها باقی نیست.
قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۲۲﴾
گفتند: آیا آمدهای که ما را از [پرستش] معبودان خود بازگردانی؟! اگر راست میگویی، مجازاتی که به ما وعده میدهی پیش آر(1).505
احقاف (46)
22
اقوام دیگر نیز مشابه همین درخواست را از پیامبرشان داشتند؛ این درخواستها در مورد قوم صالح در آیه 77 اعراف(7) و در مورد قوم نوح در آیه 32 هود(11) و در مورد قوم شعیب در آیه 187 شعراء(26) و در مورد قوم لوط در آیه 29 عنکبوت(29) و در مورد مشرکین قریش در آیات 32 انفال(8) و 16 ص(38) آمده است.
قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ ﴿۲۳﴾
گفت: [وقت نزول مجازات را] فقط خدا میداند و من پیامی را که مأمور [ابلاغ] آن شدهام، به شما میرسانم، ولی شما را گروهی جاهل میبینم.505
احقاف (46)
23
فَلَمَّا رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۴﴾
و چون آن [مجازات] را که به صورت ابری در جهت [دشت و] درّهها(1)[ی حاصلخیز]شان پیش میآمد، مشاهده کردند، [با سرور] گفتند: این ابری است که [رحمت] بر ما میبارد؛ [هود گفت: نه،] بلکه همان [مجازاتی] است که برای رسیدنش شتاب داشتید؛ تندبادی است حاوی مجازاتی دردناک(2).505
احقاف (46)
24
منظور سرزمین است؛ در آیات 37 ابراهیم(14) و 18 نمل(27) به همین معنی به کار رفته است.
توضیح بیشتر و روشنتر را در آیات 16 فصلت(41) و 6-8 حاقه(69) ملاحظه فرمایید.
تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْبَحُوا لا يُرى إِلاَّ مَساكِنُهُمْ كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۲۵﴾
هر چیزی را به فرمان صاحباختیارش در هم میکوبد، آنگاه چنان [هلاک] شدند که جز خانهها[ی ویران]شان آثاری به چشم نمیخورد؛ بزهکاران را این گونه کیفر میدهیم.505
احقاف (46)
25
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ ﴿۲۶﴾
امکاناتی به قوم [منقرضشده] عاد داده بودیم(1) که به شما [مکیان] ندادهایم و با آنکه به آنان هم چشم و گوش و دل داده بودیم، امّا گوش و چشم و قلبهایشان سودی به حالشان نداشت؛ زیرا آیات خدا را دانسته انکار میکردند و مجازاتی که استهزایش میکردند، دامنگیرشان شد(2).505
احقاف (46)
26
امکانات و تواناییهای آنان را در آیات 6-8 فجر(89) ملاحظه فرمایید.
به آیه 9 روم(30) توجّه فرمایید.
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرى وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۲۷﴾
[بسیاری از مردم] شهرهای پیرامون شما [مکیان] را هلاک کردیم(1) [ولی قبلاً] نشانهها را به شکلهای مختلف در میان آوردیم، بسا که [از گمراهی] بازگردند.505
احقاف (46)
27
مثل قوم عاد در احقاف واقع در جنوب شرقی عربستان، قوم ثمود در حجر واقع در شمال عربستان، قوم سبأ در یمن، قوم شعیب در مدین که بر سر راه شام است و قوم لوط در نواحی شام.
فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَ ذلِكَ إِفْكُهُمْ وَ ما كانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۸﴾
پس چرا غیر خدایان که [آنان را] معبودهای خود برای تقرّب [به خدا،] گرفتند، [به هنگام بلا] یاریشان نکردند؟ بلکه از نظرشان ناپدید شدند؛ و [سرانجامِ] دروغ و بافتههایشان همین بود.505
احقاف (46)
28
وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿۲۹﴾
[به یاد آر] آنگاه که گروهی از جن را متوجّه تو کردیم که قرآن را میشنیدند؛ چون نزد رسول حضور یافتند، [با یکدیگر] گفتند: سکوت! و چون [تلاوت قرآن] به پایان رسید، در حالی که هشدار میدادند، نزد قوم خود بازگشتند.506
احقاف (46)
29