سوره احزاب (33) - گروهها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خدای گستردهمهر [و] جاودانمهر-
احزاب (33)
-
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً ﴿۱﴾
ای پیامبر، در برابر خدا پروا داشته باش و از انکارورزان و دورویان اطاعت مکن، که خدا دانایی است فرزانه؛418
احزاب (33)
1
وَ اتَّبِعْ ما يُوحى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً ﴿۲﴾
و از آیاتِ صاحباختیارت که بر تو وحی میشود پیروی نما، که خدا از آنچه میکنید آگاه است؛418
احزاب (33)
2
وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ وَكِيلاً ﴿۳﴾
و بر خدا توکل کن، که خدا به عنوان کارگزار کافی است.418
احزاب (33)
3
ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللاَّئِي تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ ذلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ﴿۴﴾
خدا در درون هیچ کس دو قلب قرار نداده است(1)؛ و همسران خود را که [به دلیل بیمهری] مادر فرض میکنید(2)، [خدا] مادر شما قرار نداده است؛ و نیز فرزندخواندههای(3) شما را فرزند [حقیقی] شما قرار نداده است؛ این(4) گفتار شماست که [ناآگاهانه] به زبان میآورید، و[لی] خدا سخن حق میگوید و اوست که راه مینماید.418
احزاب (33)
4
منظور این است که دو عقیده متناقض در وجود یک نفر نمیتواند جمع شود؛ مثلاً شرک اگر به دل راه یافت، توحید را خدشه دار میکند و به جای آن مینشیند؛ و هکذا زنی را که همسر شماست، با این بیان دروغین که او مادر شماست، مادرشدنی نیست.
«ظهار» یک سنت دوران جاهلیت است که پارهای از مردان عرب بنا به تمایل خود، همسر خود را برای مدّت نامعلومی مادر خود فرض میکردند که شبیه به طلاق بود، ولی زن آزادی یک زن مطلقه را نداشت. این سنت ناشایست را پیامبر ملغی کرد و حکم آن در آیات 2-4 سوره مجادله(58) آمده است.
ادعیاء: جمع دَعِی: فرزندخوانده.
در مورد کلمه «ذلکم» به زیرنویس آیه 95 انعام(6) مراجعه فرمایید.
ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً ﴿۵﴾
پسرخواندگانتان را به پدرانشان نسبت دهید که از نظر خدا عادلانهتر است؛ اگر پدرانشان را نمیشناسید، آنان برادران دینی و دوستان شما هستند؛ آنچه [در این مورد، بیتوجّه] به خطا رفتهاید، گناهی بر شما نیست، که خدا آمرزگاری است مهربان؛ ولی در مورد آنچه نیت قلبی شما بوده است [مورد بازخواست قرار میگیرید].418
احزاب (33)
5
النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى أَوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفاً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً ﴿۶﴾
پیامبر به مؤمنان از خودشان نزدیکتر و دلسوزتر(1) است و همسران او [در حکم] مادران آنان هستند؛ و در کتاب خدا، خویشاوندان نسبت به مؤمنین و مهاجرین [در مورد نیکی و انفاق] سزاوارترند، مگر اینکه بخواهید به [پارهای از] دوستان خود احسان شایستهای کنید، این [حکم] در کتاب مقرّر شده است.418
احزاب (33)
6
"واژه «أولی بـ » دو بار در این آیه بکار رفته است. «النَّبِیُّ أَولی بِالمُؤمِنِینَ مِن أَنفُسِهِم» به مفهوم نزدیکی، دلسوزی شدید و حمایت پیامبر (ص) از مؤمنان است، همانطور که در ادامه آیه نقش مادرانه و حمایت همسران پیامبر نسبت به مؤمنان و نیز اولویتِ حمایت مؤمنان از خویشاوندانِ خویش بیان شده است. این مضمون در آیه 128 توبه(9) با ویژگی «رؤوف و رحیم» برای پیامبر نسبت به مؤمنان، در آیه 75 انفال(8) در مورد اولویت خویشاوندان، و نیز در آیه 68 آلعمران(3) در مورد نزدیکی و الفت پیامبر و مؤمنان نسبت به ابراهیم نبی (ع) آمده است."
وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً ﴿۷﴾
به یاد آر آنگاه که از تو و [سایر] پیامبران [به خصوص] نوح و ابراهیم و موسی و عیسی فرزند مریم پیمان گرفتیم(1) [که در راه انجام وظایف رسالت، پایدار و شکیبا باشید]، و از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم.419
احزاب (33)
7
اشاره به دستور قاطعی است که در آیه 35 سوره احقاف(46) آمده است: فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ. علاّمه طباطبائی ضمن اشاره به آیه 81 آلعمران(3) عقیده دارد که این میثاق، وحدت کلمه و عدم اختلاف در آن است؛ واللّه اعلم.
لِيَسْئَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً أَلِيماً ﴿۸﴾
تا [خدا] صداقت راستگویان [از امّتهای پیامبران] را بازپرسد(1)، و برای انکارورزان مجازاتی دردناک آماده کرده است.419
احزاب (33)
8
برای توجیه افزوده، به آیات 6 و 7 اعراف(7) توجّه فرمایید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً ﴿۹﴾
ای ایمانآوردگان، نعمت خدای را بر خود به یاد آورید، در آن هنگام که سپاهیانی [از قبایل عرب] بر شما تاختند و ما تندبادی [سخت] و سپاهیانی [از فرشتگان] که آنان را نمیدیدید، به مقابله آنان فرستادیم(1)؛ و خدا همواره به آنچه میکنید بیناست؛419
احزاب (33)
9
اشاره به جنگ احزاب است که قبایل مختلف عرب در سال پنجم هجری به تحریک و کمکهای مالی یهودیان مدینه متحد شدند و برای جنگ با مسلمانان و از میان برداشتن پیامبر عازم مدینه شدند. وقتی خبر توطئه آنان رسید، به دستور پیامبر اطراف شهر خندق حفر گردید تا دشمن قادر به ورود به شهر نباشد؛ لذا این جنگ به جنگ خندق نیز معروف شده است. پس از آنکه دشمن بیست روز پشت خندقها موضع گرفته بود، در یک شب طوفانی باد سختی وزید و خیمههای آنان را در هم کوبید. فردای آن شب با به جای گذاشتن بخشی از اموالشان، وحشتزده و بدون اخذ نتیجه بازگشتند. در همین جنگ بود که عمروبن عبدود پهلوان نامی عرب در یک نبرد تن به تن با حضرت امیر علیع کشته شد و این امر در تضعیف روحیه دشمن تأثیر عمیقی داشت. جنگ احزاب نیز مانند همه جنگهای پیامبر(ص) دفاعی بود؛ به آیه 190 بقره(2) و نیز آیات 8 و 9 ممتحنه(60) توجّه فرمایید.
إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿۱۰﴾
آنگاه که از فراز و نشیب [شهرِ] شما، بر شما هجوم آوردند(1) و چشمها [از وحشت] خیره مانده و جانها به گلوگاه رسیده بود و [پارهای از شما] نسبت به خدا گمانهایی [نادرست] میبردید(2).419
احزاب (33)
10
در این یورش، مکیان از جنوب و قبایل بنیاسد، بنیسُلیم، بنیاشجع و بنیفزاره از شمال و نواحی دیگر به سوی مدینه تاخته بودند.
شبیه موردی که در جنگ احد برای بعضی از لشگریان پیش آمد و در آیه 154 آلعمران(3) به آن اشاره شده است.