انتخاب سریع آیه

بر اساس
نام سوره
شماره آیه

فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً ﴿۴۰﴾

چه بسا ‌صاحب‌اختیارم بهتر از باغ تو به من عطا کند و بر آن [باغ که تکیه‌گاه توست‌] صاعقه‌ای(1) از آسمان بفرستد تا خاکی بی‌گیاه گردد؛
سوره کهف (18) آیه 40
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

40

1

واژه «حسبان» هر جا در قرآن آمده به معنی حساب و شمارش است به جز این مورد.

أَوْ يُصْبِحَ ماؤُها غَوْراً فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً ﴿۴۱﴾

و یا آب آن [به زمین‌] فروکش کند که هرگز به آن دست نیابی.
سوره کهف (18) آیه 41
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

41

وَ أُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً ﴿۴۲﴾

محصولش [توسّط آفتی آسمانی‌] احاطه شد و [از بین رفت‌]، آنگاه دو دست خویش را در حسرت هزینه‌ای که در آنجا کرده بود به هم می‌سایید، در حالی که داربست‌هایش(1) فرو ریخته بود و می‌گفت: کاش هیچ کس را [در قدرت و تدبیر‌] با ‌صاحب‌اختیارم شریک تلقّی نمی‌کردم.
سوره کهف (18) آیه 42
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

42

1

عروش: جمع عرش: سقف، در اینجا منظور داربست هاست.

وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مُنْتَصِراً ﴿۴۳﴾

و هیچ گروهی نداشت که در برابر خدا به یاری‌اش برخیزند و خود نیز قادر به دفاع نبود(1).
سوره کهف (18) آیه 43
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

43

1

به آیه 17 احزاب(33) توجّه فرمایید.

هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً ﴿۴۴﴾

آنجا [متوجّه شد که‌] کارسازی [و قدرت‌] یکسره دست خدای حق است(1)؛ که از نظر پاداش و سرانجام دادن، نیکوتر است.
سوره کهف (18) آیه 44
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

44

1

به آیات 84 و 85 غافر(40) توجّه فرمایید.

وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ مُقْتَدِراً ﴿۴۵﴾

زندگی دنیا را برای آنان به آبی مَثَل بزن که از آسمان فرومی‌فرستیمش و با آن، گیاهان زمین [به فراوانی بروید و‌] در هم پیچد، آنگاه [چنان‌] خشک و شکسته گردد که بادها پراکنده‌اش گرداند؛ و خداست که بر هر چیز تواناست.
سوره کهف (18) آیه 45
صفحه

298

سوره

کهف (18)

آیه

45

الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً ﴿۴۶﴾

مال و فرزندان(1)، زیور زندگی دنیاست و آثار شایسته و پاینده، نزد ‌صاحب‌اختیارت از نظر پاداش و امیدواری نیکوتر است(2).
سوره کهف (18) آیه 46
صفحه

299

سوره

کهف (18)

آیه

46

1

منظور از «بنون» فرزندان است که بنا به قاعده تغلیب مذکر به کار برده شده.

2

مفهوم آیه به بیان کاملتر در آیات 14 و 15 آل‌عمران(3) و 9 منافقون(63) آمده است؛ در این رابطه به آیات 1 و 2 تکاثر(102) هم توجّه فرمایید.

وَ يَوْمَ نُسَيِّرُ الْجِبالَ وَ تَرَى الْأَرْضَ بارِزَةً وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً ﴿۴۷﴾

[به یاد آر‌] روزی را که کوهها را به رفتار آوریم و زمین را آشکار و هموار می‌بینی، و همه را [برای حساب‌] احضار می‌کنیم و اَحَدی را فروگذار نخواهیم کرد.
سوره کهف (18) آیه 47
صفحه

299

سوره

کهف (18)

آیه

47

وَ عُرِضُوا عَلى رَبِّكَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونا كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِداً ﴿۴۸﴾

همگی صف کشیده بر ‌صاحب‌اختیارت عرضه می‌شوند(1)؛ [اکنون به تنهایی(2)‌] با همان وضعی که در آغاز شما را آفریدیم، به پیشگاه ما بازآمده‌اید، ولی تصوّر می‌کردید که هرگز وعده گاهی برای شما قرار نمی‌دهیم.
سوره کهف (18) آیه 48
صفحه

299

سوره

کهف (18)

آیه

48

1

به آیه 18 حاقه(69) توجّه فرمایید.

2

برای توجیه افزوده به آیه 94 انعام(6) توجه فرمایید.

وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً ﴿۴۹﴾

دفتر اعمال(1) را در میان نهند و بزهکاران را می‌بینی که از مفاد آن هراسانند(2) و می‌گویند: وای بر ما، این چه دفتری است(3) که هیچ [عمل‌] کوچک و بزرگی را فرونگذاشته، مگر اینکه همه را به شمار آورده است(4)، و [همه مردم‌] اعمال خود را حاضر می‌بینند؛ و ‌صاحب‌اختیار تو به هیچ کس ستم نخواهد کرد.
سوره کهف (18) آیه 49
صفحه

299

سوره

کهف (18)

آیه

49

1

با آیات 19 و 25 حاقه(69)، از نظر مفهوم «کتاب» در این جا مقایسه فرمایید؛ و نحوه تنظیم آن کتاب را در آیه 29 جاثیه(45) ملاحظه فرمایید.

2

«اشفاق» به معنی مهربانی است، امّا وقتی با حرف «مِن» همراه باشد ، مفهوم ترسیدن پیدا می‌کند.

3

در عبارت «مال هذا الکتاب» حرف جر لام از آغاز منفصل نوشته شده و به همین شکل باقی مانده است.

4

همین مفهوم در آیات 13 و 14 اسراء(17) و 80 زخرف(43) آمده است؛ به آیات 30 آل‌عمران(3) ، 13 قیامت(75) ، 29 جاثیه(45) نیز برای توضیح بیشتر توجّه فرمایید.