قالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلاَّ أَنْ يُحاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَلى ما نَقُولُ وَكِيلٌ ﴿۶۶﴾
[یعقوب] گفت: هرگز او را با شما نمیفرستم تا آنکه تعهّدی خدایی بدهید که نزد من بازش آرید، مگر اینکه [از جانب دشمنان] مورد گرفتاری قرار گیرید؛ و چون تعهّد خود را سپردند، گفت: خدا کارگزار [و گواه] بر گفتار ماست.
سوره یوسف (12) آیه 66
صفحه
243
سوره
یوسف (12)
آیه
66
وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۶۷﴾
و گفت: ای فرزندانِ من(1)، [از نظر احتیاط] از یک دروازه [به مصر] وارد مشوید، از دروازههای مختلف وارد شوید [تا حساسیت مصریان نسبت به جمعی بیگانه تحریک نشود]؛ و[لی] در برابر [قضا و قدر] خدا، به هیچ وجه سودی به حالتان نخواهم داشت؛ حکم تنها به دست خداست؛ بر او توکل کردهام، و اهل توکل باید فقط بر او توکل کنند(2).
سوره یوسف (12) آیه 67
صفحه
243
سوره
یوسف (12)
آیه
67
1
«یا بنی» در اصل یا بنینی بوده که «نون» آن به علت اضافه شدن به ضمیر «یاء» حذف شده است.
2
برای روشن شدن معنی و مفهوم «توکل»، به زیرنویس آیه 56 هود(11) مراجعه فرمایید.
وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ ﴿۶۸﴾
با آنکه همانگونه که پدرشان فرمان داده بود وارد [شهر] شدند، [این شیوه ورود] در برابر اراده خدا [در مورد بازداشت بنیامین] هیچ اثری برای آنان نداشت، بلکه تنها احتیاطی در ضمیر یعقوب بود که ابراز کرد؛ و البته او از برکت تعلیم ما دانایی [وارسته] بود، ولی بیشتر مردم نمیدانند.
سوره یوسف (12) آیه 68
صفحه
243
سوره
یوسف (12)
آیه
68
وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلى يُوسُفَ آوى إِلَيْهِ أَخاهُ قالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۶۹﴾
چون بر یوسف وارد شدند، برادرش [بنیامین] را در کنار خود جای داد و [به آرامی] گفت: من برادر [تنی] تو هستم؛ از آنچه میکردند اندوهگین مباش.
سوره یوسف (12) آیه 69
صفحه
243
سوره
یوسف (12)
آیه
69
فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ﴿۷۰﴾
و چون بار آنان را بست، جام [زرین] را در خورجین برادرش گذاشت، آنگاه جارچی به بانگ بلند گفت: ای کاروانیان(1) شما سارقید.
سوره یوسف (12) آیه 70
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
70
1
کلمه «عیر» به معنی شتران و اسم جمع است که از لفظ خود دارای مفرد نیست؛ در اینجا مراد کاروانیان است.
قالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَيْهِمْ ما ذا تَفْقِدُونَ ﴿۷۱﴾
[برادران] در حالی که به سمت آنان برگشتند، گفتند: مگر چه گم کردهاید؟
سوره یوسف (12) آیه 71
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
71
قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِكِ وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ ﴿۷۲﴾
گفتند: جام شاه را گم کردهایم، و [مأمور ویژه گفت:] هر که آن را بیاورد، یک بار شتر [غلّه جایزه] دارد و من بر این [وعده] ضامنم.
سوره یوسف (12) آیه 72
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
72
قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ ﴿۷۳﴾
گفتند: به خدا سوگند، شما میدانید که ما برای تبهکاری به این سرزمین نیامدهایم و سارق نیستیم.
سوره یوسف (12) آیه 73
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
73
قالُوا فَما جَزاؤُهُ إِنْ كُنْتُمْ كاذِبِينَ ﴿۷۴﴾
گفتند: اگر دروغ گفته باشید، کیفر آن چیست؟
سوره یوسف (12) آیه 74
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
74
قالُوا جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۷۵﴾
گفتند: کیفر آن، [بازداشتِ] خود آن کسی است که [جام] در خورجین او یافت شود؛ ما ستمگرانِ [سارق] را این گونه کیفر میدهیم.
سوره یوسف (12) آیه 75
صفحه
244
سوره
یوسف (12)
آیه
75