أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ ﴿۱۰۷﴾
مگر ندانستهای که خداست که فرمانروایی آسمانها و زمین خاصّ اوست؛ و در برابر خدا هیچ کارساز و یاوری نخواهید داشت؟17
بقره (2)
107
أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ ﴿۱۰۸﴾
مگر میخواهید از رسولتان همان درخواست [نامعقول] را بکنید که قبلاً از موسی شده بود(1)؛ مسلّماً هر که انکار را با ایمان [خود] مبادله کند، راه درست را گم کرده است.17
بقره (2)
108
اشاره به درخواست نامعقول یهودیان از موسی است که در آیه 55 بقره(2) و 153 نساء(4) آمده است.
وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۰۹﴾
بسیاری از اهلکتاب از حسادتی(1) که در نهاد آنهاست، دوست دارند کاش شما را پس از ایمانتان، به انکار بازگردانند، با آنکه حقیقت بر آنها روشن شده است؛ [از حسادتشان] گذشت و چشمپوشی کنید تا خدا فرمان خویش را [در میان] آورد(2)؛ که او بر هر کاری تواناست.17
بقره (2)
109
حسادت از آن جهت که چرا مردمان عقبافتاده و بیاعتقاد دیروز، امروز ادّعای اندیشه و یکتاپرستی دارند و فضلفروشیهای ایشان دیگر خریدار ندارد؛ به نیمه اوّل آیه 54 نساء(4) هم توجّه فرمایید.
این فرمان را در آیه 39 حج(22) ملاحظه فرمایید.
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱۰﴾
و نماز برپا دارید و زکات بپردازید؛ و هر نیکویی که برای خود پیش میفرستید، [پاداش] آن را نزد خدا بازمییابید(1)؛ که خدا محقّقاً به آنچه میکنید بیناست.17
بقره (2)
110
به آیه 111 توبه(9) توجّه فرمایید.
وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾
[یهودیان] گفتند: هرگز کسی جز یهود به بهشت داخل نخواهد شد، و [مسیحیان گفتند:] جز مسیحیان؛ این آرزوی [خام] آنان است؛ بگو: اگر راست میگویید دلیلتان را بیاورید.17
بقره (2)
111
بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۱۲﴾
آری، کسانی که وجود خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار باشند، پاداششان نزد صاحباختیارشان محفوظ است و ترس و اندوهی نخواهند داشت(1).17
بقره (2)
112
در این رابطه به آیات 127 انعام(6) ، 28 رعد(13) و 27 و 28 فجر(89) توجّه فرمایید؛ ضمناً معنی و مفهوم آیه به بیان دیگر در آیات 62 بقره(2) و 123 طه(20) آمده است و از تطبیق آیه مورد بحث با آیه 62 بقره(2) این نتیجه به دست میآید که ایمان به خدا و روز رستاخیز همان تسلیم بودن در برابر خداست.
وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى عَلى شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۱۳﴾
یهودیان بر این دعویند که مسیحیان بر هیچ [آیین درستی] نیستند و مسیحیان نیز بر این دعوی که یهودیان، در حالی که [هر دو دسته] کتاب [آسمانی] را میخوانند [و باید از این تعصبات برکنار باشند]. مردم ناآگاه [دیگری] نیز همین سخن ایشان را گفتند [که تنها ما هدایتشده هستیم!]، و[لی] خدا روز رستاخیز در موارد اختلافشان میان آنان داوری خواهد کرد.18
بقره (2)
113
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعى فِي خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۱۴﴾
کیست ستمکارتر از آنکه نگذارد نام خدا [به یکتایی] در مساجد او یاد شود(1) و اهتمام در ویرانی آنها کند؟ این گروه را نسزد که به مساجد درآیند، مگر هراسان؛ آنان در دنیا رسوایی و در آخرت نیز مجازاتی بزرگ خواهند داشت.18
بقره (2)
114
برای توجیه افزوده، به آیه 18 جن(72) توجه فرمایید.
وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
مشرق و مغرب [و همه جهات] متعلّق به خداست، پس به هر طرف رو کنید، همان سو، سوی خداست؛ بیگمان خدا گسترده وجودی(1) داناست.18
بقره (2)
115
کلمه «واسع» هشت مرتبه در قرآن آمده است. در اینجا استثنائاً و بر خلاف موارد دیگر، صفت ذات خداست نه صفت فعل.
وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾
[یهودیان و مسیحیان] گفتند: خدا فرزندی برگزیده است(1)، او منزّه [از این نسبتها] است؛ هر چه [و هر که(2)] در آسمانها و زمین است متعلّق به اوست و همه فرمانبردار او هستند(3).18
بقره (2)
116
با آیه 30 توبه(9) مقایسه فرمایید.
برای توجیه افزوده، به آیه 26 روم(30) توجه فرمایید.
منظور این است که همه کاینات از قوانین وضع شده خدا تبعیت کامل دارند. به آیه 18 حج(22) هم توجه فرمایید.