قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿۹۲﴾
[موسی چون بازآمد] گفت: ای هارون، وقتی دیدی آنان گمراه شدهاند، چه چیز تو را از پیروی من بازداشت(1)؟ چرا از دستور من(2) نافرمانی کردی؟318
طه (20)
92
واژه «اَلاّ» خلاصه «اَن لا» است. حرف «لا» در اینجا زاید و برای تأکید است. مورد مشابه در آیه 12 اعراف(7) آمده است.
دستور موسی به برادرش هنگام عزیمت به طور در آیه 142 اعراف(7) آمده است.
أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي ﴿۹۳﴾
ترجمه این آیه، در آیه قبل ادغام شده است.318
طه (20)
93
قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي ﴿۹۴﴾
گفت: برادرم(1)، موی سر و صورت مرا مگیر(2)؛ من ترس داشتم که بگویی: میان دودمان یعقوب تفرقه انداختی و رعایت گفتار مرا نکردی(3).318
طه (20)
94
موسی و هارون برادران تنی بودند و این تعبیر ای پسر مادرم به منظور برانگیختن حس رأفت و مهربانی طرف آورده میشود. ضمناً کلمه «یابن امّ» در اصل «یابن امّی» بوده است.
پاسخ حرکت خشمآلود موسی است که در اواسط آیه 150 اعراف(7) آمده است.
در اینجا موسیع متقاعد شد و گفت...؛ به آیه 151 اعراف(7) توجّه فرمایید.
قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ ﴿۹۵﴾
آنگاه [موسی] گفت: ای سامری، ماجرای تو چیست؟318
طه (20)
95
قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي ﴿۹۶﴾
گفت: من به نکاتی پی برده بودم(1) که دیگران پی نبرده بودند؛ از اثر [تعلیمات موسی] رسول [خدا]، مقدار کمی به دست آورده بودم، آنگاه [در آن تردید کرده] رهایش کردم، و این گونه نفس من [این کار را] در نظرم آراست(2)318
طه (20)
96
به آیات 138-140 اعراف(7) توجّه فرمایید.
این آیه را مفسّران به دو شکل مختلف دیگر که تفاوت ماهوی دارند، تفسیر کردهاند؛ واللّه اعلم.
قالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِداً لَنْ تُخْلَفَهُ وَ انْظُرْ إِلى إِلهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفاً ﴿۹۷﴾
[موسی] گفت: برو که نصیب تو در زندگی [دنیا] درخواست عدم تماسّ(1) [با مردم] است(2)، و وعده گاهی [در دوزخ] داری که هرگز در مورد تو تغییرپذیر نیست؛ [اینک] به معبود خود که به پرستش آن ایستادگی داشتی بنگر که آن را به آتش میکشیم و [همه ذرّاتش را] یکسره در دریا پراکنده میکنیم.318
طه (20)
97
مِساس: تماس: مصدر باب مفاعله است فِعال.
شبیه مجازاتی که مدّتی محدود در مورد سه نفر متخلّفین جنگ تبوک اعمال شد و در آیه 118 توبه(9) به آن اشاره شد.
إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً ﴿۹۸﴾
معبود شما تنها خداست که هیچ معبودی جز او نیست؛ دانش [او] هر چیزی را فرا گرفته است.318
طه (20)
98
كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَيْناكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْراً ﴿۹۹﴾
از اخبار گذشته این گونه بر تو حکایت میکنیم؛ و قرآن را(1) از جانب خود بر تو عطا کردیم.319
طه (20)
99
برای توجیه ترجمه «ذکر» به قرآن، به آیات 9 حجر(15) ، 50 انبیاء(21) و 44 زخرف(43) توجّه فرمایید.
مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وِزْراً ﴿۱۰۰﴾
کسانی که از آن رویگردانند، روز رستاخیز باری سنگین به دوش خواهند داشت؛319
طه (20)
100
خالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حِمْلاً ﴿۱۰۱﴾
جاودانه زیر آن [بار] به سر میبرند؛ و بد باری در روز رستاخیز بر دوش میکشند؛319
طه (20)
101