وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ ﴿۳۱﴾
و گفتند: چرا این قرآن بر مردی بزرگ از دو شهرِ [مکه و طائف] نازل نشده است(1)؟491
زخرف (43)
31
پاسخ این ادّعا را در آیه 124 انعام(6) ملاحظه فرمایید. ضمناً «عظیم» صفت «رجل» است. در مورد جابجایی کلمات، آیه 142 اعراف(7) و زیرنویس مربوطه را ملاحظه فرمایید.
أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾
مگر آنان رحمت صاحباختیارت را تقسیم میکنند؟! ماییم که معیشتشان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم(1) و آنان را نسبت به هم به درجاتی رفعت بخشیدهایم(2) تا از خدماتِ [متقابلِ] یکدیگر استفاده کنند؛ و رحمت صاحباختیارت از اموالی که جمع میکنند بهتر است.491
زخرف (43)
32
به نیمه اول آیه 26 رعد(13) توجّه فرمایید.
قانونمندی خواست خدا را در این مورد، در زیرنویس آیه 76 یوسف(12) ملاحظه فرمایید.
وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾
اگر [نگرانی از آن] نبود که همه مردم [در دنیاطلبی و انکار خدا] یک گروه میشدند، سقف(1) خانههای کسانی که خدای رحمان را باور ندارند از نقره قرار میدادیم و نیز پلههایی(2) را که بر [طبقات] آن بالا روند،491
زخرف (43)
33
سُقُف: جمع سَقف.
معارج: جمع مِعرَج: پلّه، نردبان.
وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِؤُنَ ﴿۳۴﴾
و نیز درهای منازلشان و تختهایی(1) را که بر آن تکیه میزنند [مزین به سیم و زر میکردیم]،492
زخرف (43)
34
سرر: جمع سریر: تخت.
وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۳۵﴾
و زیور [های دیگر نیز]؛ و[لی] همه اینها برخورداری [گذرای] زندگی دنیاست؛ و آخرت نزد صاحباختیار تو خاصّ پرواپیشگان است.492
زخرف (43)
35
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾
هر که از یاد [خدای] رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او میگماریم تا همنشینش باشد(1) [و زندگیاش را دشوار کند(2)].492
زخرف (43)
36
به آیات 202 اعراف(7) و 83 مریم(19) توجّه فرمایید؛ ضمناً مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 19 حشر(59) آمده است.
برای توجیه افزوده، به آیه 124 طه(20) توجّه فرمایید.
وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾
شیاطین، این گروه را از راه [خدا] بازمیدارند، و[لی] آنان پندارشان این است که راهیافتهاند(1).492
زخرف (43)
37
به آیات 103 و 104 کهف(18) توجّه فرمایید.
حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾
تا آنگاه که [در قیامت] نزد ما آید، [به شیطانِ همنشینش] گوید: کاش میان من و تو فاصلهای به دوری شرق و غرب(1) بود، که بد همنشینی [بودی].492
زخرف (43)
38
منظور از «مشرقین»، مشرق و مغرب است، که بنا به قاعده تغلیب به این شکل بیان شده، مثل والدین دو پدر در آیات 215 بقره(2) و 151 انعام(6) و ابوین در آیات 27 اعراف(7) و 100 یوسف(12) که به معنی پدر و مادر است.
وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۹﴾
و امروز [پشیمانی] هرگز سودی به حالتان نخواهد داشت، زیرا ستم کردهاید و همه در مجازات شریکید.492
زخرف (43)
39
أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ ﴿۴۰﴾
مگر تو میتوانی [پیام خود را] به گوش ناشنوایان برسانی یا نابینایان و گمراهانِ آشکاری را هدایت کنی؟492
زخرف (43)
40