وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ﴿۷۱﴾
میگویند: اگر راست میگویید، این وعده[ی رستاخیز] کی فرا میرسد؟382
نمل (27)
71
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۷۲﴾
بگو: چه بسا پارهای از آن مجازات که به تعجیل میخواهید، هم اکنون در پی شماست.382
نمل (27)
72
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾
صاحباختیار تو نسبت به مردم افزونبخشی دارد، ولی بیشترشان سپاسگزار نیستند.382
نمل (27)
73
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ ﴿۷۴﴾
صاحباختیارت آنچه را سینههاشان نهان میدارد و آنچه را آشکار میکنند، قطعاً میداند(1).382
نمل (27)
74
آدمی به همه آنچه در سینه دارد، واقف نیست؛ در شرایط خاصّ و به مناسبت و نیازهای خاصّ پارهای از محفوظات خود را به خاطر میآورد؛ و منظور از بخش اوّل آیه این است که خدا از گنجینه حافظه آدمیان که خودشان هم به خاطر ندارند آگاه است؛ به همین علت خدا یک بار سینهها را فاعل قرار داده است و یک بار هم خود آدمیان را.
وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ ﴿۷۵﴾
هیچ نهفتهای(1) در آسمانها و زمین نیست، مگر اینکه در کتاب روشن [علم خدا] ثبت است.382
نمل (27)
75
حرف «ة» در کلمه «غائِبَه» برای مبالغه است. واژه «نفاثه» که جمع آن «نفاثات» در آیه 4 فلق(113) آمده است، از همین مقوله است.
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۷۶﴾
این قرآن بیشترِ موارد اختلاف دودمان یعقوب(1) را بر آنان بازگو میکند،382
نمل (27)
76
به زیرنویس اوّل آیه 83 بقره(2) و نیز زیرنویس آیه 105 اعراف(7) مراجعه فرمایید.
وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۷۷﴾
و به راستی هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.383
نمل (27)
77
إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿۷۸﴾
صاحباختیار تو میان آنان [روز رستاخیز(1)] بر اساس احکام خویش داوری خواهد کرد؛ و او فرادست و داناست.383
نمل (27)
78
از نظر اینکه مراد روز قیامت است، با آیه 93 یونس(10) یا 17 جاثیه(45) مقایسه فرمایید.
فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ ﴿۷۹﴾
پس بر خدای توکل کن، که تو بر حقیقتی آشکار هستی.383
نمل (27)
79
إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿۸۰﴾
البته تو قادر نیستی مردهدلان(1) را شنوا کنی و آوای دعوت[ت] را به گوش کران(2) برسانی، [به ویژه] آنگاه که پشت کرده برگردند.383
نمل (27)
80
برای روشن شدنِ منظور از مردگان موتی، به آیه 122 انعام(6) توجّه فرمایید. موتی: جمع مَیت: مرده، در این جا منظور مردهدلان است.
صُمّ: جمع اَصَّم: ناشنوا.