فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا ﴿۲۶﴾
[از این رطب] بخور و [از آن چشمه] بیاشام و چشمت را روشن دار؛ و اگر از مردم کسی را دیدی، [به اشارت] بگو: برای خدای رحمان روزه [سکوت] نذر کردهام و امروز هرگز با هیچ کس سخن نخواهم گفت.307
مریم (19)
26
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا يا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئاً فَرِيًّا ﴿۲۷﴾
مریم در حالی که نوزاد را در آغوش گرفته بود، او را نزد کسان خود آورد؛ گفتند: مریم، وضع خارقالعادهای داری!307
مریم (19)
27
يا أُخْتَ هارُونَ ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما كانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا ﴿۲۸﴾
ای خواهر هارون(1)! پدرت مردی نابکار نبود، و نه هم مادرت [زنی] سرکش!307
مریم (19)
28
عبارت «خواهر هارون» در بین بنیاسرائیل اصطلاحی بوده که در مورد زنان پاکدامن به کار میرفته است. توجه داریم که مریم و هارون همزمان نبودند و مریم، قرنها پس از موسی و هارون زندگی کرده است.
فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا ﴿۲۹﴾
[مریم] به فرزند اشاره کرد [که از او توضیح بخواهید]؛ گفتند: چگونه با کودکی در گهواره سخن بگوییم(1)؟!307
مریم (19)
29
مریم بنا به سابقه و وحی فرشتگان، هنگامی که بشارت فرزند را به او دادند، میدانست که فرزند شیرخوارش در صورت لزوم، قادر به بیان است؛ به آیات 45 و 46 آلعمران(3) توجّه فرمایید.
قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا ﴿۳۰﴾
[نوزاد زبان گشود و] گفت: من بنده خدا هستم(1)؛ بیتردید به من کتاب و مقام پیامبری خواهد داد(2)؛307
مریم (19)
30
اولین کلام عیسی دفع دعوی تثلیث است که بعدها به وجود آمد؛ بهآیه 73 مائده(5) و زیرنویس آن توجّه فرمایید.
در زبان عربی هر چه در آینده محقّق الوقوع است، برای تأکید، به فعل ماضی ذکر میکنند؛ مثل آیات 1 نحل(16) و 68 و 69 زمر(39).
وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا ﴿۳۱﴾
و هر جا که باشم، موجب برکت و رحمتم قرار داده و مرا به نماز و زکات تا زنده هستم توصیه کرده است.307
مریم (19)
31
وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا ﴿۳۲﴾
و مرا نسبت به مادرم نیکرفتار گردانیده(1)، و خودکامهای نگون بخت قرار نداده است.307
مریم (19)
32
چون عیسی پدر نداشته، در آیه پدر ذکر نشده است.
وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا ﴿۳۳﴾
سلام بر من، روزی که تولّد یافتم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته خواهم شد.307
مریم (19)
33
ذلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿۳۴﴾
این [داستان حقیقی] عیسی فرزند مریم است؛ همان گفتار راستینی که دربارهاش تردید دارند.307
مریم (19)
34
ما كانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحانَهُ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۳۵﴾
خدای را نسزد که فرزندی برگزیند، منزّه [از این نسبتها] است؛ چون امری را مقرّر دارد، کافی است به آن بگوید: باش، و میشود.307
مریم (19)
35