وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۷﴾
و یونس(1) را [به یاد آر]، آنگاه که [به جای صبر و پایداری،] خشمناک [از میان قوم خود] رفت و تصوّر میکرد که ما هرگز بر او سخت نخواهیم گرفت، [امّا موقعی که به کام نهنگ فرو رفت(2)] در دل تاریکیها ندا داد که: معبودی جز تو نیست، تو را تقدیس میکنم و من ستمکار بودهام.329
انبیاء (21)
87
«ذوالنون» و «صاحب الحوت» که در آیه 48 قلم(68) آمده است، هر دو لقب یونس است. «نون» به معنی ماهی بزرگ یا نهنگ است.
شرح ماجرای یونس که توسّط نهنگ بزرگی بلعیده شد و نجات یافت، در آیات 139-148 صافات(37) آمده است.
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾
درخواستش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و اهل ایمان را این گونه [از بلا] نجات میدهیم.329
انبیاء (21)
88
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ ﴿۸۹﴾
و زکریا را [به یاد آر]، آنگاه که صاحباختیارش را ندا داد که: صاحباختیارا، مرا تنها [و بیفرزند(1)] وا مگذار، و [در هر حال] تو خود بهترین وارثانی.329
انبیاء (21)
89
بیان واضحتر زکریا را در آیات 4-6 مریم(19) ملاحظه فرمایید.
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْيى وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ ﴿۹۰﴾
درخواستش را پذیرفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را [که نازا بود] شایسته [باروری] گردانیدیم(1)؛ آنان در نیکوییها شتاب میورزیدند و با امید [به رحمت] و ترس [از مجازات]، ما را [به نیایش] میخواندند، و در قبال ما فروتن بودند.329
انبیاء (21)
90
برای توجیه افزودهها، به آیه 8 مریم(19) توجّه فرمایید.
وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ ﴿۹۱﴾
و [به یاد آر] زنی را که پاکدامن بود و از روح خود در وجودش دمیدیم و او و فرزندش را آیتی برای جهانیان ساختیم.330
انبیاء (21)
91
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿۹۲﴾
این [پیامبرانِ] شما گروهی یگانهاند و من صاحباختیار شما هستم، پس مرا بندگی کنید.330
انبیاء (21)
92
وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ ﴿۹۳﴾
و[لی] دینشان را میان خود به تفرقه کشاندند؛ همه [برای حسابرسی] به پیشگاه ما بازمیگردند.330
انبیاء (21)
93
فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ ﴿۹۴﴾
و هر که در حال داشتن ایمان، نیکوکاری کند، تلاشش نادیده گرفته نخواهد شد(1)، و به سود او ثبت میکنیم.330
انبیاء (21)
94
در این رابطه به آیه 62 بقره(2) هم توجّه فرمایید.
وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾
و [بازگشت سکنه] شهری که آن را نابود کردهایم، [به دنیا] ناشدنی است؛ آنان هرگز بازنخواهند گشت(1) [و فرصت توبه نخواهند داشت(2)].330
انبیاء (21)
95
اشاره به همان مفهومی است که به طور روشنتر در آیات 99 و 100 مؤمنون(23) آمده است.
برای توجیه افزوده، علاوه بر آیات 99 و 100 مؤمنون(23) ، به آیه 102 شعراء(26) توجّه فرمایید.
حَتَّى إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ ﴿۹۶﴾
تا آنگاه که قید [اقوام فتنهگر] یأجوج و مأجوج گشوده شود و آنان از هر بلندی شتابان عبور کنند(1).330
انبیاء (21)
96
غالب مفسّران اتّفاق نظر دارند که منظور برپایی قیامت است و برقراری فتنه در جهان توسّط اقوام فتنهگر از علایم قیامت است. در سوره کهف هم اشارهای به آزاد شدن این دو قوم فتنهگر در قیامت شده است. در عین حال باید گفت معنی و مفهوم آیه هنوز به درستی روشن نشده است.