فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۰﴾
در مورد یتیمان از تو سؤال میکنند؛ بگو: سامان دادن کار آنها بهتر است [از عدم مداخله(1)]؛ و اگر با آنها معاشرت میکنید، [بجاست] که برادران شما هستند(2)؛ و خدا تبهکار را از درستکار تشخیص میدهد و اگر خدا میخواست، شما [مفسدین] را به ستوه میآورد، که فرا دستی فرزانه است.35
بقره (2)
220
منظور اصلی در این آیه این است که به علت نگرانی و سوء برداشت از آیات 152 انعام(6) و 10 نساء(4)، کنارهگیری از سامان دادن امور یتیمان نکنید.
لفظ «برادر» در اینجا بنابر قاعده «تغلیب» به کار رفته و شامل مرد و زن میشود؛ چنانکه در آیه 176 نساء(4) میفرماید و ان کانوا اخوة رجالا و نساء (اگر میراث بران چند برادر باشند، اعمّ از زن و مرد) که واژه «اخوه» برای مجموع برادر و خواهر به کار رفته است.
وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۲۱﴾
با زنان بت پرست ازدواج نکنید، مگر اینکه ایمان بیاورند(1)؛ و زن اسیری که ایمان آورده، بهتر است از زن [آزاد] مشرک، اگرچه [زیباییاش] شما را به شگفت آورد؛ و [دختران خود را] به ازدواج مشرکین درنیاورید، مگر آنکه ایمان بیاورند؛ و اسیر با ایمان بهتر است از مشرک [آزاد]، اگرچه [محاسنش] شما را به شگفت آورد؛ آنان به آتش فرا میخوانند؛ و خدا بر اساس قانونمندی خویش به بهشت و آمرزش فرا میخواند؛ و آیات خود را برای مردم به روشنی بیان میدارد، بسا که پند پذیرند.35
بقره (2)
221
آیه نشان میدهد که مسلمانها در زمان پیامبرص با همه مشرکان و بت پرستان سر جنگ نداشتند و روابط با بعضی از آنها چنان بود که حتّی تصوّر ازدواج با دخترانشان میرفته، ولی بعضی از دستجات آنها، خودشان با مسلمین سر جنگ داشتند، به آیه 190 بقره(همین سوره) توجّه فرمایید.
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ﴿۲۲۲﴾
از تو در مورد دوره ماهانه [زنان] میپرسند؛ بگو: آن [حالت] گونهای ناراحتی است، پس در آن دوره از [آمیزش با] ایشان کناره بگیرید و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند و چون پاک گردند، همانگونه که خدا فرمان داده است، بر آنها درآیید، که خدا توبهکنندگان و کسانی را که به پاکیزگی توجّه دارند دوست میدارد.35
بقره (2)
222
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۲۳﴾
زنان شما [همچون] کشتزاری برای شما هستند، پس هر زمان که بخواهید به کشتزار خویش درآیید و برای خود پیش اندیشی کنید؛ و در برابر خدا پروا کنید و بدانید که به لقای او نایل خواهید شد(1)؛ و اهل ایمان را بشارت ده.35
بقره (2)
223
کلمه «ملاقوه» در اصل «ملاقونه» بوده، به معنی ملاقاتکنندگان او، که «ن» آن به علت اضافه شدن حذف شده است.
وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۴﴾
[نام] خدا را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا [به این وسیله] از نیکویی و پرهیزکاری و اصلاح بین مردم شانه خالی کنید؛ و [بدانید که] خدا شنوایی داناست.35
بقره (2)
224
لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۲۵﴾
خدا شما را به خاطر سوگندهای بیهوده [و بیاختیار]تان بازخواست نمیکند، ولی نسبت به سوگندهای قلبی شما(1) بازخواست میکند(2)؛ و [از آنچه گذشته است آمرزش بخواهید که] خدا آمرزگاری است بردبار.36
بقره (2)
225
به آیه 284 بقره(2) ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به اللّه توجه فرمایید.
کفّاره آن در آیه 89 مائده(5)آمده است.
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۲۶﴾
برای کسانی که [به رسم زشت جاهلیت] بر ترک آمیزش با زنان خود سوگند یاد کنند، چهار ماه چشم به راه بودن مقرّر شده؛ و اگر [از سوگند بیمنطق] بازگشتند، خدا آمرزگاری است مهربان.36
بقره (2)
226
وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۷﴾
و اگر آهنگ طلاق کردند، [به شایستگی جدا شوند که] خدا شنوا و داناست.36
بقره (2)
227
وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸﴾
زنان مطلقه باید تا [مدّت] سه [دوره ماهانه و] پاک شدن(1)، به انتظار نشسته [و از ازدواج خودداری کنند(2)]؛ و اگر به خدا و روز واپسین باور دارند، روا نیست حملی که خدا در رحمهای آنها آفریده است، پنهان سازند؛ و همسران(3) آنها در صورتی که خواهان اصلاح باشند، به بازگرداندنشان در این [مدّت] سزاوارترند؛ و زنان حقوقی شایسته دارند، همسنگ وظایفی که بر عهده دارند، ولی مردان بر آنها درجهای [برتر] دارند [که نباید از آن سوء استفاده کنند وگرنه]، خدا [در گرفتن انتقام] فرا دستی فرزانه است.36
بقره (2)
228
قُروء جمع قُرء به معنی عادت ماهانه و نیز پاک شدن از عادت ماهانه است و در اینجا منظور پاک شدن است. یادآوری مینماید که در زبان عرب اعداد بین 3-10 معدودشان همواره به صورت جمع میآید مثل اربعة اشهر در آیه 234 بقره(2) و خمسة آلاف در آیه 125 آلعمران(3).
سه مورد استثنایی دستور جداگانهای دارد؛ یک مورد را در آیه 49 احزاب(33) و دو مورد دیگر را در آیه 4 طلاق(65) ملاحظه فرمایید.
بعوله: جمع بعل: شوهر.
الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلاَّ أَنْ يَخافا أَلاَّ يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾
طلاق [قابل رجوع تا] دو مرتبه [ممکن] است، [پس از آن وظیفه شوهر یا] نگاهداری است به وجهی شایسته و یا رها کردن به خوبی و احسان؛ و روا نیست که چیزی از آنچه به آنها دادهاید بازستانید، مگر اینکه طرفین بترسند که نتوانند احکام خدا را [در ادامه زندگی شایسته] رعایت کنند [و زن به علت بیرغبتی به شوهر، سازش نکند، مرد هم متقابلاً تعدّی کند؛ در این صورت]، چنانچه از عدم رعایت احکام خدا توسّط آنان ترسیدید، ایرادی بر آن دو نیست که [برای متارکه به توافق برسند و] زن عِوضی پرداخته [یا از مهریه خود صرفنظر کند](1)؛ این احکام خداست، از آن تجاوز نکنید؛ و آنان که از احکام خدا تجاوز کنند، ستمکارند.36
بقره (2)
229
بحث از طلاق خُلع است که به صورت تبصره بر حکم طلاق رجعی آمده است. خلاصه اینکه اگر طلاق به تمایل مرد باشد، حق ندارد هیچ چیز از آنچه داده است پس بگیرد، ولی اگر طلاق بنا به درخواست زن باشد، مرد میتواند مال بخشیده شده را دریافت کند. از مجموع آیات مربوط به طلاق در قرآن به خوبی هویداست که خدا طلاق را دوست ندارد.