قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾
گفتند: ای ذوالقرنین، یأجوج و مأموج(1) در این سرزمین تبهکارند، آیا ممکن است هزینهای در اختیار تو قرار دهیم تا سدّی میان ما و آنان ایجاد کنی؟
سوره کهف (18) آیه 94
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
94
1
بعضی از مفسّران به نقل از محققان و مورخان گفتهاند: «یأجوج و مأجوج» دو گروه جنگجو از طایفه مغول بودند که در شمال شرق آسیا زندگی میکردند. بعضی هم گفتهاند: آنها دو قبیله تاتار و مغول بودند که غالبا سیل آسا به سرزمینهای شرق و جنوب حمله میبردند؛ واللّه اعلم.
قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً ﴿۹۵﴾
ذوالقرنین گفت: امکاناتی که صاحباختیارم به من عطا کرده، بهتر [از کمک مالی شما] است، ولی به نیرو[ی انسانی] مرا یاری کنید تا میان شما و آنها سدّ محکمی ایجاد کنم.
سوره کهف (18) آیه 95
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
95
آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً ﴿۹۶﴾
قطعاًت(1) [سنگ] آهن را برای من [از کوه به اینجا] حمل کنید؛ چون میان دو کوه را انباشته و همسطح ساخت، گفت: [آتش بیفروزید و در آن] بدمید؛ تا اینکه آن را گداخت، سپس گفت: [سنگ مس] نزد من بیاورید تا مس گداخته بر آن ریزم.
سوره کهف (18) آیه 96
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
96
1
زُبَر: جمع زُبرَه: قطعاًت.
فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً ﴿۹۷﴾
[با ایجاد آن سدّ، اقوام وحشی] نه میتوانستند از آن بالا روند و نه(1) بر آن نقب بزنند.
سوره کهف (18) آیه 97
صفحه
303
سوره
کهف (18)
آیه
97
1
در این آیه دو فعل «ما اسطاعوا» و «ما استطاعوا» هر دو یکی است که در اولی تخفیف انجام گرفته است.
قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾
آنگاه گفت: [توفیق احداث] این [سدّ] رحمتی از جانب صاحباختیار من است، و آنگاه که وعده صاحباختیارم فرا رسد، آن را در هم میکوبد، و وعده صاحباختیارم راست است.
سوره کهف (18) آیه 98
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
98
وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً ﴿۹۹﴾
و آن روز مردم را [از قید گورها] چنان رها میکنیم که در هم موج میزنند و در صدادهنده بزرگ دمیده میشود و آنگاه آنان را به طور کامل جمع میکنیم؛
سوره کهف (18) آیه 99
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
99
وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ عَرْضاً ﴿۱۰۰﴾
و در آن روز، دوزخ را آشکارا به انکارورزان عرضه میکنیم؛
سوره کهف (18) آیه 100
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
100
الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَ كانُوا لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً ﴿۱۰۱﴾
همانان که دیدگان [بصیرت]شان از یاد من در پرده [غفلت(1)] بود و قدرت شنیدن [حق را] نداشتند.
سوره کهف (18) آیه 101
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
101
1
برای توجیه افزوده، به آیه 22 ق(50) توجّه فرمایید.
أَ فَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبادِي مِنْ دُونِي أَوْلِياءَ إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ نُزُلاً ﴿۱۰۲﴾
مگر انکارورزان پنداشتهاند که ممکن است [پارهای از] بندگان مرا به جای من، کارساز خود انتخاب کنند(1) [و از مجازات من در امان باشند]؟ دوزخ را به عنوان محلّ پذیرایی انکارورزان آماده کردهایم.
سوره کهف (18) آیه 102
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
102
1
منظور آنان را از گرفتن بندگان خدا به ولایت، در آیه 3 زمر(39) ملاحظه فرمایید.
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالاً ﴿۱۰۳﴾
بگو: آیا میخواهید شما را به [افرادِ] زیانکارتر از نظر عمل آگاه کنیم؟
سوره کهف (18) آیه 103
صفحه
304
سوره
کهف (18)
آیه
103