انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً ﴿۲﴾

اموال یتیمان را [پس از بلوغ و رشد(1)‌] به خودشان بازگردانید، بی‌آنکه مرغوب را با نامرغوب جابه جا کنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید(2)، که گناهی است بس بزرگ.
سوره نساء (4) آیه 2
صفحه

77

سوره

نساء (4)

آیه

2

1

برای توجیه افزوده، به آیه 6 نساء(همین سوره) توجّه فرمایید.

2

به آیه 10 نساء(همین سوره) توجّه فرمایید.

وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامى فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْنى أَلاَّ تَعُولُوا ﴿۳﴾

اگر ترس داشتید که نتوانید درباره دختران یتیم [تحت سرپرستی خود، در صورت ازدواج با آنان‌] عدالت را رعایت کنید، با زنان [دیگر‌] که می‌پسندید ازدواج کنید(1)؛ دو یا سه و [حداکثر‌] چهار همسر(2)؛ و اگر [باز هم‌] ترس داشتید که [درباره همسران متعدد(3)‌] نتوانید عدالت را رعایت کنید، تنها یک همسر اختیار کنید و یا به زن اسیری که [احیانا‌] در اختیار شماست [اکتفا کنید‌]؛ این [روش‌] نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید.
سوره نساء (4) آیه 3
صفحه

77

سوره

نساء (4)

آیه

3

1

مسأله این است که سرپرست یک دختر یتیم که اموالی هم به میراث برده است، پس از ازدواج دختر، می‌بایست مدافع او در قبال‌‌ بی‌عدالتی احتمالی همسر باشد؛ و اگر سرپرست، خودش همسر دختر باشد، در موارد اختلاف و دشواری چگونه از او دفاع خواهد کرد ؟ لذا بهتر است شرایط به گونه‌ای باشد که دختر یتیم پس از ازدواج، سایه سرپرست را نیز جداگانه احساس کند. ولی چون پدیده اختلاف در این مورد عمومیت ندارد، آیه فقط هشدار داده است، نه دستور؛ در این رابطه در آیه 127(همین سوره) نیز مجددا هشدار داده شده است.

2

ترجمه تحت‌اللفظ عبارت این است: «دو دو، سه سه و چهار چهار»، بعضی از مفسّرین از جمله شیخ المفسرین طبرسی و علاّمه طباطبایی گفته‌اند: «چون خطاب متوجّه عموم است به این صورت بیان شده است»، با توجه به آیه 1 فاطر(35) می‌توان گفت منظور این است که برای هر یک دو یا سه یا چهار مورد مجاز است.

3

این اجازه در شرایطی مطرح شده که به دلیل جنگ‌‌های مداومی که قبل از اسلام و حتی اوایل ظهور اسلام در عربستان وجود داشت، تعداد زنان نسبت به مردان فزونی فاحش داشته و تعدد زوجات راه حل این مشکل اجتماعی بوده.

وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً ﴿۴﴾

کابین زنان را با خشنودی و رغبت در اختیارشان قرار دهید، و[لی‌] اگر خودشان بخشی از آن را با طیب خاطر به شما بخشیدند، گوارا و نوشین از آن بهره برید.
سوره نساء (4) آیه 4
صفحه

77

سوره

نساء (4)

آیه

4

وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿۵﴾

اموال [سفیهان تحت قیمومیت‌] خود را که خدا قوام زندگی شما [را هم در صورت استحقاق به آن‌] مقرّر داشته(1)، به تصرّف [خودِ‌] سفیهان(2) درنیاورید، و[لی‌] از [محلّ‌] آن، خوراک و لباس آنها را تأمین کنید و به شایستگی با آنها سخن گویید.
سوره نساء (4) آیه 5
صفحه

77

سوره

نساء (4)

آیه

5

1

برای توجیه افزوده، به آیه 6 نساء(همین سوره) توجّه فرمایید.

2

منظور از «سفیه» در اینجا افراد نابالغ از یتیمان است که رشد کافی در خصوص امور مالی ندارند؛ مؤید آن آیه بعدی است فان انستم رشدا....

