انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَباً ﴿۹۲﴾

باز هم وسیله‌ای را [برای سفر‌] پی گرفت.
سوره کهف (18) آیه 92
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

92

حَتَّى إِذا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلاً ﴿۹۳﴾

تا به میان دو کوه رسید؛ مقابل آن گروهی [عقب مانده‌] را دید که به آسانی مفهوم هیچ سخنی را درک نمی‌کردند.
سوره کهف (18) آیه 93
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

93

قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾

گفتند: ای ذوالقرنین، یأجوج و مأموج(1) در این سرزمین تبهکارند، آیا ممکن است هزینه‌ای در اختیار تو قرار دهیم تا سدّی میان ما و آنان ایجاد کنی؟
سوره کهف (18) آیه 94
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

94

1

بعضی از مفسّران به نقل از محققان و مورخان گفته‌اند: «یأجوج و مأجوج» دو گروه جنگجو از طایفه مغول بودند که در شمال شرق آسیا زندگی می‌کردند. بعضی هم گفته‌اند: آنها دو قبیله تاتار و مغول بودند که غالبا سیل آسا به سرزمینهای شرق و جنوب حمله می‌بردند؛ واللّه اعلم.

قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً ﴿۹۵﴾

ذوالقرنین گفت: امکاناتی که ‌صاحب‌اختیارم به من عطا کرده، بهتر [از کمک مالی شما‌] است، ولی به نیرو[ی انسانی‌] مرا یاری کنید تا میان شما و آنها سدّ محکمی ایجاد کنم.
سوره کهف (18) آیه 95
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

95

آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً ﴿۹۶﴾

قطعاًت(1) [سنگ‌] آهن را برای من [از کوه به اینجا‌] حمل کنید؛ چون میان دو کوه را انباشته و همسطح ساخت، گفت: [آتش بیفروزید و در آن‌] بدمید؛ تا اینکه آن را گداخت، سپس گفت: [سنگ مس‌] نزد من بیاورید تا مس گداخته بر آن ریزم.
سوره کهف (18) آیه 96
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

96

1

زُبَر: جمع زُبرَه: قطعاًت.

فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً ﴿۹۷﴾

[با ایجاد آن سدّ، اقوام وحشی‌] نه می‌توانستند از آن بالا روند و نه(1) بر آن نقب بزنند.
سوره کهف (18) آیه 97
صفحه

303

سوره

کهف (18)

آیه

97

1

در این آیه دو فعل «ما اسطاعوا» و «ما استطاعوا» هر دو یکی است که در اولی تخفیف انجام گرفته است.

قالَ هذا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿۹۸﴾

آنگاه گفت: [توفیق احداث‌] این [سدّ‌] رحمتی از جانب ‌صاحب‌اختیار من است، و آنگاه که وعده ‌صاحب‌اختیارم فرا رسد، آن را در هم می‌کوبد، و وعده ‌صاحب‌اختیارم راست است.
سوره کهف (18) آیه 98
صفحه

304

سوره

کهف (18)

آیه

98

وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً ﴿۹۹﴾

و آن روز مردم را [از قید گورها‌] چنان رها می‌کنیم که در هم موج می‌زنند و در صدادهنده بزرگ دمیده می‌شود و آنگاه آنان را به طور کامل جمع می‌کنیم؛
سوره کهف (18) آیه 99
صفحه

304

سوره

کهف (18)

آیه

99

وَ عَرَضْنا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكافِرِينَ عَرْضاً ﴿۱۰۰﴾

و در آن روز، دوزخ را آشکارا به انکارورزان عرضه می‌کنیم؛
سوره کهف (18) آیه 100
صفحه

304

سوره

کهف (18)

آیه

100

الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَ كانُوا لا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعاً ﴿۱۰۱﴾

همانان که دیدگان [بصیرت‌]شان از یاد من در پرده [غفلت(1)‌] بود و قدرت شنیدن [حق را‌] نداشتند.
سوره کهف (18) آیه 101
صفحه

304

سوره

کهف (18)

آیه

101

1

برای توجیه افزوده، به آیه 22 ق(50) توجّه فرمایید.