وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ ﴿۵﴾
و گفتند: قلبهای ما نسبت به موضوعِ مورد دعوتت در پوشش [و بیتفاوتی] است(1) و در گوشهای ما سنگینی است و بین ما و تو فاصله است؛ تو به کار خود پرداز، ما هم به کار خود.477
فصلت (41)
5
آکنّه جمع «کنّ» به معنی غلاف و پوشش است مثل پرده ضخیم و تیره که مانع نور خورشید به اطاق میشود؛ آنچه دل منکران را از فهم حقایق توحیدی بازمیدارد، اعتقادات خرافی آباء و اجدادی است که همچون غلافی زنگار بر قلب آنان بسته است؛ این همان تعبیری است که در آیه 14 مطففین(83) آمده است.
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ﴿۶﴾
بگو: من فقط بشری همچون شما هستم(1) [با این تفاوت] که به من وحی میشود: معبودِ شما معبودی است یگانه، پس با استواری به او روی آورید و از او آمرزش بخواهید؛ و وای به حال مشرکان،477
فصلت (41)
6
برای توضیح بیشتر به آیه 50 انعام(6) توجّه فرمایید.
الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ ﴿۷﴾
آنان که زکات نمیپردازند و آخرت را انکار میکنند.477
فصلت (41)
7
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۸﴾
و[لی] مؤمنانِ نیکرفتار پاداشی بیپایان دارند.477
فصلت (41)
8
قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ ﴿۹﴾
بگو: آیا خدایی را که زمین را در دو دوران(1) آفرید، انکار میکنید و برای او همتایانی قائل میشوید؟! این است صاحباختیار جهانیان.477
فصلت (41)
9
شادروان مهندس عزّتاللّه سحابی در آخرین کتاب خود به نام «سه کتاب»، در مورد «یومین» توضیح داده است که حد فاصل بین این دو دوران، همان مرحله است که تحول سنگین و بیسابقهای در جهان صورت گرفت و آن پدید آمدن انسان مختار و مسؤول است. بنابراین، مرحله اول از مراحل تحقق وجود، از مرحله قبل از ذرّات بنیادین است تا ظهور آدم ابوالبشر، و مرحله دوم از آن هنگام است تا قیامت که عملکرد مختارانه وارد صحنه جهان شده و تاریخ آغاز میشود.. ضمناً واژه «ایام» و «بومین» جمع «یوم»، برخلاف «نهار» که فقط به معنی «روز» در برابر «لیل» به معنی شب میباشد، در قرآن به معنی مرحله و دوره زمانی نیز به کار رفته است؛ برای نمونه به آیات 54 اعراف(7) ، 47 حج(22) و 4 معارج(70) توجّه فرمایید.
وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾
و طی چهار دوران، کوههای ثابت را روی زمین پدید آورد و [با تأمین جریان آب به وسیله کوهها] در آن برکت نهاد و موادّ غذایی آن را به اندازه و یکسان برای درخواستکنندگان تقدیر کرد(1).477
فصلت (41)
10
توجّه داریم که اگر کوهها وجود نداشت، برقراری جریان دایمی آب در طبیعت از طریق رودخانهها و چشمههای بزرگ و کوچک غیرممکن میشد؛ و نیز مناطق آبرفتی که مستعد زراعتند، به وجود نمیآمد.
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ ﴿۱۱﴾
آنگاه به آسمان پرداخت(1)، در حالی که [هنوز] به صورت گازی بود و به آسمان و زمین گفت: خواه و ناخواه [از درِ تسلیم در] آیید؛ گفتند: با میل [از درِ تسلیم در] آمدیم(2).477
فصلت (41)
11
به زیرنویس اوّل آیه 29 بقره(2) توجّه فرمایید.
کلام طرفین، کلام تکوین است، نه اینکه واقعا چنین گفته باشند؛ به آیه 40 نحل(16) توجّه فرمایید.
فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾
سپس آن توده گاز را [به صورت] هفت آسمان(1) در دو دوران(2) تقدیر کرد و به هر آسمانی برنامهاش را وحی کرد؛ و آسمان نزدیکتر را با چراغها [یی] آراستیم(3) و محفوظ داشتیم؛ این است تقدیر [خدای] فرادست و دانا.478
فصلت (41)
12
منظور کثرت آسمانهاست؛ عدد «هفت» در قرآن به عنوان عدد تکثیر نیز به کار رفته است؛ به آیه 27 لقمان(31) توجّه فرمایید.
واژه «بومین» تثنیه «یوم»، برخلاف «نهار» که فقط به معنی «روز» در برابر «لیل» به معنی شب میباشد، در قرآن به معنی مرحله و دوره زمانی نیز به کار رفته است؛ برای نمونه به آیات 54 اعراف(7) ، 47 حج(22) و 4 معارج(70) توجّه فرمایید.
منظور از «مصابیح» را در آیه 6 صافات(37) و فایده آن را در آیه 97 انعام(6) ملاحظه فرمایید.
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ ﴿۱۳﴾
اگر روی گرداندند، بگو: شما را به صاعقهای نظیر [آنچه] قوم عاد و ثمود [را از پای درآورد] هشدار میدهم.478
فصلت (41)
13
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ ﴿۱۴﴾
آنگاه که رسولانِ گذشته و رسولانِ وقت به سراغشان آمدند [با این پیام] که جز خدای را بندگی نکنید؛ گفتند: اگر صاحباختیار ما میخواست [پیامی بفرستد] فرشتگانی نازل میکرد؛ ما پیامی را که مأمور [ابلاغ] آن شدهاید، انکار میکنیم(1).478
فصلت (41)
14
مفهوم این آیه به بیان دیگر در آیات 24 مؤمنون(23) و 7 فرقان(25) آمده و پاسخ تصوّرات جاهلانه آنان در آیات 43 نحل(16) و 8 انبیاء(21) آمده است.