وَ ابْتَلُوا الْيَتامى حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كانَ فَقِيراً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفى بِاللَّهِ حَسِيباً ﴿۶﴾

یتیمان را [مراقبت و‌] آزمایش کنید تا به سن ازدواج برسند و اگر در آنها احساس رشد کردید، اموالشان را در اختیار خودشان قرار دهید و آن اموال را به زیاده‌روی و شتاب حیف و میل نکنید، [از بیم آن‌] که بزرگ شوند [و اموالشان را بازستانند‌]. هر که بی‌نیاز است، [از برداشت حق سرپرستی‌] خودداری کند؛ و هر که نیازمند است، در حدّ شایسته [از آن‌] استفاده نماید؛ و هنگامی که اموالشان را بازپس دادید، بر آنها گواه بگیرید؛ [گرچه‌] خدا به عنوان حسابرس کافی است.
سوره نساء (4) آیه 6
صفحه

77

سوره

نساء (4)

آیه

6

لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً ﴿۷﴾

مردان و زنان [و پسران و دختران‌] از میراث پدر و مادر و نزدیکان بهره‌ای معین دارند(1)؛ خواه آن مال اندک باشد یا بسیار.
سوره نساء (4) آیه 7
صفحه

78

سوره

نساء (4)

آیه

7

1

قبل از اسلام در میان قبایل عرب، زنان و دختران ارث نمی‌بردند؛ عرب کسی را شایسته ارث می‌دانست که بهتر می‌جنگید؛ گفتنی است که قبل از اسلام نه فقط عرب جاهلی، بلکه در تمام نقاط دنیا به زنان و دختران هیچ گونه سهم الارثی داده نمی‌شد. ضمناً میزان سهم ارث در آیات 11 و 176 نساء(همین سوره) مشخّص شده است.

وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً ﴿۸﴾

به هنگام تقسیم [میراث‌]، اگر خویشاوندانِ [کم بضاعت‌] و یتیمان و بینوایان حضور داشتند، آنها را هم بهره‌مندشان کنید و به شایستگی با آنان سخن گویید.
سوره نساء (4) آیه 8
صفحه

78

سوره

نساء (4)

آیه

8

وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيداً ﴿۹﴾

کسانی که اگر پس از خود فرزندانی ناتوان(1) بازگذارند و بر [آینده‌] آنان ترس دارند، باید [از ستم به یتیمان مردم‌] بترسند و در برابر خدا پروا کنند و سنجیده و استوار سخن گویند.
سوره نساء (4) آیه 9
صفحه

78

سوره

نساء (4)

آیه

9

1

ضعافا: جمع ضعیف.

إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً ﴿۱۰﴾

به راستی کسانی که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند، آتش است که به درون خود می‌بلعند و به آتشی سوزان درمی‌آیند.
سوره نساء (4) آیه 10
صفحه

78

سوره

نساء (4)

آیه

10

يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً ﴿۱۱﴾

خدا درباره [ارث‌] فرزندانتان سفارش می‌کند که: بهره پسر دو برابر دختر است(1)؛ و اگر فرزندان [منحصربه دو دختر یا‌] بیش از دو دختر باشند، دوسوّم میراث متعلّق به آنان است؛ و اگر [فرزند منحصر به‌] یک دختر بود، نصف میراث حق اوست؛ در این حالت که متوفّی فرزند دارد، پدر و مادر هر کدام یک ششم از میراث [را خواهند برد‌]، ولی اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران [تنها‌] پدر و مادر باشند، سهم مادر ثلث است؛ و اگر متوفّی برادرانی(2) داشته باشد، [بدون اینکه برادران ارث برند‌] سهم مادر یک ششم خواهد بود؛ [این تقسیم ارث‌] پس از [کسر مقدار‌] وصیتی است که [متوفی] بدان وصیت می‌کند(3) یا [کسر‌] وامی است که دارد؛ شما نمی‌دانید که پدر [و مادر‌] یا فرزندانتان کدام یک برای شما نافعتر [و به بهره‌مندی از میراث سزاوارتر‌]ند؛ [چنین تقسیم کنید‌] به عنوان فریضه‌ای از جانب خدا، که دانایی است فرزانه.
سوره نساء (4) آیه 11
صفحه

78

سوره

نساء (4)

آیه

11

1

علاّمه طباطبایی در المیزان ذیل این آیه گفته است، با انتخاب این تعبیر للذّکر مثل حظّ الانثیین، سنّتی را که در جاهلیت میان اعراب، مبنی بر منع زنان از ارث بردن بوده، ابطال می‌کند؛ زیرا با این تعبیر ابتدا ارث زنان را مسلم و قطعی فرض نموده و سپس مقدار سهام مردان را دو برابر آن معرّفی کرده است؛ و اگر این جهت مطرح نبود، می‌فرمود: «للانثی نصف حظ الذکر».

2

واژه «اخوه» به معنی برادران، بنا به قاعده تغلیب، «اخوات» یعنی خواهران را نیز شامل می‌شود.

3

منظور از وصیت همان است که در آیه 180 بقره(2) مقرّر شده است.