وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۳﴾
و هر که انکار ورزد نباید انکارش تو را اندوهگین کند؛ بازگشتشان به پیشگاه ماست(1) و آنان را از [حقیقت] اعمالشان آگاه خواهیم ساخت؛ البته خدا به راز دلها داناست.413
لقمان (31)
23
به آیه 4 عنکبوت(29) توجّه فرمایید.
نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلى عَذابٍ غَلِيظٍ ﴿۲۴﴾
اندکی [از لذّات دنیا] برخوردارشان میکنیم، آنگاه به تحمّل مجازاتی سخت ناگزیرشان میسازیم(1).413
لقمان (31)
24
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیه 70 یونس(10) آمده است.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ ﴿۲۵﴾
اگر از آنان بپرسی: آسمانها و زمین را چه کسی آفریده است، قطعاً میگویند: خدا؛ بگو: ستایش(1) خاصّ خداست [نه معبودهای خیالی شما]، ولی بیشترشان نمیدانند.413
لقمان (31)
25
حمد در زبان عرب به معنای سپاس و ستایش - هر دو - آمده است؛ سپاس در برابر نعمت و ستایش در برابر کمالات ذاتی او. برای توضیح بیشتر به زیرنویس آیه 34 فاطر(35) مراجعه فرمایید.
لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۶﴾
هر چه در آسمانها و زمین است متعلّق به خداست؛ به راستی خدا بینیاز و شایسته ستایش است.413
لقمان (31)
26
وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۷﴾
اگر هر چه درخت در زمین است قلم شود و دریا[ها] به کمک هفت(1) دریای دیگر [مرکب، ثبتِ] نعمتها و آفریدههای خدا پایان نپذیرد(2)، که خدا فرادست و فرزانه است(3).413
لقمان (31)
27
منظور کثرت است نه عدد معین هفت.
به آیه 34 ابراهیم(14) توجه فرمایید: و ءاتیکم من کل ما سألتموه و ان تعدوا نعمت اللّه لا تحصوها
معنی و مفهوم این آیه به بیان دیگری در آیه 109 کهف(18) آمده است.
ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۲۸﴾
آفرینش و برانگیزشِ تمامی شما [افرادِ بشر] همچون یک تن بیش نیست، که خدا شنوایی بیناست.413
لقمان (31)
28
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۹﴾
آیا توجّه نکردهای که خدا شب را در روز میکشاند و روز را در شب و خورشید و ماه را در خدمت [شما] گماشته(1) که هریک تا سرآمد معینی روان است(2) و اینکه خدا به آنچه میکنید آگاه است؟414
لقمان (31)
29
برای توجیه افزوده، به آیات 33 ابراهیم(14) و 12 نحل(16) توجه فرمایید.
به آیات 1 و 2 تکویر(81) توجّه فرمایید.
ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۳۰﴾
این [توان و تدبیر] بدان سبب است که خدا حق محض است و هر چه به جای او [به نیایش] خوانند، باطل، و اینکه خداست که والا و بزرگ است.414
لقمان (31)
30
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آياتِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۱﴾
آیا توجّه نکردهای که به لطف خدا کشتیها(1) در دریا روان است تا برخی از نشانههای [توان] خویش را به شما بنماید، که در این [امر] برای هر شکیبای سپاسگزار نشانههایی است.414
لقمان (31)
31
واژه «فلک» مفرد و جمعش یکسان است؛ و با توجه به فعل «تجری» که در آیه آمده و مؤنث است، باید «فلک» را در اینجا جمع تلقّی کرد.
وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ ﴿۳۲﴾
و هرگاه(1) امواجِ کوهپیکرِ(2) [دریا] آنان را فراگیرد، خدا را با خلوص اعتقاد [به فریاد] میخوانند؛ و چون آنان را به خشکی رساند، برخی از آنان میانهرو هستند [و برخی دیگر خدای را فراموش میکنند(3)]. و نشانههای [لطف و تدبیر] ما را هیچ کس جز غدّاران ناسپاس، دانسته انکار نمیکنند(4).414
لقمان (31)
32
دو واژه «إذ» و «إذا» هر دو به معنی «هنگامی که» است، با این تفاوت که «اذ» مربوط به گذشته، و «اذا» مربوط به آینده میباشد.
از نظر معنی و مفهوم ظلل جمع ظُله در اینجا با آیات 171 اعراف(7) و 42 هود(11) مقایسه فرمایید.
برای توجیه افزوده، با آیه 66 مائده(5) مقایسه فرمایید.
مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 40 انعام(6) و 67 اسراء(17) آمده است.