أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿۹﴾
آیا خبر قوم نوح و عاد و ثمود که قبل از شما میزیستهاند، و کسانی که بعد از آنان آمدند و جز خدا کسی بر احوالشان آگاه نیست، به شما نرسیده است؟ رسولانشان نشانههای روشن بر آنان عرضه کردند و آنان پیامبران را وادار به سکوت کرده و(1) گفتند: ما پیامی را که مأمور [ابلاغ] آن شدهاید انکار میکنیم و نسبت به آنچه ما را به آن دعوت میکنید در تردیدی آمیخته به بدگمانی هستیم.256
ابراهیم (14)
9
تفسیر المیزان ذیل این آیه گفته است: «رد ایدی الی افواه» کنایه از وادار به سکوت کردن است؛ آیات 18 یس(36) و 26 فصلت(41) مؤید این نظر است.
قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِينٍ ﴿۱۰﴾
رسولانشان گفتند: آیا در مورد خدای آفریننده آسمانها و زمین [جای] تردیدی هست؟ او شما را [به ایمان] فرا میخواند تا برخی از گناهانتان را(1) ببخشد و شما را تا مدّتی معین مهلت دهد؛ گفتند: شما انسانهایی(2) مثل ما هستید که میخواهید ما را از آنچه پدرانمان بندگی میکردند بازدارید، پس دلیلی روشن(3) برای ما بیاورید.256
ابراهیم (14)
10
منظور گناهان قبل از ایمان است؛ به آیه 38 انفال(8) توجّه فرمایید.
واژه «بشر» مفرد و جمعش یکسان است و در اینجا جمع مورد نظر است.
دلایلی که مورد نظرشان بود، در آیات 90-93 اسراء(17) آمده است.
قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾
رسولانشان گفتند: [بله] ما بشری مثل شما هستیم(1)، ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد، [با تفویض رسالت] نعمت فراوان میدهد؛ و ما هرگز قادر نیستیم معجزهای جز به فرمان خدا بیاوریم؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند(2).257
ابراهیم (14)
11
برای توضیح بیشتر به آیه 50 انعام(6) توجّه فرمایید؛ ضمناً مفهوم عبارت به بیان دیگر در آیه 51 غافر(40) آمده است.
برای روشن شدن معنی و مفهوم «توکل»، به زیرنویس آیه 56 هود(11) مراجعه فرمایید.
وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۱۲﴾
چرا تنها بر خدا که ما را به راهها[ی درست]مان هدایت کرده است، توکل نکنیم(1)؟ بر آزار شما شکیبا خواهیم بود؛ و اهل توکل باید تنها بر خدا توکل کنند.257
ابراهیم (14)
12
کلمه «أَلاّ» تشکیل شده از «اَن» ناصبه و «لا» ی نفی.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ ﴿۱۳﴾
[باز] انکارورزان به رسولان خود میگفتند: شما را از سرزمین خود بیرون میکنیم، مگر اینکه به آیین ما بازگردید؛ [در این حال] پروردگارشان به آنان وحی کرد: ستمگران را هلاک خواهیم کرد؛257
ابراهیم (14)
13
وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ ﴿۱۴﴾
و از پی آنان شما را در این سرزمین سکونت میبخشیم؛ این [عنایت(1)] تنها برای کسی است که از ایستادن در پیشگاهِ من [برای رسیدگی به حساب] و از اعلامِ خطرِ من بترسد.257
ابراهیم (14)
14
به آیات 171-173 صافات(37) توجّه فرمایید.
وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۱۵﴾
آن پیامبران [از پروردگارشان] تقاضای پیروزی کردند و هر خودکامه ستیزهجوی باخت(1)؛257
ابراهیم (14)
15
صفات این گروه و مجازاتشان را در آیات 24-26 ق(50) ملاحظه فرمایید.
مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ ﴿۱۶﴾
فراروی(1) او دوزخ است و از آبی آلوده نوشانیده شود،257
ابراهیم (14)
16
«وراء» از واژههای اضداد است، هم به معنی پیش رو و هم به معنی پشت سر میآید.
يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ ﴿۱۷﴾
که آن را جرعه جرعه مینوشد و نمیتواند [به راحتی] فروبَرَد و مرگ از هر طرف به او روی میآورد، و[لی] نمیمیرد؛ و مجازاتی سخت در انتظار خواهد داشت.257
ابراهیم (14)
17
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلى شَيْءٍ ذلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ ﴿۱۸﴾
اعمال آنان که صاحباختیارشان را انکار کردند، در مَثَل چون خاکستری است که در روز طوفانی، تندبادی بر آن بوزد؛ آنان بهرهای از دستاوردشان نخواهند داشت(1)؛ گمراهی بیپایان همین است.257
ابراهیم (14)
18
مثالهای دیگر را در همین زمینه در آیات 117 آلعمران(3) ، 39 نور(24) و 23 فرقان(25) ملاحظه فرمایید.